سرویس سیاسی تبریزبیدار؛
در روزهای گذشته شبکه های خبری ضد ایرانی در پی انتشار فایل سخنرانی معروف و جنجالی شیخ حسینعلی منتظری در سال ۶۷ در واکنش به آنچه اعدام های گسترده اعضای گروهک منافقین خوانده شده، بهانه ای کسب کرده اند تا با تکرار اتهامات خود بهانه ای جدید برای بد جلوه دادن نظام ایران پیدا کنند اما مساله ای که جالب است چرا بی بی سی فارسی و دیگر رسانه های همسو خارجی از پرونده زیر خاکی با موضوع یک گروهک نیمه تروریستی مرده استفاده می کنند؟ چه رابطه ای بین منافقین و اطرافیان منتظری وجود دارد؟ چرا رسانه های بیگانه در مورد گروهکی که روزی جنایت هایی بدتر از داعش انجام میداد و به روایت آمارهای رسمی بیش از ۳۰ هزار را به قتل رسانده اند علم طرفداری و دلسوزی به نام دفاع حقوق بشر و از زبان آقای منتظری مانور می دهند؟ نبش قبر منافقین و مننتظری با چه هدفی صورت گرفته است؟
گروهک تروریستی منافقین یا به تعبیر امام مارکسیست های آمریکایی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت عراق به شدت در تنگنا قرار گرفته اند و با توجه به اقتدار روز افزون نظام اسلامی ایران از لحاظ هویتی دچار مشکل شده اند. تربیت آدم کش هایی حرفه ای برای عملیات ترور در ایران و عراق شبیه آنچه که هم اکنون در داعش و النصره و القاعده رخ می دهد ماهیت وجودی این مخالفان به ظاهر سیاسی است. آنچه در این میان جالب است که این مانور رسانه ای در مورد منافقین پس از سلسله خبرهای دیدار مریم رجوی با ترکی الفیصل سعودی و ابومازن چهره سازشکار فلسطینی قابل تحلیل است. اشک تمساح این مدعیان حقوق بشر که جنایت های داعش و منافقین را در عراق و سوریه و ایران نمی بینند پس از اجرای حکم اعدام تروریست ها در هفته گذشته توسط دستگاه قضایی در واقع سو استفاده برای وجهه بخشی برای داعشیان ایرانی است!
پس از موفقیت های محور مقاومت در مقابله با فتنه سعودی – صهینونیستی در عراق و سوریه دشمنان ایران به خوبی دریافته اند که برای مقابله با ایران و مرکز فرماندهی جبهه مقاومت بایستی درون مرزهای ایران ناامنی گسترده به وجود بیاورند. عدم موفقیت و شکست سرمایه گذاری سعودی ها در پروژه ها از طریق عناصر خود فروخته در کردستان، زاهدان و … دشمن را به این جمع بندی رسانده است که با تجهیز و بلد کردن دوباره داعشیان ایرانی یا همان گروهک منافقین درصدد زمین گیر کردن ایران برآیند. اما چرا از ظرفیت منتظری در این پروژه استفاده شده است؟
منتظری را شاید بتوان مهمترین شخصیت وابسته به حکومت دانست که در سالهای دهه ۶۰ علیرغم روشن بودن دشمنی و توحش منافقین، به سبب نفوذ اطرافیان در دفاع از این گروهک برآمد. منتظری به دلیل ساده لوح بودن ذاتی که در نامه معروف عزلش از قائم مقامی توسط امام خمینی و حتی به گواه چهره های جبهه ملی به ان شاره شده، از سالهای میانه دهه ۶۰ به اپوزسیون داخلی درون نظام تبدیل شد. خبرهای گاه و بیگاه از وی در رسانه ها در سالهای پس از عزلش و مانور گسترده جریانات معاند در جهت ایجاد جریانات مردمی برای مقابله با نظام است که هوشیاری مسئولین و مردم مانع از این اتفاق شد. حضور فعال این روحانی اپوزسیون در فتنه ۸۸ از مهمترین فصل های کاری وی بود که در میانه این اتفاقات مرگ وی باعث تاتمام ماندن بهره برداری دشمنان از وی شد.
در واقعه اخیر و انتشار فایل انتقادی منتظری در واکنش به اعدام های سال ۶۷ پس از سالها از این واقعه و در روزگاری که چهره سیاه منافقین بر همه ی ملت ایران مشخص است در واقع تکمیل پروژه سعودی – صهیونی برای وجهه بخشی به گروهک منافقین برای بازگشت ایران و سوریه سازی کردن ایران است! دشمنان ملت ایران به تصور حضور منتظری در فتنه ۸۸ و جنبش سبز در پی ایجاد بدنه مردمی برای منافقین هستند شاید با این ترفتند توطئه ناتمام ۸۸ را به اتمام برسانند. منافقینی که روزگاری ۳۰ هزار نفر را بیگناه ترور کردند و دوسیه توحششان همچون داعشیان نظیر سر بریدن کودکان در مقابل پدر و مادر از یادها نرفته است.
