برجام و واقعیتی تلخ

محک تجربه آمد به میان

همواره مذاکره مستقیم با آمریکا آنهم در این مقیاس، خواسته ی چندین ساله و شاید چندین دهه ی غرابگرایان و برخی از خسته شدگان از مبارزه و انقلابیون فرسوده بود. حال در دولت یازدهم محک تجربه ی مذاکره با آمریکا به میان و آمد و شد و آنچه همه شاهدند. البته بدیهی است که نباید نوک پیکان حملات خودی ها به سمت دولت باشد. این تجربه گرانسنگ که با هزینه بسیار بالا بدست آمد بار دیگر نشان داد که آمریکا به هیچ وجه قابل اعتماد نیست

سرویس سیاسی تبریزبیدار؛ غلارمضا سیفی

۱۱ اسفند ۹۴ بود که علیاکبر صالحی در گفت‌و گو با العربی الجدید پرده از بدعهدی غربیها و مشخصاً امریکا برداشت و گفت:”غرب در اجرای تعهدات برجام تأخیر دارد و تحریم‌ها کامل رفع نشده است” هر چند صالحی هزینه این اظهارات را داد و از طرف رئیس جمهور در نشست خبری نیش و کنایه شنید.

طولی نکشید و این بار عباس عراقچی، رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام اعتراف کرد که کارشکنی‌های طرف آمریکایی کار را سخت کرده.

اما این همه اعترافات تیم هسته ای نبود. سیف رئیس بانک مرکزی کشورمان درسفر اخیر خود به امریکا صراحتاً گفت که «تقریباً هیچ» عایدی ایران از برجام بوده است.

اعترافات زنجیره ای دلدادگان به برجام همچنان ادامه دارد.  آیت الله هاشمی رفسنجانی هم چند روز  قبل در دیدار بااستفان وایل” نخست وزیر ایالت نیدرزاکسن آلمان گفته: “برجام می‌توانست عقب ماندگی‌های روابط ایران و کشورهای پیشرفته را جبران کند، اما بدعهدی‌های بعضی از طرف‌های مذاکره، انجام تعهدات را با کندی مواجه کرده است.”

هاشمی که از موافقان نه، بلکه بالاتر از آن جزو مدافعان سرسخت برجام بوده، اینک بدون اینکه نامی از این بعضی ها[!] بیاورد، زبان به شکوه و گلایه گشوده است.

و تتمه همه ی اظهارات دولتی ها درباره کارشکنی ها و بدعهدی های آمریکا گزارش وزارت خارجه بود که آورده اند: کارشکنی وزارت خزانه‌داری آمریکا به مشکلی اساسی تبدیل شده است”.

نزدیک به همین مضمون را ظریف دیروز در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته و تاکید کرده: اقدامات امریکا برای اجرای برجام کافی نبوده.

موارد فوق نه اظهارات و ادعاهای منتقدین برجام و یا همان دلواپسان، که اظهارات کسانی است که برجام محصول عملکرد ایشان بوده است و  هر کدام سهمی در این محصول داشته اند. گذشته از اینکه بد عهدی امریکائیها اکنون برای همه، حتی کسانی که تصور می کردند با دیپلماسی می توانند جلوی رذالت امریکائیها را بگیرند آشکار گشته، لیکن ضرورت دارد یکبار دیگر ذهن ها به عقب برگردانده شود و انذارهای آمیخته به حکمت رهبر فرزانه انقلاب در این دو سال اخیر مرور شود.

-“تجربه نشان داده است که هر ملت و دولتی که به امریکا اعتماد کند، ضربه خواهد خورد، حتی اگر از دوستان امریکا باشد.

-ما از تحرک دیپلماسی دولت از جمله سفر نیویورک حمایت می کنیم زیرا به دولت خدمتگزار اعتماد داریم و به آن خوشبین هستیم اما برخی از آنچه که در سفر نیویورک پیش آمد بجا نبود، چون ما دولت امریکا را غیرقابل اعتماد، خودبرتربین، غیرمنطقی و عهد شکن می دانیم.”

الغرض؛ همواره مذاکره مستقیم با آمریکا آنهم در این مقیاس، خواسته ی چندین ساله و شاید چندین دهه ی غرابگرایان و برخی از خسته شدگان از مبارزه و  انقلابیون فرسوده بود. حال در دولت یازدهم محک تجربه ی مذاکره با آمریکا به میان و آمد و شد و آنچه همه شاهدند. البته بدیهی است که نباید نوک پیکان حملات خودی ها به سمت دولت باشد. این تجربه گرانسنگ که با هزینه بسیار بالا بدست آمد بار دیگر نشان داد که آمریکا به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و دلیل عدم اعتماد به امریکا را باید در کلام آن عزیز سفر کرده به عرش جستجو کرد که می فرمود: امریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است . امریکا برای سیطره سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمی نماید .

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *