سرویس شهری تبریزبیدار؛
همین ۳.۵ سال پیش بود که در جریان انتخاب شهردار تهران، سیاسیکاری و سیاسی بازی اعضای شورای این شهر عود کرد و براساس معادلات پشت پرده سیاسی که قرار بود طیف اصلاحات محسن هاشمی و طیف اصولگرا محمدباقر قالیباف را به ساختمان بهشت تهران برسانند، اما به یکباره ورق معادلات برگشت و با تک رأی الهه راستگو به قالیباف، زمان شهردار شدن وی را برای ۴ سال تمدید کرد.
شکست گزینه اصلاحطلبان برای شهرداری سبب شد تا به یکباره موج سنگین تخریب الهه راستگو با تعابیر «نفاق، خیانت، جاسوسی و سوگند دروغین» آغاز گشت. اگر از موضوعیت این اتفاق و رأی مثبت یا منفی راستگو بگذریم، آنچه این بار نیز در تجربه دور چهارم شورا ثابت کرد، بازتولید رأی سیاسی و سیاسیکاری شورایی دوره اول شورا و احتمال تسری آن به سایر شوراهای کلانشهرها است.
خوشبختانه شورای چهارم شهر تبریز از این بازتولید در امان ماند و سیاسیکاری جناحی همچون ادوار ابتدایی شورا چندان در آن برجسته نشد، اما این بازتولید خود را در شکل “اقلیت-اکثریت” نشان داد و سبب شد تا وجه ناکارآمدتر آن در شورای شهر فعلی تبریز تجلی کند. دو سال اول شورا کار شورای شهر تبریز به آبستراکسیون جلسه و دوقطبی شدید رسید اما سال تعاملِ سوم نیز به دستگیریهای شورا رسید و سال چهارم نیز با انشعابی جدید در اقلیت و تعامل با اکثریت آغاز گردید.
در نگاهی کلی شبه سیاسیکاری تقلیل یافته در قالب “اقلیت-اکثریت” در شورای فعلی شهر جلوه کرد و سبب ناکارآمدی، انسداد سیاسی و کاهش اعتماد مردمی به شورا و شهرداری گردید. برای شورای شهر آینده باید فکری کرد؛ فکری که با توجه به تجربه فعلی شورایی و پتانسیلهای نهفته در شهر و مدیریت شهری افرادی روانه شورای این کلانشهر شوند، که در عین تخصص لازم در حوزههای مدیریت شهری (نهصرفاً عمران و شهرسازی) حداقل اعتماد مردمی به تعهد و فساد ستیزی آنان وجود داشته باشد.
در این صورت است که میتوان امیدهای خوب و قابلتوجهی به شورای شهر پدید آید؛ شورایی که در آستانه دروازههای تبریز ۲۰۱۸ بتواند تبریز را آبادتر و آن را در مقام عمل به پایتخت کشورهای گردشگری جهان اسلام تبدیل کند.
