سرویس فرهنگ تبریزبیدار؛ مرتضی بزرگی
ایام شهادت آوینی است . مردی که یک ویژگی متمایز از دیگران داشت ، دنیای غرب و جریان روشنفکری داخلی را بهتر از خیلی انقلابیون امروز ما میشناخت. سید روحیه جریان روشنفکری را برای خود کالبدشکافی کرد ، هر چه از رنگ و لعابش بود را کنار زد و آنچه ماند برایش ، شد حقیقتغرب و روشنفگران غرب زده اش .
امثال سید خیلی کم اند که امام و حضرت آقا را خوب بفهمند ، جایشان هم خالی است تا روشنفکران غرب زده را با شعور برگرفته از منشور ولایت برای ملت بشناسانند. سید اول رودربایستی را با خودش کنار گذاشت و دیوار کج غرب زدگی و روشنفکری را چنان فروریخت که حتی در گوشه و کنار افکارش هم چیزی از استخوانهای روشنفکری باقی نماند . استخوانهای دست و پاشکسته غربزدگی که امروز در افکار و چهره برخی انقلابیون مشهود است. اگر چه جای مهر بر پیشانی هم دارند و آثار شکنجه زندان ساواک را بر پشتشان میتوان دید.
جای سید خالی است تا برایمان دوباره از قدمت اسلام آمریکایی بگوید. از اینکه جنگ امروز یاران حضرت آقا با تفکر اصلاحطلبی و اصولگرایی نیست و درد امروز ما خاکریز اسلام آمریکایی است که حتی به سنگرهای جریانات سیاسی کشور ما نفوذ کرده اند. روح امام شاد که میگفت : ما از شر رضاخان خلاص شدیم اما به این زودی ها از تربیت یافتگان غرب خلاص نخواهیم شد.
روز شهادت آوینی و روز هسته ای به هم تنیده شده اند و آوینی معیار خوبی است تا بدانیم امروز هسته ای را جشن روشنفکری بگیریم یا روز یادآور خسارت محض!
روشنفکری همین است دیگر . این قابلیت را دارد تا روز شاد را به عزا تبدیل کند! روز نماد ایستادگی را با روزوادادگی بدل کند .
کم نیست خیانت روشنفکران غربزده در کشور . چه دانشگاهی چه حوزوی .
کتاب روشنفکران وابسته را میخواندم که بخشی از مصاحبه حضرت آقا در سال 64 را آورده بود :
” شما جوانها یادتان نیست نبودید ایامی که ورود به دانشگاه یعنی خداحافظ دین ، ورود به علم وتحقیق یعنی لبخند تمسخر زدن به دین ، ورود در لباس آخوندی یعنی خرافیگری و … و این در ایامی بود که امام و علامه طباطبایی ها در حوزه بودند.”
الان هم میشود ادامه حیات این تفکر را دید ، روز هسته ای یعنی خداحافظ ایستادگی و سلام بر خسارت محض !
سید جای شما حتی در روز شهادتتان هم در جشن هسته ای خالی بود ! البته که باید خالی باشد تو کجا و روز جشن وادادگی این سالها کجا !
