انتصاب رسمی شهردار جدید تبریز و امید غلبه بر معضلات شهری؛

شهردار نوپا؛ چالش‌های دیرپا!

تبریز این روزها از مشکلات عدیده‌ای رنج می‌برد؛ مسائل و مشکلات دیرپایی که شهردار نوپای تبریز را در مدیریت شهری با اصطکاک مواجه خواهد ساخت و چیرگی بر آن جز با مدیریت جهادی برطرف نخواهد شد.

سرویس شهری تبریزبیدار؛

 ایرج شهین باهر، از امروز به‌صورت رسمی شهردار کلان‌شهر یک و میلیون نفری تبریز است؛ او که در مصافی سخت با رقبای خود و درحالی‌که با توجه به ترکیب ظاهری شورای شهر از شانس نسبتاً کمتری برای پیروزی برخوردار بود، بالاخره با حکم دیروز وزیر کشور، پنجاه و ششمین بلدیه چی تبریز شد.

در کوران رقابت ۸ کاندیدا برای گزینه‌های شهرداری و سپس تقلیل آنها به ۶ نفر و درنهایت به ۴ نفر، تحلیلی میان نخبگان شهری و توده‌های مردمی شکل گرفت که وزن‌کشی و رقابت اصلی این نامزدها را نه طیف بندی‌های سیاسی دبیری-اکبرنژاد و نه اصلاح طلب-اصولگرا، بلکه رقابت شهردار سیاسی در مقابل شهرداری مردمی می‌پنداشتند.

بسیاری با توجه به صبغه ۳۸ هزار رأی شهین باهر، حضور در شورای شهر و شهرداری‌های مختلف و سازمان نظام‌مهندسی او را پرچم‌دار گفتمان شهردار مردمی و رقبایش که عمدتاً وابسته به گرایش سیاسی مشخصی بودند به پرچم‌دار سیاسی‌کاری و شهردار سیاسی و جناحی می‌شناختند.

به‌هرحال شهین باهر شهردار شد و اینک وقت آن است که او مردمی بودن و کار برای تبریز را بدون هیچ گرایش سیاسی و جناحی آغاز کند؛ تبریز این روزها از مشکلات عدیده‌ای رنج می‌برد که حل آن‌ها نیازمند عزم همگانی و مدیریت جهادی است.

از یک سو تبریز ۲۰۱۸ در پیش است و با اقدامات خارق‌العاده و مسحورکننده مسئولین دولتی و استانی در دو سال گذشته، تقریباً هیچ زیرساخت مناسب و حتی بودجه و برنامه کلانی برای «تبریز ۲۰۱۸» انجام‌نشده و صرفاً به نصب چندین بنر خوش آب و رنگ و ابراز اینکه “تبریز ۲۰۱۸ یک نقطه شروع است” اکتفا شده است؛ درحالی‌که با بالا رفتن سطح انتظارات و توقعات مردمی عمده بار این رخداد بر شانه‌های کوچک و نسبتاً نحیف شهرداری این شهر افتاده است.

عدالت اجتماعی و تقسیم امکانات شهری دیگر گمشده تبریز است؛ تبریزی که این روزها خیابان‌ها و محلاتش واقعیت‌های کنش‌های اجتماعی و زیست دوگانه هویتی شهروندانش را نشان می‌دهد؛ خدمات شهری و قیمت کاربری‌های گوناگون به فاصله یک خیابان (همچون فاصله اتوبان میان ولی امر-صالح آباد و …) چنان تفاوت آشکاری را نشان می‌دهد که زخم توزیع ناعادلانه درآمدها در مناطق شهرداری را بار دیگر باز می‌کند.

در کنار این مسئله، بحران حاشیه‌نشینی و بافت‌های فرسوده همچون وصله‌ای انسان ساخته و بمبی ساعتی بر پیکره شمالی و جنوبی شهر چسبیده است و هر آن ممکن است با کوچک‌ترین حادثه طبیعی همچون زلزله یا سیل، به چنان انفجاری منجر شود که برای سال‌ها روند توسعه شهری را دچار خدشه سازد.

این بحران‌های طبیعی گسل طبیعی تبریز را در کنار گسل‌های اجتماعی این شهر قرار دهید و ببینید که عمق شکاف اجتماعی و زیست‌فرهنگی در مناطق به اصطلاحات بالا و پایین‌شهر با ویژگی‌های خود چگونه بوده است. ساختمان‌های بی‌قواره و مبلمان شهری نامناسب، نارضایتی شهروندان از رفتار درون‌سازمانی شهرداری، وابسته شدن شهرداری به درآمدهای ساختمانی و عدم کسب درآمدهای پایدار شهری، آلودگی هوای شهر خصوصاً در فصول سرد زمستانی، ازدیاد نیرو و کیفیت پایین بخشی از نیروی انسانی موجود، چالش‌های زیست‌محیطی، حمل‌ونقل و ترافیک شهری از دیگر مسائل و معضلاتی دیرپایی است که شهردار نوپای تبریز را در مدیریت شهری با اصطکاک مواجه خواهد ساخت و چیرگی بر آن جز با مدیریت جهادی برطرف نخواهد شد؛ مدیریتی که به‌زعم بسیاری در سابقه و عملکرد شهین باهر دیده می‌شود.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *