به گزارش تبریز بیدار ، فارس نوشت: دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و پنجمین دوره انتخابات شورای شهر و روستا در تبریز با شوری بسیار بیشتر از انتظار فرارسید و پس از ثبتنام و بررسی نهادهای چهارگانه نظارتی و بعد از اعتراضها و بررسیهای مجدد، بیش از ۱۲ هزار نفر تأیید شده نهایی حضور خود را در بوته آزمایش و محک مردم سختگیر و نکتهسنج استان گذاشته و وارد کارزار انتخاباتی شورا شدند.
انصرافها و تأیید صلاحیتهای دقیقه نودی به هر دلیلی که بوده، موجب کندی روند آغاز این شور انتخاباتی نشده و در طول هفته گذشته انواع مختلف و گستردهای از تبلیغات انتخاباتی را شاهد بودیم. اگر شهرستان تبریز را محوریت معنوی این امر در استان آذربایجانشرقی بدانیم، میبینیم این شهر و روستاهای اطرافش سهم بزرگی از تعداد شرکتکنندگان را به خود اختصاص دادهاند.
شهر تبریز هم این روزها شاهد رقابت میان تصاویر ۵۶۸۸ آقا و خانمی بود که مراحل مختلفی را طی کرده و به آخرین خوان انتخابات شورای شهر تبریز رسیدهاند؛ خوان معرفی و در نهایت انتخاب. نمیدانیم برای اتفاقات هفته گذشته باید خوشحال باشیم یا نه؛ از سوی شور انتخاباتی است و از سوی نابودی زیبایی و نظافت و البته منابع شهرمان.
اگر گشت و گذاری در خیابانها و حتی کوچه پس کوچههای تبریز داشته باشید، بدون شک حجم بسیار زیاد کاغذهایی که به زباله تبدیل شدهاند و همزمان با هدر رفتن از چرخه چاپ، به عنوان عوامل نازیبایی شهر شناخته میشوند را دیدهاید. جای پرسش دارد، افرادی که با هدف و ادعای ساختن تبریزی زیبا و آتیهدار وارد رقابت انتخاباتی شدهاند، چگونه توانستند در یک هفته تمام دیوارهای شهر را به تابلوی تبلیغاتی خودشان تبدیل کنند؟
مگر نه اینکه زیبایی بصری شهر و آرامش آن حق تمام شهروندان است، مگر نه اینکه تیرهای چراغ برق و تابلوهای برق و جعبه های تقسیم مخابرات جزو اموال عمومی شهرند و تمام شهروندان حقی بر آنها دارند، پس فردی که داعیه دار اعاده حق تبریز است، چگونه می تواند به سادگی و با یک ظرف چسب سریشم یا یک قوطی اسپری سیاه رنگ، بر حق و حقوق همشهریان خود خط بیندازد و از آن راضی هم باشد؟
کافی است پیادهروی کوتاهی در هر یک از مناطق شهر داشته باشید؛ اگر کمی، فقط کمی علاقه به فرهنگ در دلتان باشد، بدون شک از حجم کاغذهایی که تنها و تنها برای نشان دادن چهره و نام نامزدهای انتخابات شورا مورد استفاده قرار گرفته و اکنون خسته و پاره پاره در سطح خیابان یا جویهای آب ریختهاند، غصه خواهید خورد. علاوه بر این، عدم رعایت قانون تبلیغات انتخاباتی مبنی بر تعداد ستادهای تبلیغاتی و از آن چشمگیرتر، در مورد ابعاد بنرهای چاپ شده متحیرتان میکند.
قانون تبلیغات انتخابات شوراهای شهر بسیار ساده و روشن بیان کرده هر نامزد محترم انتخاباتی در هر منطقه از شهرداری تنها مجاز به داشتن یک ستاد تبلیغاتی است؛ این قانون تاکید کرده هر نامزد فقط میتواند دو تصویر مختلف از خود را چاپ کند و باز هم به روشنی تصریح کرده به جز در محل ستادها که ابعاد تصاویر چاپ شده محدودیتی ندارند، در سایر نقاط شهر تصاویر نامزدها و نامزدهای محترم نباید بیشتر از ۱۰۰ سانتیمتر در ۷۰ سانتیمتر باشد.
