یادداشت میهمان تبریزبیدار؛ روح الله رشیدی
اینکه جمع کثیری برای ورود به شورای شهر داوطلب میشوند، خودش «مسئله»ی مهمی است.
گذشته از انگیزههای پیدا و پنهانِ سیاسیون، حرفهایها و مشاهیر، که روی پیوستارِ “قدرت،ثروت،شهرت” جای دارند، انگیزهی مردمان عادی اما قابلتأمل است.
نمیشود با تمسخر و تحقیر، از کنار این موجِ داوطلبی گذشت. کما اینکه نمیبایست هجومِ مردمِ معمولی برای ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری را هم صرفاً در اندازهی یک رویدادِ جهانسومی تمسخرآمیز دید و به آن پوزخند زد.
این موجهای مردمانه، حرف دارد برای گفتن. اگر متولیان جامعه، خود را به کوچهی علی چپ بزنند و این پدیدهها را نبینند یا بد ببینند، حتماً بد میبینند!
هجوم مردمانه برای تصاحب کرسیهای شورای شهر، ارتباط مستقیمی دارد با: ۱. ناکارآمدی مسئولان امور ۲. ناامیدی مردم از مسئولان
و در نتیجه: دست بکار شدنِ خود مردم برای حل مسائلشان با استفاده از ظرفیتهایی مانند شورای شهر. این انگیزه را میشود در بیانِ اغلبِ داوطلبان عضویت در شورا دید.
این قبیل کنشها، به روشنی نشان میدهد که مسائل و اولویتهای مردم با مسائل و اولویتهای مسئولانشان همسان نیست. فراگیر شدنِ چنین انگیزههایی، پیامدهای نگرانکنندهای به همراه دارد.
فروپاشی سرمایهی مردمی هشدار بزرگیست که باید جدی گرفته شود.
