به گزارش تبریز بیدار مسعود زین العابدین در صفحه اجتماعی خود نوشت:
در جریان چند کتابی که افتخار پیدا کرده ام در حوزه دفاع مقدس و شهدا بنویسم، همیشه فکر می کردم که شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مظلوم هستند و حجم بالایی از این مظلومیت و ضعف اطلاعات ما درباره ی این مجاهدان راه حق، معلول ضعف دستگاه ها و رسانه های ارتباطی بوده است که نتوانسته ایم در دل حادثه و همزمان با وقایع، آن ها را مستند کنیم. در خلال پژوهش و نگارش این کتاب ها، بارها شد که به بنیاد شهید رفتم و فهمیدم که حتی به اندازه یک وصیتنامه نیز از برخی شهدا اطلاعاتی در دست نیست. این فقر اطلاعات، درباره شهدایی که در ایام مبارزات قبل از پیروزی انقلاب و یا سال های نخست دفاع مقدس به شهادت رسیده اند، مشهودتر بود و من فکر می کردم که علت تامه ی مظلومیت شهدا، همین مسئله است.
این روزها که به قول آهنگران «درِ باغ شهادت، باز، باز است» و پنجره ای جدید برای پرواز به سوی خدا گشوده شده است، این تحلیل به سختی به چالش کشیده شده است. اکنون به این نتیجه رسیده ام که اصولا مفهوم شهادت، آمیخته با مظلومیت، گمنامی و اخلاص است و جز خالصانِ گمنام را از این باده نمی نوشانند.
اطلاعاتی که امروز از این شهدا در دست داریم و تلقی ای که عامّه مردم از شهدایی که هر از چند گاهی شاهد مراسم تشییع پیکر پاکشان هستیم، همچنان شبیه همان اتفاقاتی است که در سال های دفاع مقدس می گذشت.
هنوز هم هستند عده ای که جستجوگرانه به دنبال کشف میزان حقوقی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این بخش از نیروهای خود می دهد، هستند و مهمترین دغدغه ی زندگی شان این است که وقتی مقصد ماموریتی به خارج از کشور باشد، مبلغِ حقوق و ماموریتِ دریافتی آنان چقدر خواهد بود؟
از این اقلیت محصور در چارچوب های مادّیت هم که بگذریم، حتی آنان که این شهیدان را به دیده ی عظمت می نگرند، بزرگترین توصیفی که ارائه می دهند، این است که اینان «مدافعان حرم» هستند و گویی اگر داعش پلید روزی به ما اطمینان دهد که با حرم اهل بیت کاری نخواهد داشت، این خیلِ از خود گذشته، سلاح بر زمین گذاشته و به خاک وطن و آغوش خانواده هایشان باز خواهند گشت.
مضحک ترین تلقی از این شهیدان نیز تبیین هایی است که عده ای برای اقناع افکار عمومی به کار می برند تا آنان را قانع کنند که اگر مجاهدان ما در کیلومترها دورتر به جنگ با داعش نروند، باید در خیابان های شهر با آنان جنگید و به تعبیر سکانسی از فیلم اخراجی ها که می گفت «آن موقع باید به صدام بگویی دایی»، این بار هم «باید به ابوبکر البغدادی گفت دایی جان».
در واقعی بودنِ این تحلیل کاری ندارم و سخن فقط بر سر این مطلب است که تقلیل جهاد در راه خدا و جافشانی در راه آرمان های بزرگ به این قبیل توجیهات، مطمئنا فقط تا چند صباح مقبول خواهد بود و به زودی قدرت اقناع را از دست خواهد داد، همانطور که در ایام نخستِ این غائله، که هنوز افکار عمومی پدیده ای به اسم داعش را تا این حد نشناخته بود و از آن منزجر نشده بود، نمی توانستیم از این توجیهات استفاده کنیم. در تبیین لزوم حمایت از آرمان فلسطین نیز همواره با این چالش مواجه بوده ایم.
واقعیت این است که در کنار چنین کارهای اقناعی، باید به تبیین های دقیق تری از مفهوم جهاد و شهادت پرداخت و «تربیت حماسی» را سرلوحه نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی خود قرار داد.
مَخلَص کلام اینکه شهادت، آمیخته با مظلومیت و گمنامی است و تنها تفاوت شهدای مدافع حریم اسلام ناب با شهدای ماضی چیزی بیش از افزایش پیکسل عکس های آنان نیست. مرام شهدا و هدف و آرمان آنها همچنان مظلوم واقع شده است.
