یادداشت میهمان تبریزبیدار؛ رحمت مهدوی
هنوز یک هفته از تقدیم لایجه بودجه سال ۹۷ به مجلس نمیگذرد که شاهد بیشترین واکنشها در طی چندسال اخیر هستیم. مباحثه و مشاجره درباره لایحهای که هنوز فرصت بحث، گفتگو، ارائه نظرات کارشناسی و لابیهای حزبی، جناحی، منطقهای آن به مجلس نرسیده است. از همان ساعات اولیه بحثها درباره بودجه ۹۷ در فضای مجازی شروع شد. اینکه توجه جدی دولت به فضای مجازی و گسترش زیرساختهای آن از علمکردهای مثبت تلقی میشود، وقت آن رسیده که از کمیت دوری و به رویکرد کیفی نگریسته شود. اینکه تا چه میزان زیرساختهای دنیای ارتباطات گسترش یافته امر کمی و اینکه تا چد حد به خواستهها و انتقادها عموم مردم در مسائل مختلف من جمله بحث بودجه توجه شود میتواند امر کیفی محسوب شود. در فضای مجازی از دیدگاه عموم مردم بودجه سال ۹۷ دارای مزایا، معایبی است و صدالبته پرسشهای بسیار که نیازمند شفاف سازی است.
مدیریت استانی
مدیریت استانی یکی از مزیتهای مهم بودجه ۹۷ تلقی میشود. آقای روحانی نیز تمرکززدایی را یکی از ویژگی لایحه بودجه ۹۷ دانست و اظهار کرد: «تاکنون بودجه اینگونه تنظیم میشد که همه اعتبارات و هزینهها در اختیار تهران بود. در بخش هزینهای برای سال آینده به جای ۴درصد، ۲۴درصد بودجه و در بخش عمرانی ۳۰درصد بودجه در اختیار استانها قرار میگیرد. باید اجازه دهیم استانها، هزینهها و درآمد خود را مدیریت کنند و نمایندگان مجلس بر کار دستگاههای استانی نظارت کنند.» اگر دولت روحانی با همکاری تمامی نهادها و ارگانها بتوانند این امر مهم را محقق کند گامی بسیار ارزشمند و مهمی را برداشته است و مطمئنا در تاریخ تدوین بودجه کشور یک نقطه عطف و آغازین خواهد شد برای رهایی کل سیستم اداری کشور از تمرکزگرایی. این بند اما نیازمند توضیحات و شفافسازیهای بسیار است، همانطور که اقای روحانی اشاره کردند از سال بعد به جای ۴ درصد، ۲۴ درصد بودجه و… در اختیار استانها قرار خواهد گرفت، ولی پرسش اصلی این است که در تمامی دولتها همین مقدار ۴ درصد نیز به استانها به سختی اختصاص مییافت و چگونه دولت به یک باره میخواهد ۲۴ درصد بودجه را به استانها واگذار نماید. راهکار دولت برای پرداخت آن در سه ماه اول هر فصل مبتنی بر چه سازکارهایی خواهد بود؟ ضمن اینکه مشخص نیست نحوی اولویت بندی استانها براساس چه معیارهایی صورت میگیرد؟
برنامه حذف ۳۳ میلیون نفر از دریافت یارانه
برنامه حذف ۳۳ میلیون نفر از دریافت یارانه، یکی دیگر از مهمترین چالشهای بودجه در فضای مجازی است. آقای روحانی و یا برخی نمایندگان محترم شفاف توضیح نمیدهند چرا آن دقت، محاسبه، برنامهریزی که فرضا برای کاهش یارانه مردم وجود دارد برای کاهش بودجه بسیاری از نهادها و ارگانها که بودجههای دهها میلیاردی و چند صدمیلیاردی به خود اختصاص دادند وجود ندارد. قصد و نیت حمایت از پرداخت یارانه نیست ولی اینکه مدام از تریبونهای مختلف از وضعیت فقر در جامعه گزارش داده میشود و بر اساس تعریف خط فقر در کشور بسیاری از مردم همچون طبقه کارگر، کشاورزان، خردهفروشان، قالیبافان، عشایر، دامداران، عموم روستاییان، حتی بسیاری از کارمندان زیر خطر فقر هستند و از حقوق کم آنها گلایه میکنند چرا اینطور به مسئله نگاه نمیکند که در ماه به یک کارمند، کارگر و…. فرضا ۵۰ الی ۲۰۰ هزار تومان بیشتر حقوق میدهند؟ چرا همچنان در بسیاری از نهادهای دولتی شاهد حقوقهای نجومی ۲۰ میلیونی و…. هستیم، آیا با این رویه، به عدالت اجتماعی نزدیک میشویم؟ بهتر نبود برای نزدیک شدن به عدالت اجتماعی کمی نیز از بودجه نهادهایی چون بنیاد سعدی، انواع موسسات آموزشی و… نیز کاسته میشد؟
تاسیس صندوق رفاه امید
