یادداشت میهمان؛ سید احمد شنبغازانی
شورای دوم برای تاریخ شفاهی تبریز خاطرهای فراموش ناشدنی است؛ شورایی که همین الان هم عنوان پرحرف و حدیثترین شورای ایران را داراست. شکور اکبرنژاد، لواسانی، احباب، هاشمی، نورمحمد زاده، شهید شکوری و نازیلا آصفی هفت نفری بودند که با تثبیت جایگاه خود از شورای اول به شورای دوم منتقل شده بودند و به جمع آنان حسین زاده دلیر، چمنی، حاجی پور و لیندا گرامیآذر اضافه شده بودند.
همین الان هم نگاه نخست به آن ترکیب نگاهی است که جزو قویترین انتخابهای ممکن به حساب میآید و در آن چند پزشک خوشنام، چند شهرساز، چند رزمنده نامآشنا و دو زن حضور داشتند. حاشیههای شورای دوم از جایی آغاز شد که این شورا در گام نخست فعالیتش شهردار آن روز تبریز عباداله فتحاللهی را با سیاسیکاری برکنار و اداره تبریز را برای چند ماه به سرپرست انتخابی سپردند؛ این آغاز ماجرا بود.
از ماههای آغازین یک دوقطبی در درون شورا شکل گرفت؛ در یک طرف حسین زاده دلیر، لیندا گرامی آذر، حاجی پور و آصفی قرار داشتند و در دیگر سو اکبر نژاد، اسماعیل چمنی و سید حسن شکوری؛ سایر اعضا نیز در موقعیتهای مختلف جانب یک طرف را میگرفتند. پس از چند ماه رایزنی شورا سید حسین فراهنگ پور که دکترای شهرسازی از آمریکا بود به عنوان شهردار انتخاب شد. دخالت در انتصاب مدیران شهرداری توسط اعضای شورا آنقدر پیش رفت که شهردار و شورا به این نتیجه رسیدند نمیتوانند باهم کار کنند و شهرداری فراهنگپور بیشتر از دوماه طول نکشید؛ سکان شهر دوباره به سرپرست داده شد.
احتمالا حکایت پرتاب قندان از سوی یکی از اعضا به سمت دیگری که اتفاقا به سر یکی از خانمهای شورا اصابت کرد را هم شنیدهاید. تک رویها و دخالتهای بیجا و اعمال سلایق در انتصاب مدیران شهرداری این شورا را تا مرز انحلال پیش برد. پس از کشوقوسهای فراوان شورا تصمیم گرفت یک نفر از درون شورا به عنوان شهردار معرفی کند؛ همای سعادت بر دوش احتشام حاجیپور نشست و جمعی از اعضا برای هماهنگی با عضو علیالبدل نخست «بهروز خاماچی»، به شرط هماهنگی در رای انتخاب شهردار، او را به جای حاجیپور که برای شهردار شدن استعفا داده بود وارد شورا کردند.
به دلیل حواشی ایجاد شده شورا با شهردار از درون خود برآمده هم نتوانست کار کند و دوباره در استیضاحی حکم به برکناری حاجی پور و نصب سرپرست جدید داد. سرانجام شورا بعد از سه سرپرست و دو شهردار، سومین شهردار خود را هم با رای به علیرضا نوین انتخاب کرد.
شورا تا آستانه انحلال پیش رفت و وزارت کشور چندین جلسه برای بررسی انحلال آن تشکیل داد. اخبار سراسری صداوسیما در چند نوبت اختلافات داخلی دامنگیر آن شورا را پوشش داد و سرانجام شورای دوم در حالی به کار خود پایان داد که چند عضو آن درگیر پروندههای حقوقی بودند و چند عضو در یاس به وجود آمده از آن فضا عطای حضور اجتماعیشان را به لقایش بخشیدند.
درسهای شورای دوم برای شورای پنجم
شورای پنجم استعداد تبدیلشدن به شورای دوم را داد؛ صد البته که این یک آرزو نیست و تحلیلی است که میخواهد جلوی وقوع این اتفاق را بگیرد. برخی اعضای منتخب، پیش از آغاز کار، در اظهارنظرهایی که گاه و بیگاه در رسانههای محلی منتشر میشود، شورا را که محل اداره شهر بهدور از سیاسیکاریهای مرسوم و جناحبازی است را به بهانه حضور برخی اعضا در لیستی معرفی شده توسط سیاسیون به مردم، وارد بازیهای جناحی میکنند.
در جلسات محفلی و خانگی که اخبار آن به بیرون درز میکند برخی اعضا در فاصله چند ماه مانده تا آغاز کار از انتخاب شهردار همجناح میگویند و سعی در یارگیری هستند. خبرهایی از این دست نیاز به بازخوانی بیشتر شورای دوم را بیشتر عیانمیسازد.
نکته پایانی این که شکور اکبرنژاد که ریاست شورای دوم را بر عهده داشت اکنون بعد چند سال مهاجرت به سیاست در سطح کلان کشور و نمایندگی مجلس به شورا بازگشته است؛ انتظار از شخص وی بازگویی این تجربه به دوازده نفر باقی و دوری از هرگونه سیاسیکاری به پشتوانه تجارب این سالهاست.
