به گزارش تبریز بیدار ، برای بررسی مسائل اجتماعی و شهری تبریز به پای گفتوگو با یکی از فعالان این عرصه نشستیم. علی پناه پور، بازنشسته نیروی انتظامی، در انتخابات دوره پیشین شورای شهر تبریز بیش از ۱۰ هزار رای کسب کرد؛ هرچند او برخلاف بسیاری برای این دوره از انتخابات احساس تکلیف نکرده است. آنچه می خوانید گفتگوی ما با این فعال مسائل اجتماعی است.
به نام خدا، به عنوان پرسش آغازین، مختصری از رزومه کاری خود بفرمایید.
بسمالله الرحمن الرحیم. بنده هم از شما متشکرم که زمینه انجام این گفتوگو را فراهم کردید. بنده علی پناه پور در سال ۱۳۴۴ در روستای گردشگری آستمال بخش خاروانا متولد شدم. در ۱۳ سالگی به تبریز آمده و در محله کوچهباغ، وارد فعالیتهای اجتماعی و کاری ازجمله واحد احتیاط زیر نظر کمیته انقلاب اسلامی شدم.
پسازآن همزمان وارد بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامیشده و در اول مهرماه سال ۶۱ به استخدام کمیتههای انقلاب اسلامی درآمدم و پس از ۳۰ سال خدمت در مسئولیتهای مختلف همچون مرزهای استان، مبارزه با اشرار سیستان و بلوچستان و در بخشهای مبارزه با مفاسد اجتماعی، آگاهی و اطلاعات و امنیت عمومی نیروی انتظامی فعالیت داشتم و آخرین سمت بنده در این نیرو، بازرس ویژه استان آذربایجان شرقی بوده که با درجه سرهنگ تمامی بازنشسته شدم.
پس از بازنشستگی از این سمت، در زمان استانداری آقای بیگی به مدت ۱۴ ماه بنده بهعنوان مشاور و بازرس ویژه استاندار بدون دریافت ریالی حقوق در این سمت فعالیت داشتم که در زمان زلزله ارسباران در سال ۹۱ نیز، با پیگیریهای بنده، مدرسه حضرت زینب کبری (س) و مرکز بهداشت کنار آن با کمک بانک سامان احداث شد. هماکنون نیز دارای مدرک فوقلیسانس مدیریت دولتی و دانشجوی دکترای DBA و مشاور حقوقی بانک سامان در شمال غرب کشور میباشم.
به سوابق خود در کمیته انقلاب اسلامی و خصوصاً نیروی انتظامی اشاره کردید، خاطره خاصی از دوران خدمت خود به یاد دارید؟
بله بنده در دهه ۶۰ بهعنوان مسئول مرز گلوگاه تبریز، خسروشاه فعالیت داشتم و در خلال درگیری ما با تیمی از تروریستهای منافقین که قصد سفر به تهران و بمب گذاری در این شهر را داشتند، ۳ نفر از دوستان عزیز پاسدار ما به نامهای حسین رنج گران، رضا زبرجد و محمود کهنمویی در درگیری با آنان به درجه والای شهادت نائل شدند.
خاطره بنده از یکی از شهدای این درگیری به نام شهید زبرجد بوده که ایشان بهاندازهای مؤمن و متدین بود که در هنگام صرف غذا، با وضو بر سر سفره حاضر میشد و ما با تقدیم این ۳ شهید والامقام ازجمله شهید زبرجد توانستیم تیمی تروریستی که قصد حمله انتحاری در نماز جمله تهران را داشتند، متلاشی کنیم.
نیروی انتظامی بهعنوان ارگانی اجتماعی و انتظامی با عموم مردم در ارتباط است و خودتان نیز اشاره کردید که برای مدتی در بخش مبارزه با مفاسد اجتماعی فعالیت داشتهاید، مسائل و بحرانهای اجتماعی در کشور و خصوصاً در استان آذربایجان شرقی و تبریز را بهگونهای شاهد هستیم که رهبر معظم انقلاب از “مهندسی اجتماعی” سخنن گفتهاند. نظر شما بهعنوان فردی آگاه به این مسائل و ارتباط آن با بخش انتظامی چیست؟
در بحث ارتباط نیروی انتظامی با مردم حول مسائل اجتماعی، باید بدانیم که این ارتباط یک جاده دوطرفه است که یک سوی این مسیر نیروی انتظامی و سوی دیگر مردم است. نیروی انتظامی بهعنوان امین مردم مطرح است و هراندازه که این تعامل در سطح بالایی از کنش قرار گیرد، ما بهراحتی خواهیم توانست در حل این مسائل و بحرانها قدم برداریم.
در رابطه با معضلات اجتماعی، نیروی انتظامی بهتنهایی مسئولیت مبارزه با این معضلات را بر عهده ندارد و بایستی تمام نهادهای مسئول وارد عمل شده و در کنار تعامل سازمان مرتبط با مسائل اجتماعی، تمام نهادها وارد این مقوله شوند و در کنار آن بستری برای مبارزه و ریشهکن کردن این معضلات اجتماعی فراهم کنیم.
در کنار این تعامل، بایستی خانوادهها را بهعنوان یکی از بخشهای مهم اجتماعی فعال نگهداریم و در کنار آن باید به زیرساختها ازجمله آموزشوپرورش دقت فراوانی نماییم و آموزش پرورش در این مسیر سالمسازی جامعه میتواند نقش مهمی بازی کند. جوانان ما جوانان معتقدی هستند که شاید با توجه به تهاجم فرهنگ غرب شاهد برخی پوششهای نادرست و ناشایست باشم، اما اگر به درون افکار و اعتقادات آنان نگاه کنیم میبینیم که اینان جوانانی مسلمان و معتقد هستند و بر اثر عدم ارائه الگوی ایده آل به آنان شاهد برخی مشکلات احتمالی به وجودآمده هستیم.

به یاد دارم چندین سال پیش در نزدیکی یکی از دانشگاهها دیدم که دو دختر جوان نه بدحجاب بلکه بد پوشش گریه میکنند، از آنان پرسیدم چه شده است، به من گفتند که یکی از دانشجویان به شوخی به ما گفته که زمان افطار است و ما روزه خود را افطار کردهایم اما پس از آن متوجه شدیم اینگونه نیست. براین اساس است که میگویم جوانان ما جوانان پاکی هستند و نسبت ما با آنان به نحوه رفتار و مدیریت ما با آنان بستگی دارد.
در دوره پیشین انتخابات شورای شهر تبریز نیز شرکت کردهاید، به این مسئله نیز اشاره بفرمایید و تحلیلتان از وضعیت شورای فعلی شهر تبریز خصوصاً فساد در این شورای شهر چیست؟
بنده در دوره پیشین انتخابات شورای شهر ۱۰۰۲۵رأی کسب کردم ولی به دلیل برخی ناملایمات و نامهربانیها و برخی مشکلات دیگر در رابطه با اعتراضات نسبت به آرای ما، بنده احساس کردم که مردم باید با شناخت دقیقتر افراد عمل کنند.
بنده بهعنوان فعال سیاسی اصولگرا، یقیناً نقطه نظرات خود را در رابطه با مدیریت شهری از طرق مختلف اعلام خواهم کرد اما معتقدم که عملکرد این دوره شورای شهر چندان مثبت نبوده و اکثراً به درگیریهای داخلی و گروهی، دستگیریها و حواشی بعدی محدودشده است که این دستگیریها حیثیت تبریز بهعنوان شهر اولینها را تحت تأثیر قرارداد.
