تلقی انجمن حجتیه از انتظار رویاروی انتظار حقیقی؛

انتظار، سازنده یا ویرانگر؟!

انتظار الهام‌بخش حکومت جهانی واحد و عمران تمام زمین و بلوغ بشریت و خردورزی و برقراری مساوات کامل در ثروت و رهایی از اسارت شرایط طبیعی و محیط اجتماعی و غرائز حیوانی و رذایل اخلاقی از قبیل زنا و ربا و شراب و دروغ و جنابت و دزدی و قتل و جنگ است.

سرویس فرهنگی؛


انتظار در مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام بسیار سازنده و تعال‌بخش و امیدوار کننده است. عنصر «عمل صالح» در آن بسیار برجسته است و نقش اساسی و سرنوشت‌ ساز دارد. « انتظار» و «عمل صالح»‌ در فرهنگ انتظار، جدایی ناپذیر‌ند. «انتظار حقیقی» منتظران را به سعی و کوشش و جدیت و اجتهاد در راه اصلاح فرد و جامعه می‌کشاند. عمل صالح و اصلاح سیاسی و اجتماعی از راهبرد‌های بنیادین فرهنگ انتظار است.


«انتظار» مؤمنان را به تغییر و تحول در رفتار و گفتار خویش در طریق رشد و کمال و آمادگی برای ظهور می‌رساند. مؤمن منتظر، یک شخصیت پویا، فعال، پر‌نشاط و راهنمای اطرافیان به‌ کار و تلاش مثبت در راستای ظهور است. ضرورت تشکیل حکومت اسلامی،  نفی استبداد و استعمار، تلاش در راه برقراری عدالت اجتماعی، اعتقاد به اصالت دین در پهنه‌ی سیاست، نفی سکولاریسم و حرکت در راه فسادستیزی و ظلم‌زدایی، امر به معروف و نهی از منکر و اقدام به اصلاح سیاسی و اجتماعی، پذیرش ولایت فقیه در عصر غیبت به‌عنوان حجت خدا و نایب عام ولی‌عصر، همه از شاخص‌های مفهوم حقیقی انتظار به اساس وحی و سنت معصومین علیهم‌السلام است. هر فرد و گروهی از این «حقایق» دور شود به کجراهه رفته و به انحراف افتاده است.


«اصل انتظار» الهام‌بخش عینیت دین و سیاست است. چون انتظار ظهور رهبر بزرگ جهانی است که بزرگ‌ترین انقلاب الهی را در پایان تاریخ به پیروزی می‌رساند و در سراسر جهان عدالت برقرار می‌کند و ظلم و فساد و تبعیض و استبداد و استعمار و استثمار و استحمار و استعباد و حرام‌خواری و اسراف و تبذیر را از بین می‌برد و ساختار حاکمیت را در جهان تغییر خواهد داد و نظام سلطه‌ی بین‌المللی تبهکاران و ظالمان و فاسدان را از بین خواهد برد.


آیا چنین اعتقادی با جدایی دین از سیاست می‌سازد؟ آیا آرزوی تشکیل حکومت الهی با سازشکاری‌ برابر حکومت سلطنتی غاصب و سکوت در برابر طاغوت همخوانی دارد؟ آیا آرزوی اصلاح جهان و نفی کامل ظلم و جور از زمین، با بی‌تفاوتی در برابر ظالمان و مفسدان جمع می‌شود؟ آیا دامن زدن به ظلم و گناه و تباهی با امید به رهایی از فساد و ظلم در ارتباط است؟ آیا پذیرش مهدویت و انتظار با عدم پذیرش و عدم ایمان به انقلاب اسلامی زمینه‌ساز ظهور سازگار است؟


لوازم مهدویت و انتظار در تاریخ عصر غیبت، روشن و شفاف در منابع اسلامی تبیین شده است و در اعتقادات منتظران ظهور جریان داشته است و اکنون نیز جاری است. هر اعتقاد و فکری متفاوت و متعارض با آن مشخصات، رویکردی انحرافی است، با هر نامی باشد. حتی اگر به نام حضرت حجت‌بن‌الحسن المهدی علیه‌‌السلام، یا مهدویت و انتظار بازنویسی و فریاد زده شود، از انتظار حقیقی فاصله دارد و تلقی‌ها و باور‌های ناروا و انحرافی است.


«انتظار» مفهوم و کاربردی سازنده و تکاملی دارد و دارای کارکرد‌های تربیتی و اخلاقی است. انتظار عامل رشد و تعالی و عزت و کرامت و وحدت است و نظم و انضباط اجتماعی و وجدان کاری و اقتصاد سالم و بهبود وضعیت اخلاق فردی و اجتماعی است. انتظار باعث خوش‌بینی به آینده‌ی جهان و باور پیروزی نهایی حق بر باطل و صلاح و تقوی و عدالت و آزادی و صداقت بر فساد و ظلم و زور و استکبار و اختتاق و فریب است.


