به گزارش تبریز بیدار به نقل از همشهری،دپوی زبالهها محل انباشت قطعات فلزی و آهنی است که بدون بازیافت مجدد زیر خروارها خاک مدفون میشوند تا شاید پس از سالها تجزیه شده و دوباره به چرخه طبیعت بازگردند. اما در این میان هنرمندانی هستند که زبالههای آهنی و قطعات یدکی دور ریختنی خودروها را با دستان هنرمندانه خود تبدیل به آثار هنری باارزشی میکنند که در موزههای بزرگ دنیا به نمایش در میآید. امروزه هنر ساخت اجسام و حجمهای فلزی از مواد و قطعات فلزی دورانداختنی به یکی از هنرهای منحصر به فرد در کشورهای اروپایی تبدیل شده است.
بهرام آشفته هنرمندی است که با قطعات زائد و بازیافتی خودروها، آثاری را خلق کرده که علاوه بر نمایش در موزههای بزرگ دنیا مشتریان خاصی از ایران و کشورهای اروپایی و آمریکایی پیدا کرده است. او میگوید بهترین روزهای زندگیاش در کارگاه سپری میشود و عاشق این هنر است. او که ۱۷سال تعمیرکار خودرو بوده، بهتر از دیگران زبان سرد قطعات سرسخت فلزی را میفهمد و میتواند جان تازهای به آنها ببخشد. بهشت او انبار ضایعات است زیرا در آنجا میتواند قطعاتی که پازل رویاهایش را کامل میکنند پیدا کند. بهرام آشفته هنرمند خودآموختهای است که در ۳۸سالگی نام خود را در هنر ساخت مجسمههای حجمی با استفاده از قطعات بازیافتی خودروها در جهان به ثبت رسانده است. او از سال ۸۵ بهطور حرفهای وارد دنیای مجسمهسازی با قطعات بازیافتی خودرو و اجسام فلزی با تکنیک جوشکاری شد؛ هنری که تلفیقی از زندگی مدرن و کلاسیک در آن نمایان بود و نوعی از زیباییشناسی خلاقیت با قطعات خودرو و رام کردن آهن سرد در آن دیده میشد. تعدادی از آثار منحصر به فرد او در موزه شهرداری تبریز و خانه هنرمندان تهران قرار گرفتهاند و تعدادی نیز از گالریهای خصوصی خارجی مثل آلمان، فرانسه و ترکیه سر درآوردهاند. او که فرزند سوم خانواده است در ۲۱سالگی به اصرار پدر، شغل مکانیکی را انتخاب کرد و ۱۷سال مشغول تعمیر خودرو در مراغه شد اما وقتی قطعهای از خودرو را تعویض میکرد بهجای دورانداختن قطعه خراب، ساعتها در ذهن مجسمهای را طراحی میکرد که این قطعه یکی از اجزای اصلی آن بود.
- کشف استعداد میان ضایعات
در دوران دبستان کسی باور نداشت که نقاشیهای زیبا کار یک کودک ۸ساله است و تنها درسی که در آن نمره ۲۰ میگرفت، همان درس نقاشی بود. بهرام آشفته از روزهای کودکی و قوه خیالپردازیهایش میگوید: از کودکی خیالپرداز بودم و قوه تجسم خیلی خوبی داشتم. با دیدن هر قطعه فلزی آن را شبیه قسمتی از بدن انسان و یا حیوان میدیدم و بلافاصله آن را ترسیم میکردم. به همین دلیل همیشه بهترین نقاشی کلاس کار من بودو بالاترین نمره را میگرفتم. پدرم علاقه زیادی داشت تا من مکانیک شوم و با اصرار او وارد این حرفه شدم. در سالهایی که در مکانیکی کار میکردم هربار قطعهای از یک خودرو را تعویض میکردم آن را دور نمیانداختم و در فرصت مناسب با استفاده از جوشکاری، یک اثر حجمی با چند قطعه خودرو درست میکردم. بهخاطر علاقهای که به هنر مجسمهسازی داشتم توانستم اشکالی ثابت و متحرک از اجسام زائد را کنار هم تبدیل به مجسمههای آهنی کنم. یکبار میله پولس رنو توجه من را بهخود جلب کرد. کمی که دقت کردم متوجه شدم این قطعه شبیه به سر یک پرنده است. با کمی تغییرات و اضافه کردن قطعات دیگر و پروبال دادن به این قطعه نهایتا شبیه به یک کرکس شد و بعدها در نهمین جشنواره هنرهای تجسمی با این مجسمه رتبه اول در بخش حجم را کسب کردم. چندین سال این کار را برای دل خودم انجام میدادم و مجسمههای فلزی را نگه میداشتم تا اینکه با جستوجو در اینترنت متوجه شدم در دنیا هنرمندان انگشت شماری هستند که این کار را انجام میدهند. به مرور زمان و با توسعه فعالیت و افزایش و