بررسی پروژه آمریکایی نفوذ در ایران؛

نفوذ برنامه قطعی آمریکا برای استحاله ایران

در واقع حضور عناصر دشمن در مراکز تصمیم گیر یا تصمیم ساز نظام در تمامی عرصه ها را باید معنای نفوذ دانست و معنای دقیق تر آنکه دشمن توانسته عوامل خود را از خطوط دفاعی کشور عبور دهد و در قالب نیروهای مورد اعتماد نظام وارد ساختار کشور کند.

سرویس سیاسی تبریز بیدار، حامد بهروزی

رهبر انقلاب سالها قبل از کلید واژه هایی چون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، استعمار فرانو و در نهایت جنگ نرم در جهت تبیین عملکرد دشمن در قبال جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده بودند. در خصوص تک تک این عبارات سخنرانی ها و کتابهای متعددی منتشر شده است که هرکدام زوایای پنهان و ابعاد مختلف این مفاهیم را توضیح داده اند. 

آنچه در شرایط کنونی رهبر انقلاب بدان تاکید دارند کلید واژه نفوذ است که با اندکی تامل در بیانات ایشان به این مهم پی می بریم که این کلید واژه پر مصرف ترین کلمه ای است که رهبری در طی این چند ماه به کار بسته اند. حال این سوالات مطرح است که نفوذ و نشانه های آن چیست؟ چرا رهبری در شرایط کنونی این نکته را مطرح می کنند و اساسا چه اتفاقی افتاده است که ایشان احساس خطر کرده اند؟ تفاوت نفوذ با سایر کلید واژه هایی که  ایشان تا کنون در خصوص طراحی های دشمن به کار برده اند چیست؟ چگونه باید در مواجهه با نفوذ عمل کرد؟ و بسیاری سوالات دیگر که باید به مرور پاسخ داده شوند و هرکدام واکاوی گردد. 

اکنون تنها به یک مسئله میپردازیم و آن اینکه نفوذ چیست و با سایر راهبردهای دشمن چه تفاوتی دارد؟ باید توجه داشت که رهبری از ابتدای زعامت خود بارها از راهبردهای دشمن پرده برداشته اند و اکنون نیز این مسئله در ادامه همان خط و مسیر قرار دارد. در نگاه راهبردی مقام معظم رهبری دشمن از قبل نزدیک تر شده است و هر روز اقدامات خود را پیچیده تر و گسترده تر کرده است. 

تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، استعمار فرانو و جنگ نرم یک وجه مشترک با یکدیگر دارند و آن اینکه چه دشمن و چه نیروهای خودی خطوط جنگی مشخص و معینی دارند و جنگ به صورت کلاسیک و رسمی در تمامی عرصه ها ادامه پیدا می کند. در تمام این مفاهیم شما طبق برنامه ریزی مراکز فرماندهی و تصمیم گیردر جبهه خودی عمل می کنید و همه چیز طبق روال عادی تداوم می یابد. اما زمانی که نفوذ شکل گرفت دیگر اعتمادی به مراکز تصمیم گیرنیست و احتمال دارد نفراتی که در منصب های تصمیم گیر این جنگ حاضر باشند به عمد تصمیماتی خلاف مصلحت اتخاذ کنند. 

در واقع حضور عناصر دشمن در مراکز تصمیم گیر یا تصمیم ساز نظام در تمامی عرصه ها را باید معنای نفوذ دانست و معنای دقیق تر آنکه دشمن توانسته عوامل خود را از خطوط دفاعی کشور عبور دهد و در قالب نیروهای مورد اعتماد نظام وارد ساختار کشور کند.

جهت تبیین بیشتر این مسئله در حوزه اقتصادی می توان ترکیه را مثال زد که رشد اقتصادی این کشور بیشتر مدیون سرمایه گذاری خارجی است و مصالح اولیه این پیشرفت اقتصادی توسط نیروهای اقتصادی خارجی تامین شده است و این رخداد سبب شده است تا در درجه اول استقلال اقتصادی و در مراحل بعدی استقلال سیاسی فرهنگی ترکیه نابود گردد چرا که هرزمان تصمیمی خلاف خواسته نیروهای خارجی اتخاذ شود سیستم حاکم بر اقتصاد ترکیه منابع خود را از ترکیه خارج خواهند کرد و ترکیه دچار یک بحران شدید اقتصادی خواهد شد.

باید خاطر نشان کرد در رویکرد رهبری اهمیت نفوذ فرهنگی به مراتب بیشتر از سایر نفوذهاست. نفوذ در عرصه فرهنگی بدین معناست که عناصری برای فرهنگ کشور برنامه ریزی خواهند کرد که خواسته یا نا خواسته تحت تاثیر جنگ نرم دشمن باورهایشان تغییر کرده و اکنون با چنین باورهایی برای فرهنگ کشور برنامه ریزی خواهند کرد. طبیعی است رویکرد چنین اشخاصی تربیت عناصری است که بیشتر به خودشان شبیه باشد ( یعنی تربیت افرادی که متاثر از جنگ نرم دشمن هستند) و این مسئله سرآغازی خواهد بود بر افول انقلاب اسلامی .

نکته پایانی این که عرصه تقابل حق و باطل وارد مرحله تازه ای شده است که در این مرحله تصمیم گیری سخت تر خواهد شد چرا که احتمال دارد دستوراتی که به خط مقدم جنگ می رسد تحت تاثیر نفوذ دشمن در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر خودی، دستوراتی خلاف امنیت نیروهای خودی باشد و طبیعی است تدوام مبارزه در چنین شرایطی دشوار تر خواهد بود.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *