یادداشت میهمان تبریزبیدار؛ هاشم قادری*
دونالد ترامپ اولین رییس جمهور آمریکا، کشور عربستان سعودی را بهعنوان اولین سفر خارجی خود انتخاب نمود. این سفر وی از جهات گوناگون، قابل بررسی و ارزیابی است. نخست آنکه هزینه این سفر با اعراب صوررت گرفته است، دوم آنکه عربستان تنها کشوری نیست که ترامپ با مقاماتش دیدار مینماید؛ بلکه سران کشورهای عربی – اسلامی نیز در آن حضور دارند و نشستهای مشترکی برگزار شده است. به نظر میرسد که این سفر توانسته است تا حدودی انگیزههای دولت ترامپ را برآورد نماید. وی که در روز شنبه عازم عربستان شده بود با استقبال گرم مقامات سعودی همراه گردید و حتی مدال ملک عبدالعزیز نیز بر گردن ترامپ آویخته شد. ترامپ که در عرصه داخلی از مسایل زیادی رنج میبرد، به فکر مأمن و راه فراری از این مسائل بود. مسائلی نظیر دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و اخراج «جیمز کومی» ترامپ را وادار به سفری کرد که نشان از بیرون آمدن از چنین فضایی است. لذا بهترین راهی که میتوانست این هدف را دنبال نماید و تا حدودی افکار جامعه آمریکا را به جهات دیگری هدایت کند، ورود به منطقهای است که نقش حساسی برای آمریکا ایفا مینماید. عربستان برای این منظور انتخاب شده بود. در واقع سفر ترامپ به عربستان به چند دلیل برای مقامات دو کشور حائز اهمیت است:
عربستان خواستار نگاه ویژه آمریکا به خود است. ریشه این امر به عملکرد دولت قبلی آمریکا یعنی اوباما باز میگردد. اوباما در سیاست خارجی و روابط خارجیاش عملی منفعلانه در قبال عربستان و کشورهای حامی آن، اتخاذ کرده بود. نگاه اوباما بیشتر معطوف به ایران و دوری از کشورهایی نظیر عربستان و اسرائیل بود. این امر موجب نارضایتی و خشم مقامات سعودی شده و تصور آنان بر این بود که آمریکا به جای آنکه حامی اعراب باشد، در فکر فشار وارد کردن به آنهاست؛ و لذا ورود ترامپ به کاخ سفید و سفر وی به عربستان، بیش از پیش موجبات خرسندی آنان را فراهم آورد. عربستان که بدون آمریکا احساس لغزندگی میکند، درصدد جلب رضایت و حمایت متحدی قوی و استراتژیک همچون آمریکاست تا بتواند برنامههای خویش را دنبال نماید. از سوی دیگر، آمریکا نیز در جستجوی تقویت متحدان استراتژیک گذشته خویش است تا بدین واسطه درصدد بهبود روابط تیره آمریکا با متحدان منطقهای خویش برآید. از سویی ترامپ مصمم در بهبود رابطه اعراب به سرکردگی عربستان با اسراییل است تا بهعنوان شریک این دو دولت بتواند زمینه همگرایی آنها را فراهم بخشد.
یکی دیگر از دلایل ورود ترامپ به عربستان، مقابله با نفوذ بیشتر روسیه در منطقه خاورمیانه است. این امر خود حاکی از نگرانی آمریکا نسبت به جایگاه روسیه است که به عنوان کنشگری فعال و رقیب، در خاورمیانه نقش مؤثری ایفا کرده است. از اینرو، آمریکا بر آن است تا مانع یکهتازی روسیه در منطقه شود. استقرار سامانه موشکی آمریکا در عربستان نیز در همین راستا قرار میگیرد.