تنوع طرحها و مجسمهها، با برپایی نخستین نمایشگاه از مجسمههایی که ساخته بودم در سال ۸۹ در مراغه فعالیت هنریام را آغاز کردم. اما در شهر خودم استقبال زیادی از این کار انجام نگرفت و حتی شهرداری این شهر پیشنهاد مرا برای ساخت آثار حجمی در ابعاد بزرگتر برای فضای سبز شهر نپذیرفت. با وجود این ناامید نشدم. رسیدن به جایگاه کنونی با مرارت و رنجهای زیادی همراه بود و سختیهای راه با آنکه بیش از توان بهنظر میرسید اما هرگز مانع امید به آینده و تلاش برای حرکت رو به جلو نشد. به تبریز آمدم و سازمان زیباسازی شهرداری تبریز از من حمایت کرد. با حمایتهای آنها مجسمههای زیبایی طراحی کردم و ساختم و اکنون ۲۲مجسمه و حجمهای فلزی که ساختهام در موزه عمارت شهرداری تبریز نگهداری میشود. یکی از بهترین مجسمههایی که برای شهر تبریز ساختهام مجسمه اسب آهنی است که در پارک ایل گلی قرار دارد و با استقبال خوب مردم نیز مواجه شد. استقبال خوب مردم تبریز و حمایتهای شهرداری این شهر از این هنر مرا به ادامه راه دلگرم کرد. کسب مقام اول نهمین و دهمین جشنواره هنرهای تجسمی از افتخاراتی است که در کارنامه هنریام دارم.
- هنر در خدمت محیطزیست
مراقبت از محیطزیست یکی از دغدغههای بزرگی بود که باعث شد بهرام آشفته با ساخت مجسمههای زیبایی از ضایعات فلزی به زیباتر شدن فضای سبز بوستانهای شهر کمک کند. هنر او این روزها مشتریان بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی دارد و او ساعتهای زیادی را در کارگاه به خلق آثار جدید میپردازد. کارهای تلفیقی او از چوب گردو و قطعات بازیافتی در گالریهای اروپایی به نمایش درآمده است. او درباره مجسمههایی که توسط کلکسیوندارها خریداری شده است میگوید: ۹۹درصد سختافزار مورد استفاده من قطعات بازیافتی خودروهای صنعتی است که تهیه آنها بسیار انرژیبر و پرزحمت است و ۲روز از هفته در انبار ضایعات شرکت فولاد، قطعاتی که نیاز دارم را جدا میکنم. بهطور معمول ۷۰کیلو قطعه را از میان ضایعات جدا کرده و آنها را کیلویی هزارتومان میخرم. قطعات بازیافتی را دوست دارم و همواره به چشم اشیای هنری گرانبها به آنها نگاه میکنم. برای ساخت مجسمه چندینماه برای طراحی و همچنین قرار گرفتن هر قطعه در محل مناسب خود فکر میکنم. بهطور مثال برای ساخت مجسمه گاو بارها وقتی از مقابل قصابیها گذر میکردم چند دقیقه به عکس و یا پوستر گاو که داخل مغازه نصب بود نگاه میکردم و با دقت همه اجزای بدن او را بررسی میکردم. زمان ساخت یک مجسمه شاید ۲۲ساعت باشد اما طراحی آن و همچنین بررسی قرار گرفتن هر قطعه در آن ۵ماه زمان نیاز دارد.
- مجسمههای چند هزار دلاری
هنر احجام فلزی از جمله هنرهای نوینی است که هنوز در ایران کاملا شناخته نشده، از آن سو در خارج از کشور این هنر جایگاه قابل توجهی یافته است بهنحوی که دلالان هنر با صرف بودجههای هنگفت میلیاردی به جابه جایی، خرید و فروش هنرهای دستی ایرانی پرداخته و از این خرید و فروشها نیز به خوبی بهرهمند میشوند. بهرام آشفته با بیان اینکه یکی از مجسمههایی که در یکی از گالریها به مبلغ ۸میلیون تومان فروخته بود چندماه بعد در پاریس به مبلغ ۵۰هزار دلار توسط دلالان به یک زن ایرانیالاصل فروخته شده است گفت: من یک کارآفرین هستم که نزدیک به ۲ تن قطعه در اختیار دارم و با آنها مجسمههایی میسازم تا برای کشورم ارزآوری داشته باشم. مشتریان مختلفی از کشورهای اروپایی چون انگلیس، آلمان و فرانسه و اخیرا یک مشتری ایرانیالاصل در آمریکا از نظر مالی از ساخت مجسمهها پشتیبانی میکنند و این نوعی حمایت غیرمستقیم از اقتصاد کشور است. این روزها در کارگاهم مشغول آموزش و انتقال تجربیاتم به ۳ دانشجوی رشته هنر هستم و امیدوارم این هنر در آینده گسترش پیدا کند.