اما این روزها در شهر چه میبینیم؟ انواع و اقسام تصاویر رنگی و سیاه و سفید در هر ابعادی که در تصور بگنجد، به لطف کانونهای تبلیغاتی و دستگاههای مدرن چاپ و نشر روی بنرها منتشر شده و با داربستهای نه چندان زیبا زینت بخش چهارراهها، خیابانها، درب منازل، درختان و حتی دیوارهای ساختمانهای نیمهکاره شدهاند.
در میان این همهمه، افرادی که تمام ضوابط و قوانین تبلیغاتی را رعایت کردهاند، دیده نمیشوند و نام و برنامههایشان به سادگی نادیده باقی میماند. گذشته از این اجحاف در حق نامزدهای قانونمدار، جای تعجب از افرادی است که برای ورود به شورا دهها برنامه و طرح مختلف برای افزایش زیبایی شهر اعلام کرده و میخواهند تبریز را در جایگاه نگین زیبا و بیهمتای ایران ببینند.
امثال البته به لطف پیشرفت تکنولوژی، ارسال پیامک هم در دستور کار نامزدهای مختلف قرار گرفته است و موبایلی در سطح شهر تبریز نیست که دهها پیامک انتخاباتی را در حافظه خود نداشته باشد. پیامکهایی که در روزهای آخر تبلیغاتی حتی در ساعات نیمه شب هم دست از فعالیت برنداشته و بر آرامش شبانه همشهریان خط میزنند.
همچنین نمیتوان از نقش پررنگ تلگرام و دیگر رسانههای مجازی در تبلیغات انتخاباتی این دوره غافل شد؛ فردی نیست که در دهها گروه و کانال با عناوین «دوستان …» و «یاران …» و «هواداران …» عضو نباشد و هر روز صدها پیام در مناقب این فرد به دستش نرسد.
این روزها البته اقشار دیگری هم پرکار بودهاند. شیرینی فروشیها و سالنهای غذاخوری روزهای شلوغی را گذراندهاند؛ به قول همکار یکی از شیرینی فروشیهای تبریز هم اعیاد شعبانیه و هم انتخابات، ویترینهای ما را به کلی خالی کرده و هرکسی شیرینی بخواهد باید از قبل سفارش بدهد! خوردن یک شام آرام خانوادگی در طول هفته گذشته هم به رویایی تبدیل شده بود و دلیل آن حضور نامزدها و هواداران آنها برای صرف یک شام دوستانه در غذاخوریهای سطح شهر تبریز بود.
روزهای آخر تبلیغات، ابتکارات بسیار دیگری هم از سوی نامزدهای شورای شهر و هواداران آنها بروز کرد و انواع کارت شارژ تلفن همراه، کارت هدیه و حتی کارت استخر به عنوان اقلام تبلیغاتی دست به دست میگشت تا به رایدهندگان تبریزی برسد. در این میان جای اعلام برنامهها و طرح محوری در رسانه های جمعی، روزنامهها و هفته نامههای شهر، خبرگزاری ها، پایگاههای خبری، رسانههای مجازی موبایلی و سایتهای شخصی نامزدها، هر چند بهتر از ادوار قبل، اما باز هم کمرنگ بود و با این حساب جای تعجب ندارد شهروندان تبریزی با توجه به شناخت شخصی و یا توصیه دوستان و آشنایان خود، نامزدهای منتخب خود برای حضور در شورای پنجم را برگزینند.
هرچند قبل از این حرفها، هنوز یک قشر از شهروندان ما کار سنگینی پیشرو دارند؛ نیروهای زحمتکش شهرداری و پاکبانهای شهرمان روز و شبهای سختی را برای برگرداندن شهر به حالت قبلی پش رو دارند، البته اگر بتوانند در مدت چند روز تبریز را از دست این همه پوستر و بنر که مانند چسب زخم به صورت شهر چسبیدهاند، رها کنند. باید در این خصوص بار دیگر با همراهی قوه قانون گذار بازنگری شود تا در انتخاباتهای آتی شاهد حجم کمتری از بینظمی، اسراف و اتفاقات پیشبینی نشده در سطح شهرمان باشیم.