انگیزه بعدی ترامپ از سفر به عربستان، فروش تسلیحات بیشتر به این کشور و ایجاد بازار رقابت در این زمینه میان کشورهای منطقه است. در واقع خرید تسلیحات نظامی و مدرن این انگیزه را در میان کشورها تقویت میکند که عربستان در حال مدرنیزاسیون نظامی خویش و به دنبال هژمونی منطقهای است و لذا آنان از این میدان عقب ماندهاند و باید به فکر تأمین و افزایش امنیت خویش باشند. ضمن آنکه فروش این تسلیحات میتواند سودهای سرشاری را نصیب آمریکا نماید که بدین طریق اندکی از معضلات اقتصادی این کشور نیز کم کند. به عبارت دیگر، عربستان در فکر ارتقای وزنه معادلاتی خویش در منطقه است و خرید تسلیخات در همین راستا قابل ارزیابی میباشد. بدین منظور، با عنایت به اینکه ترامپ فردی تاجر پیشه است، مقامات ریاض فرصت را مغتنم شمرده و با قراردادهای وسوسهانگیز و پرسود، آمریکاییها را قانع کنند تا اتحادی راهبردی با یکدیگر برقرار سازند. بر این اساس، عربستان به سومین کشور جهان پس از آمریکا و چین تبدیل شده است که بودجه نظامی خویش را صرف نظانیگری و تسلیحات مینماید و افزایش داده است.
یکی از پیامهای سفر ترامپ، جلوگیری از نفوذ و کنترل ایران در منطقه است به منظور تضعیف ایران است که اعراب سعودی به جد و با دقت فعل و انفعلات ایران را دنبال میکنند. تا پیش از این، برجام، بهگونهای به ذهن اعراب شکل داده بود که ایران به دنبال قدرت و نفوذ خویش در منطقه است و از ظن آنان ایران در پیگیری چنین هدفی دست بردار نیست. این امر نگرانی عربستانیها را برانگیخته بود و با تغییر دولت در آمریکا و مواضع سرسختانه و ضدیت با ایران، عربستان را نسبت به گذشته امیدوار کرده تا با کمک یار دیرین خویش با نفوذ منطقهای ایران مقابله کند. حتی در یمن نیز عربستان به دنبال تلطیف افکار جهانی بهویژه آمریکاییهاست. هدف عربستان، قانع کردن ترامپ برای همراهی بیشتر با خویش است تا بدین طریق بتواند اینگونه القا نماید که جنگ یمن، جزیی از تقابل با ایران است و عربستان خواستار ورود آمریکا و همکاری و همراهی با این دولت است تا جلوی قدرتگیری و نفوذ ایران را بگیرد.
در واقع این هدف با هدف دیگری نیز در پیوند بوده که آن، مقابله با انصارالله به عنوان متحد ایران در یمن است. ادعای مقامات عربستانی آن بوده که این کشور در مقابل تروریسم و افراطگرایی و نیز به منظور جلوگیری از دخالت ایران در منطقه ایستاده است که مورد حمایت دولتمردان آمریکایی باشند؛ از اینرو همکاری عربستان و آمریکا برای هر دو کشور دارای اهمیت است و وزیر خارجه عربستان، کشورش را در بین مسلمانان، بهعنوان شریک اول آمریکا میخواند. این امر بدین معناست که ایران هراسی دوباره در دستور کار مقامات دو کشور قرار گرفته و عربستان رویکردی میلیتاریستی در قبال منطقه اتخاذ خواهد کرد. تمام این اهداف به منظور مبارزه با تروریسم صورت داده شده است.
یک بعد دیگر از روابط عربستان و آمریکا را باید از منظر اقتصادی نگریست. عربستان به عنوان شریک اقتصادی قدرتمند و بزرگی برای آمریکا محسوب میگردد؛ چرا که دارای منبع عظیم نفت و از بزرگترین سرمایهگذاران در جهان است. فروش تسلیحات آمریکایی به عربستانیها، چیزی به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار تا ۴۰۰ میلیارد دلار به امضا رسیده است و نیز توافق گردیده که عربستان دهها میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند. از این رو هدف ترامپ تأمین منابع مالی است. خرید تسلیحات و انعقاد قراردادهای دیگر عربستان با آمریکا خود حاکی از این امر است که ترامپ در صدد بر آمده تا با پول اعراب، شرکتهای اسلحهسازی را بیشتر به فعالیت وادارد.
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
