به گزارش تبریز بیدار ، جعفر کهنمویی در خصوص نقاشی چهره امام در آن روزگاران اظهار داشت: برادر کوچک من در بازار ایپکچی کار میکرد و با آقای قاضی نسبتی داشتند، من به منزل آنها رفت و آمد میکردم، وقتی آقای قاضی دیدند که من عکس امام را کشیدهام، مرا تشویق به کشیدن تصاویر اما کرد.
تصویری کوچک به ابعاد ۶در چهار از امام بود که از سال ۴۱ آنجا مانده بود. من آن را نیمههای شب به ابعاد یک متر و نیم کشیدم و گذاشتم تا صبح خشک شد. صبح آن را به خیابان بردند، بعد از آنکه حسن آقا انگجی نماز را خواند، ساواک گاز اشک آور زد و تابلو را برداشت و درهم شکست.
وی ادامه داد: به این صورت آقای قاضی تابلوهای نقاشی من را پسندید طوریکه وقتی امام در پاریس حضور داشتنتد عکسهای امام را برای آقای قاضی میفرستادند و او عکسها را به من میداد و من هم آنها را نقاشی میکردم و به بیت آقای قاضی میدادم.
کهنمویی در خصوص نحوه کارش افزود: نقاشیهای خود را روی برزنت میکشیدم، پارچههای برزنت را از شیرپزها و پنیر فروشها میخریدم آنها را با عسل و ژلاتین و سریش زیرسازی میکردم و تصویر را سفید میکردم. آن کار را میکردم تا نقاشی ترک نخورد و نشکند.
وی در خصوص جنب و جوش انقلاب آن زمان گفت: ارتباط من و آقای قاضی به واسطه نقاشیهایم تنگاتنگ بود، وقتی تظاهرات در تاسوعا، عاشورا و اربعین اوج گرفت من آن زمان درگرماگرم آغاز انقلاب در خانه دو کار انجام میدادم، هم پارچه نویسی میکردم و هم نقاشی میکشیدم.
کهنمویی ادامه داد:دانشآموزان و دانشجویان به منزل ما میآمدند و پارچههایی که در خانه داشتیم، حتی چلوارهای سفید پرده را پهن میکردیم و من قالب شعار را در میآوردم و آنها داخل آنها شعار مینوشتند.
همچنین نقاشیهای رنگ روغن را روی بوم با تیوپ روغنی درجه یک کار میکردم. آنها تا صبح خشک میشد، نقاشیها را به خیابان میبردیم و در مردم شور و حال انقلابی ایجاد میکردیم.
وی در خصوص نذرش برای انقلاب گفت: نذر کرده بودم ۱۰۰ تصویر امام را در ابعاد یک متر و نیم طراحی کنم و تمام شهر تبریز را با تصاویر انباشته کنم. اما بعد از انقلاب به این همه عکس نیاز نبود از این رو یکی از علما به من فرمود: حدود بیست یا پانزده تصویر کفایت میکند، لازم نیست همهاش را نقاشی کنی. حالا دیگر نمیدانم آن هشتاد تا تابلو را به خدا بدهکارم یا نه؟
کهنمویی اضافه کرد: آن زمان در هنر نقاشی به سیرت توجه میکردیم نه صورت. اگر کسی به من میگفت فلان قدر پول بدهم تا عکس فرزند یا پدرم را نقاشی کنی تا سرقبرش بگذارم، قبول نمیکردم. اگر مبلغ آنچنانی می دادند که تصویر فلانکس را بکش، قبول نمیکردم، اما اگر میخواستند که عکس شهید و امام را نقاشی بکنم، خودم استقبال میکردم تا عکس را طراحی کنم.
جعفر کهنمویی متولد ۱۳۲۴ در محله اهراب تبریز به دنیا آمده است. در ششم ابتدایی احساس علاقه به نقاشی و رنگ در او ایجاد شده و بدون آموزش و معلم با آبرنگ و سیاه قلم کار نقاشی را شروع کرده است. وی در سال ۱۳۴۱ وارد دبیرستان هنرهای زیبا شد.