انتظار الهام‌بخش حکومت جهانی واحد و عمران تمام زمین و بلوغ بشریت و خردورزی و برقراری مساوات کامل در ثروت و رهایی از اسارت شرایط طبیعی و محیط اجتماعی و غرائز حیوانی و رذایل اخلاقی از قبیل زنا و ربا و شراب و دروغ و جنابت و دزدی و قتل و جنگ است. انتظار عامل خالی شدن رواق‌ها از عقده‌ها و کینه‌ها و عداوت‌ها و حسادت‌ها و برقراری صلح و صفا و محبت و مهرورزی و همکاری و سازگاری انسانی و طبیعت است. اصل انتظار فرج با این اهداف و باورها و امیدهاست. هر‌ آن‌چه برخلاف این حقایق مهدویت القا شود انحراف و کجروی است. انتظار مکتب اعتراض بر گناه و گناهکاران و ایستادگی و مقاومت رویاروی استکبار و صهیونیسم است.


تلقی «رفاه طلبانه» از ظهور در حوزه‌ی اندیشه و اعتقاد باقی می‌ماند و به «عمل صالح» نمی‌رسد در این تلقی خاص، جهاد رهایی‌بخش و نبرد با طاغوت و مبارزه با سلطان جائر و فساد و ظلم کنار گذاشته می‌شود. بر همین اساس منتظران خنثی و بی‌تفاوت و بی‌حال و تنبل و سست پدید می‌آیند که کوشش می‌کنند بنیان‌های معرفتی، نادرست و باطلی را برای توجیه این رفتار و گفتار خویش بسازند. آنان این رویکرد زیان‌بار خویش را تبلیغ نیز می‌کنند و برای آن فلسفه‌تراشی و بهانه‌سازی می‌نمایند.


تلقی اشرافی و سرمایه‌داری از ظهور، مردان و زنان ثروتمندی می‌سازد که تنها حاضرند با بخشی از پول خویش در راه ظهور حرکت کنند و هیچ‌گاه در صحنه‌های خون و جهاد مشاهده نخواهند شد. ماهیت و ابعاد «ظهور حجت» در قرآن و حدیث نهفته است باید آنها را شناخت و شناساند تا تلقی‌های انحرافی از ظهور برچیده شود.


هر تلقی‌ای از ظهور که نسل جوان را از مبارزه با استکبار و استعمار و صهیونیسم و ظلم و فساد و تکاپو و تلاش در راه خودسازی و اصلاح فرد و جامعه باز دارد ویرانگر است. هر تلقی‌ای از ظهور که جوانان را از ولایت فقیه و مرجعیت شیعی و انقلاب اسلامی جدا کند تلقی نادرست و باطل است. بزرگ‌ترین معروف در عصر غیبت « تشکیل حکومت اسلامی» و پس از تأسیس حکومت اسلامی، حفظ حکومت اسلامی است. هر تلقی‌ای که ذهن مردم را از این حقیت دور کند تلقی غلط است و با ماهیت انتظار براساس مبانی قرآن و سنت در تعارض است.


هر انجمن و گروهی که در حوزه‌ی انتظار کار می‌کند باید با فرماندهی ولی‌ امر مسلمین و رهبر فرزانه و انقلاب و اطاعت از ولایت فقیه مسیرش را تعیین کند. بنابراین هر اعتقاد و فکری که به‌جای فراهم ساختن بستر رویش‌های بزرگ در نسل جوان در راستای انقلاب اسلامی، باعث ریزش افرد شود، باطل است و ریشه در جهالت یا عناد دارد و باید با آن مقابله کرد.


ولی‌عصر حضرت مهدی قائم آل محمد علیهم‌السلام در توقیع شریف، وظیفه‌ی مسلمانان در «حوادث واقعه» را روشن ساخته‌اند. فقیه عادل باید حاکم بر مسلمانان باشد و مرجع مؤمنان در تعیین موضع و تکلیف آنان در رخداد‌های کشور و جهان شود. هر تلقی‌ای از این وظیفه‌ی بزرگ و سرنوست‌ساز روی برگرداند، با تفکر مهدویت در تعارض است و از کلام قائم آل محمد علیهم‌السلام روی برتافته است و ادعای مهدویت و انتظارش دروغین است.


طرح تلقی‌های ناروا با اسناد جعلی و صبغه‌ی مذهبی پیرامون مهدویت و انتظار، برنامه دشمنان اسلام شیعی برای تخریب اصل انتظار است. طرح اعتقادات غلط در مسئله‌ی انتظار با پشتوانه‌های مذهبی بین هیأت‌های مذهبی، موجب ترویج و گسترش و «انتظار تقلبی» به‌جای انتظار واقعی می‌گردد و خطرات و زیان‌های بزرگ و ویرانگری دارد.

منبع:سوره اندیشه/محمدرضا جواهر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *