سرویس شهری تبریزبیدار؛
بنا داریم تا در ماه های آخر شورای چهارم با اکثر اعضای تاثیرگذار این شورا گفتگوهایی را انجام دهیم و بدون قضاوت، حقایق گفته شده توسط شورانشینان را در اختیار شهروندان قرار دهیم. در ابتدا به سراغ یکی از چهره های شناخته شده شهر رفتیم.
جعفر مدبر از آن دست افرادی است که در بین شهروندان به دلسوزی و انجام کارهای جمعی شهره می باشد و اکثریت مردم تبریز او را به خاطر فعالیت های تشکیلاتی اش در مسجد شعبان می شناسند. او نیز همچون ۲۰ عضو دیگر شورای شهر موافقان و مخالفانی دارد و معتقد است بایستی بدون ایجاد حاشیه برای مردم، شهر را مدیریت کرد. آنچه در پیش رو می خوانید گفتگوی خبرنگاران تبریزبیدار با وی است.
به نام خدا. بسیار متشکریم که دعوت تبریزبیدار بابت گفتوگو پیرامون مباحث روز شورا و شهرداری تبریز را قبول کردهاید. بهتر است گفتگو را از انتخابات امسال شورای شهر تبریز آغاز کنیم، بخشی از جناح موسوم به اقلیت که شما نیز در این طیف جای میگیرید، به تعامل یک ساله خود در سال چهارم ادامه دادید و بخش دیگر نیز اما به مشی انتقادی و مخالفت خود با طیف اکثریت شورا بازگشتند، شما علل بروز این اتفاقات و برونداد این مسئله را در چه میبینید؟
بسمالله الرحمن الرحیم. بنده هم به نوبه خود خدمت همه مخاطبین سایت تاثیرگذار تبریزبیدار و شهروندان عزیز تبریزی عرض سلام و احترام دارم. میدانید که شورای شهر محلی برای کار جمعی و گروهی است و هرکس بتواند اکثریت شورا (یعنی نصف بهعلاوه یک) را کسب کند، فضای شورای شهر و مدیریت شهری زیر نظر آنان به پیش خواهد رفت.
آنچه در چندین دوره شورای شهر تجربه کردهایم این است که هیچکس نمیتواند بهتنهایی اقدام مثمر ثمر و کاری در شورای شهر انجام دهد، مگر اینکه اکثریت و یا حتی اقلیتی تأثیرگذار و متحد با کاری جمعی در شورای شهر مثمر ثمر شود.
شورا محل کار جمعی است
متأسفانه کار در سال چهارم بهجایی رسید که درنهایت برخی از عزیزان تا آخرین مرحله بر سر حرف خود بودند و خلاصه صحبتها این بود که ما نظرات خود را ابراز کنیم منتها اکثریت جمع تصمیم گرفته و همه از آن تبعیت کنند. بالاخره پس از صحبتهای فراوان یکی دو تن از عزیزان این مسئله را قبول نکردند و طرح کردند که ما یا باید صفر یا صد باشیم.
اما تصمیم اکثریت جمع ما که شما از آن بهعنوان اقلیت نام میبرید، این شد که ما نمیتوانیم تصمیمات مهم شهری را در اختیار جمعهای معدود چندین نفره قرار دهیم و بر این اساس اختلافنظرهایی پیش آمد و برخی عزیزان قبول نکردند. البته آنها نیز دلایل خود را داشتند و پیش از صدور کیفرخواست با آن افراد هماهنگیهایی انجام میشد و اعضای جدید علیالبدل نیز نقطه نظراتی داشتند که درنهایت معادلات را پیچیده کرد.
۲ نفر بدون اطلاع جمع برخی جلسات را تشکیل می دادند
اما منتقدین این تعامل میگویند که ۳ تن از اعضای علیالبدل شورای شهر حاضر به ائتلاف با گروه شما بودند و شما بهراحتی میتوانستید ریاست شورای شهر را بهدست بگیرید…
البته این عزیزان بدون اطلاع و تصمیم جمع این مذاکرات با اعضای علیالبدل را انجام داده بودند و البته خود ما نیز اطلاع داشتیم برخی از آنها پس از مذاکرات با این دوستان، پشت پرده با نفرات طیف مقابل نیز جلسه میگذاشتند و خلاصه ما چنین تصمیمی نگرفتیم.
برخی افراد تازه راهیافته به شورا، شرطهایی نظیر اینکه اگر ما به سمت شما بیاییم فلان امتیاز را میخواهیم، داشتند که برونداد آن روند را به همان وضعیت سال اول و امتیاز گیری ها بازمیگرداند و جمعبندی اکثریت گروه ما این بود که این حرکت به سرانجام نخواهد رسید.
سخن اعضای علیالبدل تازه راهیافته نیز پس از دیدن این اختلافات این بود که حرف های گروه شما یکی نیست و ما چگونه به سمت شما بیاییم و پسازآن بود که به سمت آقای دبیری و جناح مقابل رفتند.
استیضاح شهردار در آن ایام یعنی ساختن رزومه ای برای برخی اعضای شورا
انتقاد دیگر به گروه اقلیت یا نیروهای ارزشی شورا در ماجرای دستگیریهای اخیر خود را نشان داد. برخی از اعضا تا پای استیضاح شهردار برآمدند، برخی اعضا همچون شما موضع قاطعی در برابر فساد اتخاذ کردند اما تأکید کردند که باید منتظر تصمیم نهادهای مربوطه باشیم و برخی دیگر از اعضای طیف شما نیز روزه سکوت گرفتند و هیچ سخنی بر زبان نراندند، پاسختان به این انتقاد و یکدست عمل نکردن گروه متبوع شما چیست؟
برداشت ما این بود که استیضاح رأی ندارد و حرکتی است که امثال من خودمان را تبرئه کنیم و رزومهای برای خودمان مهیا کنیم و اما آنچه ما بدان معتقد بودیم که منافع شهری و شهروندان، رکود اقتصادی و مشکلات شهری نباید به سمت جنجالآفرینی و ایجاد درگیری تازه سوق دهیم.
بار دیگر تأکید میکنم در این موضوع نیز تصمیم جمعی مطرح بود و دو نفر درصدد بودند بهزور نظر شخصی خود را به جمع تحمیل کنند؛ کار جمعی و گروهی اصولی دارد و یا باید جمع را قانع کرد و یا نظر جمع محور باشد.
مشکل اصلی آنجایی بود که برخی از این دوستان بدون تصمیم، اطلاع و اعتقاد بهکار جمعی بهصورت خصوصی کار و صحبت کردند، چه شد که تصمیم جمع بر این باشد که فلان عزیز نائب رئیس باشد، جمع تصمیم خوبی میگیرد ولی وقتی اعضای گروه به این تصمیم میرسند، تصمیم بدی گرفته میشود!
جمعبندی نهایی گروه ما این بود که علیرغم برخی نقاط ضعف و قوت، تصمیم باید تصمیمی جمعی باشد و جمعبندی ما بر اساس وضعیت مشکلات شهری بوده و با توجه به در آستانه بودن انتخابات و اصلاح ساختار شهرداری، فعلاً این روش نسبتاً موفقیتآمیز است.

روند مترو تبریز علی رغم زحمات کارگران و کارکنان زحمت کش آن، قابل قبول نیست
موافق باشید کمی از فضای جناحبندی شورا خارج شویم و به عمده مسائل و مشکلات شهری بپردازیم. یکی از مهمترین مطالبات بر زمین مانده مردم در سالهای اخیر بحث قطار شهری تبریز است که در سالهای اخیر شهردار از تزریق گسترده منابع مالی به این پروژه سخن میگوید. آیا این عملکرد شهرداری فردی بوده و شما برونداد عینی آن را چگونه میبینید؟
بحث بودجهای مصوب از طرف دولت و مجلس برای مترو تبریز در چند سال گذشته تحققنیافته ولی از این طرف سهم ۵۰ درصدی شهرداری به خوبی تحققیافته و اگر عزیزی اظهار کند من این پول را دادهام، شما بدانید همه این اقدامات در چارچوب مصوبات شورای شهر روی میدهد.
واقعیت آن است که در ۳ سال گذشته سهم شهرداری از سهم دولت بهپیش افتاده و اگر ما نیز ابراز میداشتیم دولت چون پول نمیدهد ما نیز از تزریق منابع مالی استنکاف میورزیم، دلیل محکم و قابل قبولی نبود. مترو سرمایهگذاری بزرگی است و ما میتوانستیم مونوریل را با سرمایه کم در تبریز راهاندازی کنیم، اما بالطبع کاری است که شروعشده و باید به سرانجام برسد.
