در نقد بی‌تفاوتی اجتماعی؛

من مست و تو دیوانه، مارا که برد خانه!

در صورتی که جامعه ایرانی حرکت به سمت بی تفاوتی اجتماعی را تداوم بخشند، بی تردید جامعه به سمت هرج و مرج پیش رفته و می تواند تبعات شومی را در جامعه به دنبال داشته باشد.

سرویس اجتماعی تبریزبیدار/محمدباقر ساجدی


فرامرز رفیع پور در کتاب توسعه و تضادها با ذکر مثالی به خوبی توانسته است بحث تاثیر و اهمیت انسجام اجتماعی را برساند. از نظر وی اهمیت انسجام برای یک نظام را می توان به پاروزنان یک کشتی تشریح کرد. اگر پاروزنان همه درک کرده باشند که تنها راه نجات آن ها حفظ کشتی از غرق شدن و کوشش در جهت رسیدن به هدف باشد و ناخدا نیز با تدبیر و هدایت عاقلانه، آن ها را به پاروزدن هماهنگ و همزمان در یک مسیر وادارد، در آن صورت کشتی می تواند به هدف برسد.


اما اگر هرکسی برای خود و ناهماهنگ با بقیه مردم پارو بزند، نیروها هدر رفته و احتمالا کشتی به دور خود می چرخد، می ایستد و یا در هنگام طوفان غرق می شودبه نظر می رسد در جامعه نیز گروه ها در صورتی که در مسیر نفع جمعی حرکت نمایند علاوه بر اینکه  تک تک انسان ها به هدف خود می رسند، جامعه نیز رو به تعالی خواهد بود.


شرط این حرکت جمعی آن است که بنا به قول پارسونز، نفع فردی و جمعی اعضای جامعه در یک مسیر و یک جهت قرار داشته باشد و هم شرایط برای افراد فراهم گردد و هم این مسئله به آن ها فهمانده شوداما آیا جامعه ایرانی و در رأس آن شهرهای مهم و بزرگش همچون تبریز طی سالیان اخیر در جهت انسجام اجتماعی بوده اند یا بی تفاوتی اجتماعی؟


در متون جامعه شناسی از رفتار بی تفاوتی به عنوان پدیده ای آسیب شناختی یاد می شود که مانعی مهم در برابر مشارکت سیاسی و اجتماعی و نیز پیامدهای شهرنشینی در دوران امروزی به شمار می رود.


اگر بخواهیم نگاهی مردم شناختانه به روحیه مردم تبریز بیندازیم متوجه خواهیم شد که این بی تفاوتی ها همانند سایر کلان شهرها در توسعه یافته ترین شهر ایران نیز وجود دارد و مردمان این دیار خواسته یا ناخواسته وارد جرگه بی تفاوتی اجتماعی شده اند و دیگر سخنی از مهر و دوستی های قبل نیست.گویا علی رغم متحیر ماندن در بین سنت و مدرنیته، مردم زندگی یکنواخت و کامپیوتری مدرنیته را پذیرفته اند و هرکسی در کار خود مشغول است.


ناظران اجتماعی اینروزها، ادبیات هشدار دهندهای دارند.انگار آنچه زیر پوست معضلات دانهدرشت شهر و جامعه  میگذرد، همان تورم توده‌های بدخیم آسیب‌های اجتماعی استسهولت دردروغ گویی، تشدیدفردگرایی، ضعف در نهادهای مذهبی و به تبع آن اعتقادات مذهبی،بی اعتمادی افراد جامعه به یکدیگرو ساختارهایاجتماعی وسیاسی(که در شرایط مختلفی همچون اختلاس های مالی و عدم تححق شعارهای انتخاباتی و پارتی بازی در کارها و… به وجودمی آید) و ازهمه غمانگیزتربیتفاوتی اجتماعی“!


در صورتی که مردمان جامعه ایرانی به سمت بی تفاوتی اجتماعی به حرکت خود ادامه دهند بی تردید جامعه به سمت هرج و مرج پیش خواهد رفت وتبعات شومی می تواند انتظار جامعه ایرانی را بکشد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *