یادداشت میهمان تبریزبیدار؛ زهرا ساعی
یکی از مراقبت های ضروری در زمان فعالیت مجموعه های تاسیسی و بنیان نهاده شده، حفظ و ارتقای کارویژه هایی است که در بدو امر و در زمان تاسیس آن مجموعه ها، مدنظر مبدع و ایده پرداز بوده است. بدین معنا که مسئولان و اداره کنندگان امور روزمره مجموعه های فوق الذکر، باید تداوم بخش اهدافی باشند که بر مبنای آنها، چنین اقدامات منسجمانه ای شکل گرفته است و چنین بنیان هایی ایجاد شده است. غفلت از اهداف اولیه ممکن است در طول زمان، منجر به تغییر کارویژه هایی شود که در بدو امر تعریف شده است و در نتیجه، در مسیر دستیابی به اهداف مدنظر، ایجاد اختلال شود.
یکی از مجموعه های تاسیسی در صدر اسلام که با اهداف مشخص و کارویژه های معینی شکل یافت و همچنان نیز به فعالیت خود ادامه می دهد «مسجد» نام دارد. مکانی معنوی که جایگاه عبادت و بندگی در شکل و قالب اجتماعی آن است و کارویژه های اجتماعی بسیاری نیز برای آن تعریف شده است. محلی که انجام تکالیف شرعی از قبیل نماز در آن، با اتفاق مردم و به صورت جماعت انجام می گیرد و بسیاری از برنامه ریزی های اجتماعی و سیاسی در قالب همفکری و مشورت در آن مکان برگزار می شود و بسیاری از آموزه های دینی و اجتماعی در چنین محلی منتقل می شود.
«مسجد» به عنوان مجموعه ای تعریف شد که علاوه بر محل انجام طاعات و عبادات، جایگاهی برای رسیدگی به امور اجتماعی جامعه نیز باشد. از امور ساده ای همچون جویای احوال یکدیگر شدن و به عیادت بیماران رفتن گرفته تا امور پیچیده ای همچون راهبرد سازی برای حضور موفق در میدان نبرد نظامی. در مسجد بود که حلقه های فکری و آزاد اندیشی تشکیل می شد، جلسات مناظره شکل می یافت، به آسیب های اجتماعی پرداخته می شد، مشکلات و معضلات موجود در جامعه به بحث و تبادل نظر گذاشته می شد، امور سیاسی تبیین می شد و حتی مراسم ازدواج آسان برگزار می شد. خلاصه کلام آنکه موسس مسجد، کارویژه هایی برای آن تعریف نمود که آن را محور تحولات اجتماعی قرار دهد و برنامه ریزی هایی انجام داد تا ضمن رسیدگی به امور شرعی تکلیفی، به امور اجتماعی نیز به صورت دقیق، رسیدگی شود.
مسلمانان جهان برای پاسداشت مقام والای مسجد و نقش مهمی که با تحقق کارویژه های تعریف شده، قادر است ایفا نماید، و در راستای زنده نگه داشتن اولویت اول جهان اسلام که همانا مسئله فلسطین می باشد روز بیست و یکم آگوست که همزمان با آتش زدن مسجدالاقصی توسط رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۹ می باشد را روز جهانی مساجد نامیده اند. روزی که باید بار دیگر در اهداف اولیه موسس مسجد، دقت به عمل آورد و کارویژه های تعریف شده برای آن را مورد تامل قرار داد. روزی که باید آغازی بر مرور عملکرد یک ساله مساجد باشد. روزی که باید به آسیب شناسی اقدامات مساجد؛ هم به صورت جداگانه و هم به صورت یکپارچه پرداخت و میزان موفقیت آنها را مورد ارزیابی قرار داد.
باید بررسی کرد و دقت نظر داشت که آیا مساجد در دوران فعلی، توانسته اند محور تحولات اجتماعی باشند یا نه؟ آیا توانسته اند موثر در ابعاد گوناگون محلی، شهری، ملی و بین المللی شوند یا نه؟ آیا توانسته اند در مسیر جذب «مسجدی»، موفق عمل نمایند و در نتیجه، از آسیب های اجتماعی بکاهند یا نه؟ و بسیاری سوالات دیگر که با پاسخ به آنها، می توان به میزانی از موفقیت یا عدم موفقیت مساجد و متولیان آنها در جامعه دست یافت و آنگاه به آسیب شناسی اقدامات پرداخت.
به نظر می رسد باید توجه دگر باره ای به کارویژه های مسجد داشت. باید در مساجد علاوه بر ابعاد عبادی و معنوی، به ابعاد اجتماعی و سیاسی و محلی نیز توجه ویژه داشت. نباید مسجد را به محل یکه تازی جریانات سیاسی و احزاب خاص تبدیل کرد که همین رویه، از تعداد «مسجدی»ها خواهد کاست. باید محیطی را در مسجد فراهم کرد که به محور تحولات اجتماعی تبدیل شود. مسائل اجتماعی و محلی در آن، به صورت غیر جانبدارانه و صادقانه طرح شود، معضلات اجتماعی موجود تبیین شود، ظرفیت های محله و شهر مورد شناسایی قرار گیرد، راهکارهای مناسب با همفکری «مسجدی»ها ارائه شود و بدین ترتیب، مسجد به قلب تپنده و ملجایی برای رسیدگی به مسائل اجتماعی؛ هرچند کوچک و خرد، تبدیل شود.
اگر مسجد به عنوان محور تحولات اجتماعی به جایگاه واقعی خود دست یابد آنگاه علاوه بر افزایش شمار «مسجدی»ها، از حجم آسیب های اجتماعی نیز کاسته خواهد شد و در نتیجه، امنیت روانی جامعه محفوظ خواهد ماند.
