۲۵ آبان ۱۳۹۴ 0:00 ق.ظ شناسه خبر: 1051935
به گزارش تبریز بیدار، ازجمله آسیب های اجتماعی که روند روبه گسترش آن نیزمشهود است، وجود کودکان کار است. پدیده کودکان کار یکی ازآسیب های اجتماعی است که نه تنها بخش قابل توجهی از کودکان و نوجوانان را که سرمایه های آینده جامعه هستند، در معرض انواع آسیب ها قرار داده، بلکه جامعه را نیز با زیان های فراوانی روبروساخته است.
کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند که این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربۀ دوران کودکی بیبهره میسازد و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.

از روزگار قدیم کار کودک در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشت اما با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت.
طبق آمار تاسف برانگیز سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیوننفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت (با دستمزد بسیار پایین) هستند. ۶۱٪ این کودکان در آسیا، ۳۲٪ در آفریقا و ۷٪ در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای شوم کودکان قاچاق است.
گسترش روز افزون کودکان کار یکی از آسیب های جدی است که جامعه ی ما را تهدید می کند. گرچه آمار دقیقی از این کودکان در دسترس نیست ، آماری که بر اساس جمع آوری بخشی از این کودکان تهیه شده بیانگر اهمیت و عمق فاجعه ی عظیم ملی است که صرف نظر از مشکلات و مسایلی که در حال حاضر ایجاد می کند ، پیامدهای ناگوارتری در آینده ای نه چندان دور برای جامعه در پی خواهد داشت.
کودکان کار ، بزهکار و منحرف نیستند
کودکان کار ، بزهکار و منحرف نیستند اما اگروضعیت زندگی آنان مورد توجه قرار نگیرد و تغییراتی در آن صورت نپذیرد، به علت ویژگی های زندگی شان، به صورت بالقوه منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و بزهکارانه اند و سلامت خود و جامعه را در معرض خطر قرار می دهند.
ممنوعیت اشتغال کودکان قبل ازسن قانونی
براساس ماده۳ قانون حمایت ازکودکان ونوجوانان هرگونه خرید وفروش، بهره کشی وبه کارگماردن کودکان به منظوراعمال خلاف ازقبیل قاچاق ممنوع است
خطراتی کهکودکان کار را تهدید می کند:
۱- خطرات بهداشتی و دچارشدن به انواع بیماری ها : سوء تغذیه، کم خونی، بیماری های پوستی، عفونت های قارچی، انواع بیماری های واگیر، بیماری های دهان و دندان ، چشم، قلب و….).
۲- محروم شدن شدن از تحصیل: آموزش و پرورش. حقی که برای زندگی در جامعه کنونی لازم و حیاتی است.
۳- مورد سوء استفاده و آزار جنسی قرار گرفتن: ابتلا به بیماری های مقاربتی و بیماری های روانی ناشی از سوء استفاده های جنسی.
۴- دچار از خود بیگانگی شدن: قطع ارتباط عاطفی و انسانی مطلوب با اجتماع، احساس تنهایی، غریبگی در میان جمع و سرخوردگی.
۵- مورد آزار جسمی و عاطفی قرار گرفتن: در معرض برخوردهای فیزیکی قرار گرفتن، ضرب و شتم، تحقیر، سرزنش و…
۶- عدم رشد و تکامل: دور ماندن از رشد تکوینی (وزن، شکل، فعل و انفعالات بدن و…) و کندی رشد تکلیفی(وظایف بدنی، عقلی و اجتماعی لازم جهت سازش با محیط).
۷- خطرات حوادث مثل تصادف و مرگ.
۸- محروم شدن از کسب مهارتهای زندگی: این مهارت ها شامل؛ توانایی حل مساله، توانایی تصمیم گیری، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، برقراری رابطه ی موثر، آگاهی از خود، همدلی با دیگران، مقابله با هیجان و توانایی مقابله با استرس می باشد.
۹- پرداختن به تکدی گری: یادگیری شیوه های جلب ترحم دیگران.
۱۰- گرفتار شدن در دام باندهای قاچاق و تبهکار: باندهای تخلیه ی اعضای بدن یا باندهای سرقت و …
۱۱- مبتلا شدن به روسپیگری: امرار معاش از طریق خود فروشی و ابتلا به بیماری های جنسی.
۱۲- مورد بهره کشی اقتصادی قرار گرفتن: نیروی کار ارزان کودکان و نوجوانان.
۱۳- خطر پرداختن به اعمال مجرمانه مثل اعمال منافی عفت، ضرب و جرح عمدی، بزه و جرم.

مجموعه عوامل موثر در به وجود آمدن پدیده و آسیب اجتماعی کودکان خیابانی
الف- مجموعه عواملی در رابطه با خود کودکان و نوجوانان: عقب ماندگی، عدم برخورداری از سلامت روان، ماجراجویی، کنجکاوی و ناسازگاری.
ب- مجموعه عواملی در رابطه با خانواده ی کودکان و نوجوانان: فقر اقتصادی و فقر فرهنگی خانواده ها، اعتیاد، طلاق، بزهکاری، روسپیگری، قاچاق مواد مخدر، تکدی گری و ….
ج- مجموعه عواملی در رابطه با مسایل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و اقلیمی جامعه ی کودکان و نوجوانان: رشد جمعیت، مهاجرت، پناهندگی، حاشیه نشینی، اختلاف طبقاتی، سیاست های اقتصادی و
چه باید کرد
برای کاهش مشکلات و مسائل کودکان باید به توانمند سازی آنان بپردازیم. توانمند سازی بر سه محوراساسی استوار است: آموزش، حمایت و مشارکت. آموزش حق همه ی کودکان و کلید رهایی و آگاهی از بسیاری مشکلاتی است که کودکان را در چنگ خود گرفتار کرده است. حمایت یعنی تلاش برای تحقق حقوق اساسی کودکان که در پیمان نامه ی حقوق کودک آورده شده است و ضامن رشد و سلامت جسم و روان آنان است. حمایت از کودکان بدون حمایت خانواده امکان پذیر نیست از این رو خانواده بعنوان اولین نهاد رشد وزندگی کودکان باید مورد حمایت دولتها قرار بگیرد.

آموزش وحمایت از کودکان و خانواده ها مستلزم مشارکت همگانیست. بدون تردید نقش دولتها در تحقق حقوق کودکان بسیار اساسی است ودر پیمان نامه ی حقوق کودک بر آن تآکید شده اما وظیفه ی دولتها مشارکت همگانی را نفی نمی کند. برای دستیابی به حقوق کودکان مشارکت همه ی سازمانهای دولتی، غیر دولتی و به ویژه خود کودکان امری ضروری است.
باید تک تک اعضای جامعه نسبت به مساله کودکان کار و خیابان حساس شوند و به این کودکان به عنوان افرادی با مسایل و نیازهای خاص نگاه کنند و نه افراد بدی که بایستی اصلاح شوند و در راستای حل مساله آنان دست یکدیگر را بفشارند.
مطالعه کشورهای مختلف در زمینه ی نحوه ی مواجهه با مساله ی کودکان کار و خیابان نشان می دهد که چندین راه حل عمده وجود دارد:
۱- وضع قوانین کار کودک و برقراری آموزش ابتدایی همگانی و اجباری
۲- حمایت دولت از طرح های سازمان های غیر دولتی و محلی
۳- تقسیم مسؤولیت برنامه ریزی شده میان دولت و جامعه ی مدنی
۴- ابتکار سازمان های فراملی و بخش خصوصی
بنابراین شایسته است با رویکرد مبتنی بر کمک به کودکان خیابانی با شناخت واقعیت های زندگی آنان و با استفاده از تجربیات موفق کشورها و همچنین همکاری سازمان های ذی ربط مانند آموزش و پرورش، بهزیستی، شهرداری، وزارت بهداشت ، فنی و حرفه ای و تمام انجمن ها و سازمان های غیردولتی فعال و علاقمند در زمینه ی کار کودک، با همراهی و همکاری کودکان و خانواده هایشان، برنامه ای مفید و عملی تدوین و اجرا شود، به طوری که شرایطی فراهم شود تا کودکانی که مجبورند برای کمک به تامین معاش خانواده کارکنند از کارهایی که به لحاظ جسمی و روحی به آن ها آسیب وارد می کند، دور بمانند و در مقابل از تحصیل، شادی و کودکی شان دور نمانند.
منصور بهرامی، آسیب شناس و استاد دانشگاه با بیان این مطلب که محیطهای کاری نامناسب در کودکان کار حس حقارت ایجاد میکند، گفت: «آسیبهای شخصیتی کودکان کار را تهدید میکند.»