رئیس جمهور محترم اشاره کردند: «سازمان هدفمندی یارانه را در این بودجه تغییر میدهیم. این سازمان به یک صندوق رفاه اجتماعی امید تبدیل میشود و شرایط جدیدی برای یارانه نقدی به وجود میآید» و در جایی نیز اشاره کردند بخشی از یارانههای مردم به مصارفی چون بخش سلامت و درمان اختصاص خواهد یافت. در این ارتباط متاسفانه مردم تجارب تلخی دارند و آن مربوط به گران شدن بنزین از ۱۰۰ تومان به ۴۰۰ تومان و درنهایت ۱۰۰۰ تومان هستند که به مردم وعدههای مبنی بر بهبود جادهها، بخش سلامت و درمان، مدارس و… شده بود، ولی به دلیل کلی گویی و مبهم بودن عملا این اقدامات برای مردم قابل لمس نبود و به جای آن چیزی که مردم به وضوح آن را لمس کردند تورم، گرانی و کوچک شدن سفرهها بود. بر همین اساس پیشنهاد میشود در صورت حذف یارانهها و اختصاص آن به مصارف عمومی سازوکارهایی اندیشیده شود که عموم مردم نتایج حذف یارانه خود را به وضوح ملاحظه نمایند. اگر واقعا برنامه این است که یارانهها در جهت پیشرفت و آبادانی کشور هزینه شود، به صورت تفکیکی واضح و مشخص اعلام شود از هر شهر چه تعدادی یارانهشان کم خواهد شد و مجموع آن پول مستقیم و بدون واسطه هر ماه به یکی از طرحهای ناتمام در آن شهر اختصاص میباید. فرضا اعلام شود هزینه یارانه یک یا چند ماه مردم شهرn به بیمارستان، جادهها، ورزشگاه و …. آن شهر اختصاص یافت و….. نه اینکه فرضا کلی گویی شود و به صورت مبهم صحبت از خرج هزینههای یارانه مردم برای بهداشت و جادهها و … در کشور شود.
افزایش ناگهانی عوارض خروج از کشور
به نظر میرسد اینکه هزینه عوارض خروج از کشور به یک باره چندین برابر شده نشان میدهد پشت این قضیه هیچ کارشناسی عقلانی انجام نشده و بیشتر متکی بر یک سری اظهار نظرهای سطحی بوده است. تجارب تلخ ناگهانی افزایش قیمت بنزین یا افزایش نرخ بلیط هواپیما در سالهای اخیر نشان داد که در تصمیمهای این چنینی بیشترین فشار را به طبقات پایین جامعه وارد مینمایند. همان طور که تمامی اشخاصی که از هواپیما جهت مسافرت کاری، شخصی و …. خود استفاده مینماید، از طبقه مرفه جامعه نیستند، در قضیه خروج از کشور نیز تمامی کسانی که از کشور خارج میشوند از طبقات بالای جامعه نیستند. بدیهی است که تصمیم گیرندگان و کارشناسان این حوزه هیچ توجهی به بسیاری از مشکلات و توان مالی دانشجویان که برای ارائه یک سمینار علمی قصد خروج از کشور را دارند یا بسیاری از اشخاصی که مجبور به درمان در خارج از کشور هستند و حتی در مواردی جهت تهیه دارو باید به خارج از کشور مراجعت نمایند، نداشته و صرفا با یک نظر سطحی اعلام کردند کسانی که خارج از کشور میروند قدرت مالی خوبی دارند و باید عوارض آن را بدهند. جدا از بحث عوارض مردم همچنان باید عوارض بلیط را نیز پرداخت کنند. حتی اگر برخی از قشرهای پایین جامعه نیز بعد سالها تلاش و کوشش برای انجام تفریح به یکی از کشورهای همسایه قصد عزیمت دارند چرا فرضا یک خانواده چهار نفره باید مبلغی حدود ۹۰۰ هزار تومان به دولت بپردازد.
امید است در این مقطع حساس و اوضاع بد اقتصادی، بیکاری و تورم معیشت مردم مورد دعواهای جناحی قرار نگیرد و به صرف رای یا عدم رای به دولت، معیشت مردم مورد دعواهای جناحی قرار نگیرد. مردمی که حدود ۷ ماه پیش پای صندوقهای رای آمدند و ضامن تداوم حرکت انقلاب اسلامی هستند شایسته و لایق زندگی توام با آرامش هستند و نباید هر چهار سال یک بار بهواسطه انتخابات مورد توجه قرار گیرند. اگر در دولت نهم بحث یارانهها یک باره و بدون احترام به نظرات کارشناسان انجام گرفت و مورد توجیه برخی رسانههای منتسب به اصولگرایی قرار گرفت در وقتی دیگر یعنی در حال حاضر نیز در این وضعیت اقتصادی و با افزایش توامان قیمت بنزین نباید مورد بایکوت برخی رسانههای اصلاحطلبی قرار گیرد چرا که در این بین، طبقات متوسط و پایین جامعه هستند که بیشترین فشار اقتصادی را تحمل خواهند کرد و یقینا در انتخابات بعدی در تصمیم گیری آنها نقش مهم و موثری خواهد داشت.