روند مترو تبریز آنچنان رضایتبخش نیست و چنانچه که شما شاهد هستید که پس از اقدامات کمیسیون خدمات شهری نتیجه آن شد که سخنانی مبنی بر حمل و نقل مسافران تا پایان شهریورماه در میدان ساعت مطرح شد که فعلاً پس از زحمات زیاد در اوایل مهرماه قطار به ایستگاه رسید و درنهایت قول دادهاند که پس از تستهای ایمنی، مترو تبریز را بهصورت عملی به میدان ساعت برسانند.
آن سرعتی که پروژه قطار شهری تبریز باید دارا میبود و جلو میرفت، قابلقبول نیست؛ هرچند نسبت به گذشته سرعت خوبی داشته اما باید از زحمات همه مدیران و پیمانکاران و کارگران تشکر و قدردانی کرد ولی ازنظر مطلوبیت انتظار این بود که خط اول این پروژه را باید تا انتهای دوره چهارم شورا بهپایان میرساندیم.
باید به دنبال درآمدهای پایدار شهری باشیم
شما چندین بار در جلسات شورا بر لزوم تشکیل صندوقی بهعنوان پشتوانه مالی شهرداری تبریز تأکید داشتهاید و اخیراً نیز مطرح میشود که بیشترین میزان درآمدهای شهرداری از محل ماده ۱۰۰ است و براین اساس ابراز میدارند شهرداری وضعیت مساعدی ازنظر مالی ندارد و شهر را با وام اداره میکند، نظرتان دراینباره چیست؟
ما باید به صورت اساسی به دنبال درآمدهای پایدار شهری باشیم و اعتقادی به تکمحصولی کردن درآمدهای شهری ندارم. برخی اعتقاددارند که شهرداری برای رسیدن به درآمد پایدار باید میزان عوارض دریافتی هرساله خود همچون عوارض نوسازی، مشاغل، خدمات و پسماند را افزایش دهیم ولی بنده اعتقاددارم که نباید در شرایط رکود اقتصادی و ساختوساز، سختیهای هزینهای مردم را افزایش دهیم.
براین اساس باید به سمت تعریف سرمایهگذاری درآمدی حرکت کنیم تا هرساله به بودجه ما ریخته شود؛ مثلاً مصوب کنیم که سالانه ۱۰ درصد بودجه از محل درآمدهای پایدار ثابت است و برای سالهای بعد با تعریف برنامههایی این میزان را به ۲۰ درصد، ۳۰ درصد و … افزایش دهیم. مثلاً در بخش فولاد سرمایهگذاری کنیم که در کنار فواید فراوان ازنظر سرمایهگذاری شهری و …، درآمدهای آن به محل بودجهای و سرمایهگذاری ما واریز شود.
از سوی دیگر از ۲۴۰۰ میلیارد تومان بودجه سالانه، مثلاً ۱۰۰ میلیارد تومان این رقم را در صندوق ذخیره درآمدی شهری شهرداری متمرکز کنیم که این میزان با انباشت درآمد در صندوق به پشتوانهای مالی برای ما تبدیل شود و در آینده نیز میتوانیم آن را در قالب وام در کارهای مختلف هزینه کنیم.
متأسفانه مدیریت شهری که بنده در این ۳ دوره شورای شهر شاهد بودم در این خلاصه میشود که ما همهچیز را در بازه زمانی مدیریت خود انجام دهیم. خاطرتان باشد در اواخر شورای دوم و اوایل شورای سوم، موضوع پروژه لاله پارک به میان آمد و ما سهم شهرداری را بهعنوان پشتوانهای برای شهر در نظر گرفتیم ولی در این دوره شاهد بودیم که سهم شهرداری از لاله پارک با این استدلال که ما عایدی این فروش را در پروژههای شهری هزینه خواهیم کرد، به میزان ۵۰-۶۰ میلیارد تومان فروخته شد که اگر این سهم باقی میماند، امسال قطعاً ارزش آن به بالای ۸۰ میلیارد میلیارد تومان میرسید.
یا در پروژه آیسان چندین طبقه از این پروژه متعلق به شهرداری تبریز بود که امکان واگذاری و فروش آن بدون مجوز شورای شهر وجود نداشت که متأسفانه علیرغم طرح چندینباره این موضوع از سوی بنده، بهطورکلی اعتقادی به این موضوع وجود ندارد و ترتیب اثری به این پیشنهاد در قالب تصویب لایحه داده نشده است.

درباره موضوع وامها چطور؟
در برخی پروژهها خصوصاً مسیر گشایی موضوع وام خوب است و منجر به افزایش صدور پروانههای ساختمانی، افزایش ارزشافزوده املاک مردم و توانمندی مردم در قالب این پروژههای مسیرگشایی میشود.
بنده معتقدم اگر پروژههای مسیر گشایی را با برنامهریزی وبه صورت حسابشده ولو با دریافت وام بسیارکم انجام دهیم امری مثبت است و تاکنون ازنظر زمانبندی اجرای پروژه، سرعت قابل قبولی را دارا بوده است و جمعبندی بنده از این موضوع مثبت است.
درباره موضوع حاشیهنشینی بسیاری معتقدند طی دهه های گذشته شورای شهر و شهرداری عملکرد زیربنایی و قابل قبولی دراینباره نداشته است و مدیریت شهری توزیع متوازنی ازنظر امکانات را به این مناطق حاشیهای و مناطق مرفه نشین انجام نداده است. نظرتان دراینباره چیست؟
انصافاً در این چند دوره ای که بنده در شورای شهر بوده ام موضوعات مربوط حاشیهنشینی همچون پروژه مسیرگشایی خیابان ۴۲ متری حساس ارزیابی کردهام اما باید قبول کرد که نمیتوان موضوعات حاشیهنشینی را تنها در عمر یک دورهای شورای شهر و مدیریت شهری حل کرد.
این معضل نه در تبریز بلکه در بیشتر جهان شهرها و کلانشهرها وجود دارد و برای حل آن نیازمند یک همت جمعی هستیم تا دولت، مجلس و شهرداری سیاستگذاری داشته و با روندی خوب جلو بروند. در دورههای اخیر برنامههای ثابت، دائمی و متداوم را پیگیری نکردهایم و در هر مقطعی برخی اقدامات همچون تملک هزار بافت حاشیهنشین را انجام دادهایم اما آنگونه که بایدوشاید اثرگذار و چشمگیر باشد نبوده است.
از سوی دیگر برخی از پروژههای عمرانی ما نیز در بافتها و مناطق حاشیهنشین مثلاً از محله دوه چی به بالا یا شهید اسمعی و قربانی انجامشده است ولی به دلیل تراکم بسیار موجود در این مناطق نیازمند یک برنامهریزی بلندمدت و اساسی است.
شرایط مشهد با تبریز متفاوت است
یکی از نمایندگان تبریز در مجلس اخیراً در گفتوگو با تبریزبیدار، از روش حل مشکلات مناطق حاشیهنشین شهر مشهد بهعنوان الگویی برای سایر کلانشهرها نامبردهاند و عملکرد شورای شهر و شهرداری تبریز را در این زمینه موفق ارزیابی نکردهاند، شما با این تحلیل موافقید؟
هرچقدر در این موضوع کارکنیم جا دارد و تاکنون برنامه مدون و منسجمی در حل این معضل تدوین و اجرایی نشده است و اینگونه هم نیست که برخی از دوستان مطرح می کنند، چرا که شهرداری و شورای شهر بهتنهایی نمیتوانند با مشکل حاشیهنشینی مواجهه و آن را حل نمایند.
کمیسیون ماده ۵، کمیسیون شهرسازی و سایر ارگانها در این موضوع دخیل هستند و باید بحث مدیریت شهری در این قالب جمع شده و این معضل حل شود. مجلس و دولت با کنار کشیدن خود از این موضوع و سپردن آن به شهرداریها نمیتوانند مشکلات را حل کنند.
بله مشهد میتوانست الگویی برای ما باشد اما تفاوت در اینجاست که در سطح ملی شهر مشهد استثنایی در مقایسه با سایر کلانشهرها است که اینگونه استدلال میشود که به دلیل ماهیت مذهبی و زیارتی این شهر و سفر مسافرین تمامی مردم ایران از خدمات زیرساختی در آنجا استفاده میکنند و بودجههای ملی به این شهر تزریق میشود.
از نقاط مثبت عملکرد شورای چهارم لایحه همسان سازی سازی مزایای کارکنان بود که شما نیز نقش مهمی در تصویب این لایحه داشتید، اشارهای نیز به این موضوع بفرمایید.
بنده همانند دورههای پیشین خواست شورا را در موضوع این لایحه مثبت و به نفع کارگران و قشر زحمتکش جامعه دیدهام که اولین تأثیر آن همان امنیت شغلی این عزیزان است.
خواسته این عزیزان نیز این بود که ما زیر نظر شهرداری و طرف حساب با شهرداری باشیم نه فلان شرکت خصوصی؛ و شهرداری بهجای قرارداد شرکتی، قرارداد تأمین نیرو ببندد و کارگران نیز مطمئن شوند که من نه کارگر فلان شرکت بلکه شهرداری هستم.
در این دوره بحث همسانسازی قدم مثبتی بود و در کنار آن بحث بیمه عمر، حقوق مزایای شرکتی گروههای مختلف، تشکیل کمیته طبقهبندی مزایای کارگران و تشکیل کمیته انضباطی اقدامات بسیار مثبتی است.
نباید اینگونه باشد که فردی که یکی دو سال در شهرداری استخدامشده بهسرعت ترقی کرده و با شهرداری قرارداد ببندد ولی کارگر زحمتکشی که ۱۵ سال سابقه کار دارد همچنان در قالب شرکت حجمی باشد. ما به این اندازه از لایحه رضایت داریم ولی قانع نیستیم و باید آن را ادامه دهیم.
اگر به کار جمعی در انتخابات پایبند نباشیم قطعا شکست خواهیم خورد
قبول دارید که عمده ضعف طیف شما در شورا نداشتن یک محوریت برای جمع شدن گرداگرد آن است؟
ما این دوره در شورای شهر دیدیم که اگر اعتقاد به کار جمعی و شورایی وجود نداشته باشد، نتیجه آن چه خواهد شد و پیشنهاد من این است که اگر درصدد یک گروه و جمع در انتخابات شرکت کنند، باید از اصول و تصمیم جمعی حمایت کنند؛ چراکه هیچکس حتی قویترین فرد نمیتواند در شورای شهر بهتنهایی کاری انجام دهد.
اگر در این دوره انتخابات به کار گروهی و منسجم دست نیابیم، قطعاً شکست بزرگی در پیش داریم و ابایی نیز از گفتن این موضوع ندارم چراکه قواعد این مسئله مسلم است.
امام خمینی (ره) تا آخرین لحظات بر وحدت و یکپارچگی کلمه همه نیروها تأکید داشتند و این صحنه دفاع از ارزشهای انقلاب بوده و ما نیز اینگونه هستیم و باید در کار جمعی تمامی توانها را جمع کنیم و حداکثر نتیجه را کسب کنیم. متأسفانه در بحثهای شهری آنگونه که بایدوشاید محوریتی در کار جمعی به وجود نیامده است که نتیجه آن را مشاهده نکردهایم.
اگر در پایان اگر نکته نظری باقیمانده است، بفرمایید…
بنده نیز از سایت تبریزبیدار و شما که بهصورت منصفانه با طرح دیدگاههای مختلف کار رسانهای انجام میدهید متشکرم و این طرح دیدگاههای مختلف لازمه توسعه یک جامعه است. شوراهای شهر نباید دارای کارکردی سیاسی و محلی برای گروههای سیاسی و اهداف آنان باشند و مردم از مدیریت شهری، انتظار شهری پیشرفته و همردیف شهرهای شناختهشده و مطرح جهان را دارند.
در انتخابات ما باید افرادی نخبه، دلسوز و صاحبفکر را انتخاب کنیم که هم و غمشان برای مردم است و عملکرد گذشته و تجربیات آنان این موضوع را ثابت کرده است.
شعار کافی نیست و باید یک دلی و همدلی نسبت به آرمانهای اسلامی و خدمترسانی وجود داشته باشد و در انتخابات آتی نیز نقش و بصیرت مردم بسیار مهم است و ارباب رسانه و صاحبان فکر و دغدغه برای شهر باید برای انتخاب بهتر مردم کمک کنند و شما نیز جزء این دسته هستید. همه ما باید به دنبال رضایت پروردگار متعال باشیم و رضایت خداوند متعال نیز در این موضوع است.
از وقتی که در اختیار ما قراردادید متشکریم.
خواهش میکنم موفق باشید.