منصور بهرامی با اشاره به در معرض خطر بودن کودکان کار و خیابانی در جامعه اظهار داشت: «یکی از خطراتی که همواره این کودکان را تهدید می کند، خطراتی چون ضایعات و صدمات جسمی به دلیل عدم تغذیه مناسب و نبود امکان مراجعه به پزشک است. همچنین از نظر آموزشی این کودکان امکان ادامه تحصیل نداشته و مشکلات رفاهی زیادی دارند.»
وی با بیان اینکه صدمات روحی و روانی بزرگترین صدمه ای است که این کودکان در محیط کار و خیابان می بینند، تصریح کرد: «کودکان کار و خیابان الگوهای سالم تربیتی در جامعه ندارند. در محیط های کاری نامناسب به مرور در آنها حس حقارت ایجاد می شود و گاه ممکن است مورد سوء استفاده های جسمی، روانی و جنسی قرار بیگرند. در واقع آسیب های شخصیتی جدی کودکان کار را تهدید می کند.»
بهرامی ادامه داد: «یکی دیگر از عوامل آسیب این کودکان، احساس عدم امنیت نسبت به آینده است که باعث می شود کودکان همیشه حالت نیاز و اضطراب داشته باشند و به دیگران اعتماد نکنند و زمانی که در گروه قرار می گیرند، گروه را از تعادل خارج کنند.»
این آسیب شناس با بیان اینکه آمار دقیقی از تعداد این کودکان وجود ندارد، خاطرنشان کرد: «تورم، فقر اجتماعی، بی کاری، اعتیاد والدین و عدم تأمین این کودکان از طرف سازمان های مربوطه باعث زیاد شدن کودکان خیابانی بوده و در واقع تعداد این کودکان هر روز رو به افزایش است.»
وی با بیان اینکه کودکان خیابانی در واقع معضل اجتماع هستند، گفت: «از سوی دولت و سازمان های مربوطه باید اقدامات جدی تری برای شناسایی و سر و سامان دادن به این کودکان صورت گیرد.»
بدنبال هشدار اخیر معاون وزارت بهداشت درخصوص خطر ۴۰ برابر بودن ایدز در کودکان کار و تاکید بر اینکه وزارت بهداشت امکاناتی برای کنترل ایدز در کودکان کار ندارد و این وزارتخانه تنها میتواند از آنها تست بگیرد و شناسایی کند، مدیر کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه گفت: مطابق بند ۵ ماده ۶ آیین نامه شورای ساماندهی کودکان خیابانی که اخیرا به شورای حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان تغییر نام داده، وزارت بهداشت موظف است نسبت به تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی کودکان خیابانی و خانواده درجه اول آنها و تامین پزشک و پرستار مورد نیاز مراکز ساماندهی کودکان خیابانی اقدام کند.

در همین راستا دکتر روزبه کردونی در گفتوگو با ایسنا افزود: علاوه بر وظیفه قانونی مذکور، در تیر ماه ۱۳۹۳ نه تنها وزیر بهداشت از تقبل پرداخت ۹۵ درصد هزینههای بستری کودکان کار و خیابانی و خانوادههای آنها در بیمارستانهای دولتی خبر داد، بلکه تاکید نیز کرد “برای ارائه خدمات درمانی به این کودکان در استانهای مختلف و در دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور و نیز تهران بیمارستانهای معین را تعریف کنیم که مخصوص بستری کودکان کار و خیابانی و خانوادههایشان باشد و موظف به پذیرش این کودکان و خانوادههای آنان باشند.”
مدیر کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه تاکید کرد: آنچه امروز شاهد هستیم بدلیل غفلت ما در سالیان گذشته بوده است. وقتی شورای ساماندهی کودکان خیابانی که در سال ۱۳۸۴ توسط هیات دولت تاسیس و ابلاغ شده بود به مدت هشت سال تعطیل بوده است و هیچگونه همکاری بین دستگاهی و نظارت بر عملکرد دستگاهها وجود نداشت. حتی در تریبونهای رسمی اصل وجود کودکان کار و خیابان نفی میشد؛ بنابراین بدیهی است وضعیت امروز این کودکان مناسب نباشد.
کردونی اظهار داشت: در مسائل اجتماعی بویژه موضوع کودکان کار و خیابان به قهرمان نیاز نداریم؛ بلکه به مشارکت همگانی، حضور ساختارمند فعالین مدنی در عرصه سیاست گذاری، تدبیر، سیاستهای موثر و رویکرد منطقهای نیاز داریم و این همان مسیری است که در دولت تدبیر بویژه وزارت رفاه با تاکید وزیر جامعه شناس این وزارتخانه در حال پیگیری است.