سرویس قفقاز و غرب آسیا تبریزبیدار؛ محمد علی موسوی
در رابطه با ماهیت حزب عدالت و توسعه در بین جریانات سیاسی کشور تفاسیر و تاویل مختلفی وجود دارد، که امکان شناخت واقعی از این حزب را گاه در پرتوی از ابهام فرو می برد.
ترکیه مدرن با الغای خلافت عثمانی در ۱۹۲۲ و با قدرت گیری آتاتورک تاسیس گردید. براساس اصول بنیادین جمهوری ترکیه، سکولاریم به عنوان یکی از مبانی اصلی ترکیه قلمداد شد که بعدترها وارد قانون اساسی این کشور نیز گردید. ویژگی اصلی سکولاریسم ترک با گونه فرانسوی و امریکائی آن متفاوت است، هدف قرائت ترک از سکولاریسم بیش از جداسازی دین از سیاست «مهار دین و حذف آن از سپهر عمومی» است. بنابراین باید دوران کمالیسم را برهه سخت گیری های شدیدی از سوی دولت مرکزی به منظور اسلام زدایی از سپهر عمومی سیاست در نظر گرفت. امری که باعث خلق هویت دوگانه اسلامی-ترکی در زندگی روزمره مردمان مسلمان ترک شد. در حالی که نخبگان کمالیستی درصدد رد هرگونه تلازمی میان اسلام و مدرنیته بودند اسلام گرایان خارج از دایره حکومت ملازمه میان اسلام و مدرنیته را امری ممکن می دانستند.
دوران حضور اسلام گرایان در عرصه سیاسی جامعه ترکیه را باید با قدرت گیری تورگوت اوزال و حزب اسلام گرای فضیلت در دهه ۱۹۸۰ برابر دانست. روندی که امتداد آن بعد ها توسط اربکان و حزب رفاه پیگیری شد. اگرچه هردوی این رئیس جمهوران و احزاب آن ها توسط کودتا از کار برکنار شدند اما فضا را برای قدرت گیری مجدد احزاب اسلام گرا فراهم آوردند.
هرچند امروزه رهبران حزب عدالت و توسعه پیشینه اسلامی خود را نفی می کنند و ادعا دارند که «محافظه کار دموکراتیک» هستند، بر کسی پوشیده نیست که این حزب از خاکسترهای احزاب کاملا اسلامی رفاه و فضیلت سربرآورده است که با اتهام ضدیت با سکولاریسم به حکم دادگاه قانون اساسی منحل شده اند. افزون بر آن رهبران حزب در زندگی روزمره خود مسلمانانی متدین هستند. حضور زنان محجبه سران حزب در برنامه های دولتی و همچنین حضور در مراسمات مهم مذهبی دلیلی بر این مدعاست.
در راستای ماهیت حزب عدالت و توسعه باید عنوان کرد اگر احزاب اسلام گرای پیشین احزاب هویتی-عقیدتی بوده اند، اما حزب عدالت و توسعه حزب حزبی عملگراست که خدمات اجتماعی را سر لوحه کار خود قرار داده است. به گونه ای که در سال ۲۰۰۲ خدمت و عدالت اجتماعی به عنوان یکی از شعارهای انتخاباتی حزب مطرح بوده است. سران حزب به دلیل احساس ناامنی که از سوی جناح سکولار می کند به دنبال آزادسازی جامعه ترکیه از قید ایدئولوژی های حکومتی، ترویج چند فرهنگی و تقویت جامعه مدنی هستند تا بتواند با تقویت توده های اسلام گرا خود را در برابر نیروهای سکولار بیمه کند. امری که در کودتای اخیر نیز به وضوح قابل رویت بود. بنابراین حزب اسلام را درحد «مجموعه ای از ارزش ها حیاتی برای ملت» فروکاسته است. و به هیچ روی درصد کاربستی کردن اسلام سیاسی در عرصه سیاست ورزی نیست. بدین سان حزب به مدد ارزش های اسلامی و نه هویت اسلامی ائتلافی از نیروهای اسلام گرا را برگرد خود جمع کرده است. بورژوازی نوپدید اناتولی، نیروهای اسلامی اکثر غیرشهری و حاشیه ای و برخی نیروهای کرد اجزای این ائتلاف اند.
بر اساس آنچه گذشت می توان عملکرد حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاسی را خدمت محوری بجای هویت محوری تشریح کرد؛ که با تمرکز بر ارزش های ظاهری اسلامی توانسته است اقشار حاشیه ای و طبقات نوظهور ناشی از اجرای سیاست های لیبرالی را با خود همسو کند. و با تلاش در راستای بهبود خدمات اجتماعی و افزایش سطح رفاه و کاهش میزان فساد به دنبال راضی نگه داشتن آن ها باشد. توجه بر ارزش های ظاهری اسلامی بدون تاکید بر هویت اسلامی احتمال رجوع مجدد رای دهندگان ترک به احزاب هویت محوری که در گذشته به آن ها رای داده اند را افزایش میدهد. در چنین حالتی حزب عدالت و توسعه به عنوان اتوبوسی برای رسیدن به مقصد ( عضویت در اتحادیه اروپا و پاک سازی عرصه سیاسی از سیاستمداران فاسد) و سپس پیاده شدن از آن است!
بدین ترتیب احتمالا آینده سیاست ورزی در ترکیه با نادیده انگاشتن هویت اسلامی از سوی حزب حاکم و با توجه به رشد بنیادگرایی و هویت خواهی اسلامی و وجود رقبایی هویتی چون عبدالله گولن و حتی حزب الله ترکیه یکی از مهم ترین چالش های پیش روی ترکیه خواهد بود.