مردم ما بسیار بزرگوار و عزیز هستند و این فساد و دستگیریها در شورای شهر و شهرداری تبریز تلنگری برایشان بودو باید مهندسی جدی و مجددی در این رابطه انجام دهند که این اعضای شورا با چه شعار و ادبیاتی وارد شورای شهر شده بودند و با چه وضعیتی از آن خارج شدند. مردم عزیز ما باید این مسئله را جدی بگیرند و در انتخاب افراد نهایت دقت را به خرج دهند؛؛ چراکه این مسئله بر سرنوشت شهر و شهروندان تأثیر غیرقابلانکاری میگذارد.
به نظر بنده شورای شهر فعالیت چندان مثبتی نداشته، هرچند فعالیتها و اقداماتی نیز در سطح شهر انجامشده که در شان شهر نامدار تبریز نیست؛ ما که اکنون شعار تبریز ۲۰۱۸ را در هر کوی و برزن اعلام میکنیم، یک عزیز مسئولی درر رابطه با مسائل شهری از بسترهای مهم ایجادشده برای تبریز ۲۰۱۸ سخن بگوید.
یکی از مصادیق بارز و عمده در عدم توزیع امکانات و بهرهمندی تمام شهروندان از آنان، موضوع حاشیهنشینی است. توزیع درآمدها و امکانات و خدمات در مناطق مختلف شهرداری نیز یکسان نبوده و شاهد تضاد و دوگانگی این موضوعات در عرصه شهری نیز هستیم. نظر شما دراینباره چیست؟
وضعیت فعلی حاشیهنشینی در تبریز نه به مسئولین فعلی شهرداری، بلکه به مسئولیتپذیری مسئولین پیشین شهرداری تبریز در سالها و دهههای گذشته بازمیگردد. در جریان مقابله جدی با حاشیهنشینی اگر نیروهای موسوم به “برزن”” شهرداری تبریز با مدیریت مناسب، جدی و قاطع وظایفشان را انجام میدانند یقیناً شرایط به گونه دیگری بود.
اما بههرحال حاشیهنشینی و سکونت گاههای غیررسمی در تبریز شکلگرفته و جوانان و شهروندان بسیار عزیز و محترمی در آنجا ساکن هستند، با این مسئله باید چهکار کرد؟ یکی از علل تشدید این مسئله عدم وجود توجه و برنامه جدی به مسئله توزیع امکانات و ثروت در این مناطق حاشیهنشین است و دلیل آن نیز به این برمیگردد که اگر خود شهرداری درصدد ایجاد و ساخت امکاناتی همچون سالن ورزشی و یا فضای سبز برآبد به دلیل تراکم شدید جمعیتی و بافتهای مسکونی امکان ساخت آن وجود ندارد.

اخیراً نیز تبریز و آذربایجان شرقی بهعنوان “شهر بدون معتاد متجاهر” و “استان اول امنیت” مطرحشده است. با توجه به حیطه فعالیتی شما در حوزه مسائل اجتماعی و حوزه انتظامی-امنیتی، برآوردتان از این تعاریف و اظهارات چیست؟
در خصوص عملکرد نیروی انتظامی در رابطه با جمعآوری و بازپروری معتادین اقدامات خوبی انجامشده اما این مسئله نباید ما را از این نکته غافل کند که عدم وجود معتاد متجاهر لزوماً به معنای کاهش تعداد معتادین است و اعتیاد خصوصاً در میان خردهفروشان مواد مخدر وجود دارد. اعتیاد یک بلای خانمانسوز است و تمام مسئولین و مردم باید به ریشهکنی اعتیاد توجه کرده و دستبهکار شوند و اگر بستر آماده شود این گرفتاری میتواند دامن همه را بگیرند.
در رابطه با استان اول امنیت نیز بله خوشبختانه با تلاش نیروهای انتظامی-امنیتی، در رتبههای بالای امنیت در کشور قرار داریم و مشکل خاصی از این نظر وجود ندارد.
ممنون از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
بنده هم از شما سپاسگزارم.
