یادداشت میهمان تبریزبیدار؛ آرش معصومی
پهلوان کوچه های خالی قصه پر درد دولت و “طرفداران دولتی” است، طرفداران که هر از چند گاهی ظرف تهی پاسخ های ایران به زیاده خواهی های دولت های حقیر و کوچک و بزرگ عالم صبر آنها را هم لبریز کرده و این روزها مجبورند خورده برنج را جای برنج قبول کنند.
حاشیه رفتن در این مبحث لازم نیست، روی حرفم خبری با عنوان “تشکر مردم از ورود ممنوع ظریف به آمریکا” در یک خبرگزاری است.
البته خبرگزاری بیچاره چه تقصیری دارد که برای حفظ عزت این مرز بوم و نقطه ضعفی که دولت با دمیدن در کوس مذاکره با آمریکا ایجاد کرده دستش خالی است و باید کوچک ترین رفتارهای دولتی ها را بزرگ کند مگر به این جنبه از عزت آسیب دیده ما(!) آسیب نرسد.
این هم درست مثل همان جمله مبهمی است که گفته می شود ظریف خطاب به طرف مقابل مذاکره گفته بود که «هیچ گاه یک ایرانی را تهدید نکنید!» که حتی یادم هست شقایق دهقان در استند آپ کمدیش نیز این جمله ظریف را نقل کرد و بقیه دست زدند!
خوب بی شک موضعگیری قاطع در قبال آمریکای جنایتکار اقدامی است که باید بی هیچ شک و شبهه ای اعلام و پیگیری شود اما حرف بنده چیز دیگری است:
حرف آنجاست که دولتی ها و شخص جناب ظریف و طرفداران دولتی اصل را ول کرده اند و به فرع چسبیده اند و آنقدر برنج گران است در این غذا که خورده برنج قالب می کنند.
حضرات شیفته غرب صنعت هسته ای بومی را تعطیل کرده اند آنگاه طرفداران دولتی دلشان به یک جمله رجزخوانی ظریف خوش است حال آنکه رجزخوانی مقدمه عمل در میدان جنگ است وگرنه رجز یک شخص بازنده مسخره کردن خود آدم است و با پیکر به زمین افتاده فرد از یاد می رود و یا پروژه نفوذ در کشور مسئله جدی است طوری که برخی از حضرات از رییس جمهور گرفته تا مدیران پایین تر سبک سنگین که میکنند رابطه با آمریکا و مذاکره با آمریکا را حلال مشکلات می دانند و این یعنی تصمیم سازی و تصمیم گیری ها دچار لغزش شده حالا سه سناتور لمپن به ایران بیایند یا نیایند. این طرفداری های نابه جا و این جنبش های دولتی(!) مردمی فقط یک معنی دارد و آن اینکه:
در واقع طرفداران؛ طرفدار رابطه ذلت باری هستند که با پارچه شعار و رجز و حرکت های ایضایی پوشیده شده است.
آنجا که ظریف گفته بود «هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکنید» ادامه ای هم می توانست داشته باشد و آن اینکه ما بدون تهدید هم صنعت هسته ای را به باد فنا می دهیم و برجام را امضا می کنیم و یا این اقدام آقای ظریف که «به سناتورهای آمریکا ویزا نداد» هم می تواند این طور ادامه یابد که خوب پروژه نفوذ دارد ادامه پیدا میکند و نیازی به حضور سناتورها نیست!
