به گزارش تبریز بیدار، احمد رضا بیضایی در کانال تلگرامی خود نوشت:
دلم میخواست میتوانستم متن همه سخنان “اوزی روبین” رئیس سابق سازمان دفاع موشکی وزارت دفاع رژیم صهیونیستی در نهم دسامبر ۲۰۱۰ را در مقدمه این یادداشت بیاورم _ که نمیشود _ و بعد حرفم را بزنم. بنابراین در اینجا فقط به ذکر جمله هایی از آن سخنرانی بسنده خواهم کرد و جای متن و مقدمه را نیز عوض میکنم! اما قبل از همه چیز لازم است بگویم دنبال اثبات تواناییهای خودمان برای دشمن نیستم که تا نام مردانی مثل “شهید حاج حسن طهرانی مقدم” بر زبان دشمن میرود، دشمن بی نیاز از گفتن یا نوشتن امثال من است. روزگار آزگاری است اما. دشمن بی نیاز از گفتن ماست. ولی برای اثبات تواناییهایمان برای برخی در داخل، باید قلم برداریم و بنویسیم. و به قاعده “الفضل ما شهد به الاعداء” و از زبان دشمن هم بنویسیم تا توسط همان برخی، نرویم قاطی لبو فروشها که سر از مسائل مملکت در نمی آورند. ابتدا جمله ای را از ترکان _ مشاور ارشد رئیس جمهور و رئیس دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد _ که در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۱۹ در نشست مدیران خودروساز و قطعه ساز به زبان آورده است، به یاد خوانندگان این سطور می آورم و بعد به سخنان “اوزی روبین” خواهم پرداخت:
بگذارید با خود روراست باشیم؛ ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی، در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم.
جمله ای که طراز آن به لحاظ فکری جز با طراز فکری رزم آرا، نخست وزیر معدوم شاه در سال ۱۳۲۹ که بعد از رد لایحه گس ـ گلشاییان در مجلس گفت: ملتی که لیاقت ساختن لولهنگ (آفتابه گِلی) ندارد چطور میخواهد صنعت نفت را اداره کند، قابل قیاس نیست. یادم آمد که امروز را روز شهید نامیده اند. باید که از شهید نواب صفوی و خلیل طهماسبی یادی کرد. همانها که رزم آرا را بخاطر این جملاتش اعدام کردند!
سخنرانی اوزی روبین را در دو بخش منتشر خواهم کرد. او سخنرانی خود در جمع چهره های سیاسی نظامی و امنیتی در واشنگتن را با یک خاطره از تهاجم صدام به کویت شروع میکند:
من در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ در آمریکا مشغول دوره فرصت مطالعاتی در دانشگاه استنفورد بودم. ساعت ۸:۰۵ صبح در اکتبر ۱۹۹۰ بود که مدیر مرکز امنیت ملی و نظارت بر تسلیحات جنگی آمریکا در خانه مرا زد و گفت: میتوانیم با هم حرف بزنیم؟ گفتم: البته. گفت: خبر را شنیدی؟ گفتم: کدام خبر؟ گفت: صدام به کویت حمله کرده. گفتم: بله بله، شنیدم. پرسید: خب اسرائیل چه اقدامی خواهد کرد؟ گفتم: آخرین باری که ما خودسر اقدام کردیم و دنیا را از شر عراق نجات دادیم، آمریکا ما را در تحویل هواپیماهای اف ـ ۱۶ تحریم کرد. ما ایندفعه صد در صد پشت سر آمریکاییم. همینطور هم شد. آن روز این جواب را به بیست نفر دادم.
او سپس میگوید: هر اتفاقی در خاورمیانه میافتد بعضی ها فورا آنرا به اسرائیل ارجاع میدهند. من از همه میخواهم که در مورد ایران این کار را نکنند. این، مسأله ی همه است. و بعد میگوید: من میخواهم این سؤال را مطرح کنم که آیا ایران آینده خود را یک ابرقدرت در سطح منطقه می بیند یا یک ابرقدرت جهانی؟ و پاسخ میدهد که روسها ایران را برای ما خطری منطقه ای تعریف میکنند و بعضی در سطح افراد دانشگاهی در داخل ایران بر همین صحه میگذارند و احمدینژاد قدرت منطقهای را از آن کسی میداند که در منطقه حرف اول را میزند. پیداست که حرف اول را در منطقه ایران میزند و این اگر محدود به خاورمیانه است باز هم مهم است. چون نیمی از منابع انرژی جهان در این منطقه است اما نهایتا خاورمیانه است. من با دید فنی به این سؤال پاسخ میدهم. ایرانی که در پایان سومین دهه از پیروزی انقلاب از نقش خود در جهان سخن میگوید، خود را یک ابرقدرت جهانی میبیند. اما من با یک چیز کاری ندارم. از من نپرسید که ایران کی به بمب هستهای دست پیدا خواهد کرد. این سؤال بی ربطی است. این را بعدا توضیح خواهم داد. یا نپرسید کی ایران به موشک بالستیک دست خواهد یافت؟ این سؤال هم بی معنی است. آنها هر وقت به توانایی و آمادگی دستیابی به این چیزها برسند، آنها را بدست خواهند آورد نه قبل از آن. چون ایرانی ها حوصله قالی باف ها را دارند. آنها آهسته پیش میروند، زمان کافی در اختیار دارند و صبورند. ایرانی ها مثل ما نیستند. ما میان برها را دوست داریم و همین الان نتیجه را میخواهیم. اما آنها چند نسل بعد را میبینند. در عین حال من فکر نمىکنم که منتظر نسلهای بعدی بمانند.
او ضمن تأکید بر اینکه تخصصی در زمینه دانش هستهای ندارد بعد از بحثی کوتاه در مورد برنامه هستهای ایران، وارد بحث موشکی میشود.
اوزی روبین حرفهایش را اینطور شروع میکند که قصد ندارد وقت حضار را با طرح اینکه ایران فلان شهاب یا بهمان شهاب را دارد تلف کند.
او میگوید نقطه ضعف همه تحقیقات و گزارشها درباره برنامه موشکی ایران این است که زمان را در اکنون متوقف میکنند و فقط به زمان حال میپردازند.
کسانی که این گزارشها را تنظیم میکنند به قابلیتهای ایرانی ها در زمان حال نکاه میکنند و مثلا میگویند اینها تواناییشان در این حد است. اما میبینید ایرانی ها به توانایی ساخت ICBM (موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای) میرسند. من یک مهندسم. ما به نقطه نگاه نمىکنیم. ما به نمودارها نگاه میکنیم. ما به وضعیت گذشته، زمان حال و آینده نگاه میکنیم. شما باید روند پیشرفت را ببینید. ایرانی ها، بیست سال پیش نمیتوانستند موشک بسازند. هیچ چیز نداشتند. آنها از لیبی برای شلیک به عراق موشک می خریدند. امروز اما ماهواره خودشان را به فضا پرتاب میکنند. به این میگوییم منحنی. بنابراین خودتان را به حماقت نزنید و گزارشهایی که میگویند آنها نمیتوانند این کارها را بکنند شما را به اشتباه نیندازد. در مورد عدم توانایی آنها در گذشته و توانایی امروز آنها فکر کنید و آینده را با حال قیاس کنید.
موضوع توانایی آنها، پایه در حال پیشرفت صنایع موشکی آنهاست. مسأله این نیست که آنها این موشک یا آن موشک را دارند. پایه آنها بسرعت در حال پیشرفت است. مسأله، کارایی و اعتماد بنفس آنهاست. من شاهد هستم که آنها چطور طراحی میکنند. من اعتماد بنفس مهندسین آنها را میبینم. من این کاره ام و موشک ساخته ام. من میدانم این توانایی یعنی چه. من میبینم که آنها چطور مشکلات پیش رویشان را در سریعترین زمان ممکن حل میکنند.
