سرویس فرهنگی و اجتماعی تبریزبیدار؛ میثم مهدیار
سال ۸۲ و ۸۳ بود که جنبش عدالتخواه دانشجویی در واکنش به بیاعتنایی نهادها و مسئولان به مرگ کارتن خوابها در سرمای زمستان تهران، جنبش همخوابی با کارتن خوابها مقابل نهادهای دولتی را به راه انداخت و برخی از فعالان و مسئولان سیاسی فرهنگی در این جنبش حضور پیدا کردند. جنبش عدالتخواه همان زمان ایجاد توجه به حاشیهنشینها و محرومین در استانهای مختلف را در دستور کار داشت. شکست و ضعف دولت اصلاحات در زمینههای اقتصادی و افزایش فاصله مرکز-پیرامون، توجه بیش از حد دولت اصلاحات به بازیهای سیاسی روزمره و فاصله گرفتن از واقعیات عینی جامعه کم کم در کشور زمزمههای اعتراضی را تقویت کرد.
انتشار گستردهی مستندهای فقر و فحشا(مسعود ده نمکی) و رقص فقر(سعید ابوطالب) از منتسبان جریان حزبالله در سالهای ۸۱ تا ۸۳ نیز و نیز صحبتهای رهبری مبتنی بر ضرورت «مبارزه بیامان با فقر و فساد و تبعیض» مطالبات عدالتخواهانه را در سطح جامعه و در میان جماعت حزباللهی گسترش داده بود. در همین دوران بود که اردوهای جهادی رونق بسیاری گرفت. جالب اینکه دولت خاتمی در عین شعارهای آزادیخواهانه از نمایش این مستندها در دانشگاهها به شدت جلوگیری میکرد.
از دل همین مطالبات بود که دولت نهم در سال ۸۴ با شعار عدالت و مهرورزی ظهور کرد. با روی کار آمدن دولت نهم اما جریانهای دانشجویی عدالتخواه که نقش اصلی و مهمی را در شناساندن و تبلیغ رییس دولت وقت داشتند احساس کردند که حال که دولتی که خود با شعار عدالتخواهی برسر کار آمده دیگر نیازی به پیگیریها و مطالبه های قبلی نیست و کارکردهای عدالتخواهانه تشکلهای دانشجویی و مردمی به کارکردهای سیاسی روزمره تقلیل یافت. با تحلیل محتوای گفتگوهای احمدی نژاد با دانشجویان میشود فهمید که عمده دغدغه دانشجویان نه مطالبه عدالت که بحثهای بیحاصل بر سر مشایی و زریبافان و… شده بود. تحلیل اشتباه و صرفا سیاسی از جریانات سال ۸۸ هم باعث شد که عمده توجه جریانات دانشجویی و مردمی حزبالله به سمت فعالیتهای رسانهای و بصیرتپراکنیهای سیاسی متمایل شود.
تنها راه اصلاح این وضعیت توجه دوباره نیروهای حزب الله به امر اجتماعی و واقعیت های اجتماعی است. به جای راه اندازی موسسات فرهنگی، رسانهای و تحلیلی و رصدی و بصیرتافکن و نصب بیلبورد و ساخت کلیپ و… نیاز به حضور مستقیم دغدغهمندان انقلابی در عرصههای خدمات و مسایل اجتماعی هستیم. باید از پشت میزها و زیر باد کولر گازیها به میدان جامعه آمد و با دردهای مردم از نزدیک مواجه شد و نهضت خدمات اجتماعی به راه انداخت و برای حل مسایل اجتماعی فکر کرد و تجربه کرد. اصلا از دل همین تلاشهای میدانی و تامل دینی و نظری درباره آنهاست که کم کم دانش و معرفت جدید و بومی و اسلامی و انقلابی هم تولید میشود.
بعضی وقتها که در مرکز شهر در کوچه پس کوچهها قدم میزنم هر چند قدم معتادی را بر زمین افتاده یا سر در سطل زباله کرده یا مشغول مصرف مواد میبینم. تا وقتی این وضعیت و تصاویر سیاه در امالقرای جهان اسلام وجود دارد برگزاری اردوهای معرفتی و بصیرتافزایی و اقتصاد مقاومتی و بیلبورد زنی و کلیپ سازی و… واقعا چه معنایی میتواند داشته باشد؟ تا وقتی کودکان حاشیههای شهر به دور از امکانات آموزشی و رفاهی و برای کمک به اقتصاد خانواده در خیابانهای اصلی شهر مشغول به تکدیگری و دستفروشی هستند چطور میتوانیم دم از انقلابیگری و صدور انقلاب بزنیم. تا وقتی مهاجرت زیاد ناشی از خشکسالی باعث تخلیه و یا به هم خوردن بافت روستاهای ما و افزایش حاشیهنشینی در کلانشهرها شده باشد چطور میتوانیم با سریالسازی یا تولید رسانهای مشکلات و آسیبها را التیام بخشیم؟
فراموش نکنیم آنچه امروز به نام حزب الله لبنان میشناسیم و به آن میبالیم نتیجه و برکت جنبشهای خیریهی اجتماعی با پیشتازی حرکت المحرومین امام موسی صدر و یارانش از جمله شهید چمران بود که زن شیعه لبنانی را از وضعیت روسپیگری به مادران شهدایی تبدیل کرد که الگوی حرکتهای شهادتطلبانه و جهادی در جهان شدهاند.
