سرویس شهری تبریزبیدار؛
این روزها رویای شیرین دو ساله تبریز ۲۰۱۸ و انتخاب تبریز بهعنوان پایتخت کشورهای گردشگری جهان اسلام کمکم در حال رنگ باختن است؛ گویی همین دو سال پیش نبود که شورانشینان چهارم تبریز پس از اجرای برجام، با سرمستی اولین صبح بدون تحریم را با «نبرد فوق سنگین دیپلماسی» به همدیگر تبریک گفتند و پیشنهاد کردند «بدون دریافت عوارض ساختمانی، بافت فرسوده و حاشیهنشینان را برای تبریز۲۰۱۸ آباد کنیم.»[پوشش جلسه ۲۷ دی ماه ۹۴ شورای شهر تبریز]
زمان سپری شد و با آغاز دستگیریهای شورای شهر و شهرداری تبریز، زیر میز زدن آمریکا نسبت به انجام تعهدات خود، در سال ۹۵، ناکارآمدی دولت درعرصههای مختلف اقتصادی و بینالمللی به اوج خود رسید و اینگونه بود که این سال، به سال احتضار برجام و سال ۹۶ به سالمرگ آن تبدیل شد.
اما تبریز ۲۰۱۸ قصه متفاوتتری با برجام یافت؛ در آن سال و امسال اگر درآنسوی دنیا سنای ایالاتمتحده تحریمهای جدیدی علیه ایران تصویب میکرد و دولتمردان ایرانی از سر ناچاری و یا حتی اغوا به قول جان کری، وزیر خارجه آن کشور برای عمل آمریکا به تعهدات خود دل میبستند، این بار برعکس در موضوع تبریز ۲۰۱۸، همه مسئولین به هم قول کمک داده و از کمکهای میلیاردی خبرمیدادند.
مسئولین نشان میدادند که همه آنان آستینها را برای این رخداد بینالمللی بالا زدهاند و وعده میدادند که از رئیسجمهوری، بودجه ویژهای برای این رخداد دریافت، و تبریز را به قطب و مرکز گردشگری در سال ۲۰۱۸ تبدیل خواهیم کرد. زمان، گذشت و گذشت، و اکنون درحالیکه کمتر از یک هفته به آغاز سال ۲۰۱۸باقیمانده، تأثیری از این رخداد در شهر اولینها دیده نمیشود.
سیاست کلنگی وابستگی حل مشکلات با برجام و ۲۰۱۸!
شاید اولین وجه مشترک برجام با تبریز ۲۰۱۸ نیز همین عیان شدن سریع سراب این وعده و بالا بردن سطح انتظار شهروندان از آنان بود؛ همانگونه که دولت اعتدال باسیاست کلنگی وابستگی حل مشکلات کشور به مذاکرات، برجام را بهعنوان تنها داروی درمانگر به مردم ایران تجویز کرد، برخی مسئولین استانی و شهری نیز خصوص در سال اول چنان سطح انتظارات را از تبریز ۲۰۱۸ بالا بردند که گویی قرار است اتفاق خارقالعاده توریستی در این شهر رخ دهد.
دومین اشتراک را میتوان در گفتاردرمانی و شرطی کردن مردم به وعدههای انتزاعی برای این رخداد تعریف کرد؛ اگر قرار بود با سخنان طوفانی روحانی و قهرمان نشان دادن محمدجواد ظریف، برجام برای بخشی از مردم تداعیگر احتمالی آرزوهای آنان برای پیشرفت کشور و طبقه متوسط شهری باشد، تبریز ۲۰۱۸ نیز به گفتاری در سطح عموم شهروندان تبریز مطرح شد که میتوانست آنان را از بخشی از احساس عدم توسعهیافتگی گردشگری در مقایسه با کلانشهرهایی چون اصفهان و شیراز برهاند.
واقعیت آنکه؛ براساس نظر بسیاری از آگاهان، قرار نبوده و نیست که از برجام و یا تبریز ۲۰۱۸، عایدی چشمگیری نصیب این مردم شود و نه تأثیری بر توسعهیافتگیشهری بگذارد؛ چراکه تا زمانی همتی میان مسئولین برای اصلاح ساختارها و استفاده از ظرفیتها وجود ندارد نمیتوان چشم امیدی به رشد اقتصادی با برجام و ارزهای گردشگران خارجی با تبریز ۲۰۱۸ داشت.
کمیسیون تلفیق؛ بدون حضور حتی یک نماینده از آذربایجان شرقی!
بهعنوان نمونه، به میزان بودجه اختصاصیافته برای تبریز ۲۰۱۸ برای سال آینده دقت کنید؛ براساس اظهارنظر محمدحسین فرهنگی نماینده تبریز در مجلس، بودجه «اعتبار تبریز ۲۰۱۸ را از ۷۰۰ میلیارد به ۱۰ میلیارد رساندند»، اما به نظر شما چرا این اتفاق افتاده است؟
آیا ۱۹ نماینده استان در مجلس شورای اسلامی و حضور یک تبریزی در قامت نائب رئیسی مجلس، دو مدیر از آذربایجان شرقی در پست معاونت وزارت کشور و حضور بخش عمدهای از مسئولین سابق تبریزی در بدنه دولت چنان افاقه نکرده است که با رایزنی، حداقل ۷۰۰ میلیارد تومان برای این رخداد بینالمللی اعتبار اخذ کنند؟
البته دلیل آن نیز روشن است؛ هیچکدام از ۱۹ نماینده استان زحمت بهدست آوردن یک کرسی از ۴۵ کرسی کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۷ را به خود ندادهاند و اینگونهاست که مردم استان و تبریز باید منتظر اثرگذاری احتمالی سایر نمایندگان آذری برای رخداد تبریز ۲۰۱۸ باشند.
تا به حال عمده مسئولیت های این رخداد ملی، همچون صلیبی بر دوش شهرداری تبریز گذاشته شده است که با توجه به وضعیت مالی این سازمان، نمی توان انتظار چندانی از داشت اما با این اوصاف، تبریز ۲۰۱۸ بهمانند رویای شیرینی بود که این روزها در حال مرگ و رنگ باختن است؛ هرچند امیدواریم و دعا میکنیم که به یک کابوس تبدیل نشود!!
