به گزارش تبریزبیدار، حالا دیگر چیزی تا رسیدن بهار باقی نمانده و شهر در این نفس های آخر اسفند ماه رنگ و بویی تازه پیدا کرده است.
از روزهای نخست اسفندماه ِ همیشه شلوغ و پر هیاهو ، کاشت هزاران بنفشه و شب بو در نقاط مختلف تبریز آغاز شد تا شروعی دوباره برای آراستن شهر منجمد شده از سرمای زمستان باشد.

حالا زمستان ِ عبوس و مه آلود به نفس های آخر خود رسیده تا شکوفه ها دوباره جوانه بزنند و شهر گاهی سبز شود و گاهی به سفیدیِ شکوفه ها.

کارگران زحمتکش فضای سبز تبریز روزهاست که با دستهای خود به آرامی از لابلای جعبه بنفشه ها را جدا می کنند و در دل خاک می کارند ؛ انگار که بذر امید را با دستان خود زیر خاک دفن می کنند تا ریشه های امید و زندگی زیر زمین های شهر را فرا گیرد و آدم ها هر روز و هر شب روی زمینی پر از جریان زندگی، در آمد و رفت باشند.

هر چند همه می دانند و می دانیم که هر روزی که از نو آغاز می شود، حکم نوروز را دارد ولی ماجرای باهار انگار فرق می کند و تمام معادلات را بر هم می زند. هنوز در این بیست و ششم اسفندماه که باهاری نیامده ولی این معجزه ی پر از شگفتی چنان قدرتی دارد که نیامده تمام شهر را به تسخیر خود در آورده است.

امسال در کنار گلهای فصلی مخصوص باهار که هر ساله در استقبال از نوروز در سطح شهر کاشته می شوند ، جوانه های سبز ِ دو میلیون لاله ی کاشته شده در تبریز هم سر از خاک بیرون آورده اند تا فروردین ماه راه با رنگ ها و انواع مختلف خود ، جلوه ای بی نظیر ببخشند.

طراحی در کاشت گلها که به بیانی دیگر طراحی منظر در فضای سبز از آن یاد می شود هم انگار امسال می خواهد جور دیگری رخ نمایی کند. این را می توان از میادین اصلی شهر فهمید که بنفشه ها و شب بوها چطور با هنرمندی و خلاقیت در کنار یکدیگر کاشته شده اند.
نوروزگان جز این ترکیب رنگ ها، نسیم باهاری، ترکیب عطرهای طبیعی در فضای شهر و شکفتن شکوفه هم مگر معنا پیدا می کند؟ زندگی همین هاست انگار. همین طراوت تازه ی بهاری. همین که آدم های غمگین و دلمرده را میهمان لبخند می کند.

حالا که شهر خود را مهیای استقبال از باهار کرده ما هم یک گلدان کوچک از سنبل به معنای آمدن بهار و نشان دهنده زیبایی به خانه ببریم و کنار هفت سین نوروزی جای دهیم؛ شاید که ریشه های امید و زندگی به خانه هامان رسید.
