به گزارش تبریز بیدار ، سانچی اسمی که این چند روزه بر سر زبانها افتاد، دلها را آتش زد.
آتش بیرحمانه زبانه کشید؛ دست به دامان آب شدیم تا آتش را از پا در بیاورد اما گویا آب و آتش متحد شده بودند تا سانچی ایران را چپاول کنند.
۳۲ سرباز مروارید دل در این کشتی بودند و افسوس که دریا به آنها چشم طمع دوخته بود و آنها را با نامردی با صدفهایش به یغما برد.
دریا پر از خاطرات تلخ و شیرین است اما امروز در میان خاطراتش برگی سیاه از تلخترین خاطره دریای آبی رقم زد تا طعم شیرین خاطرات خوش را عوض کند و جزیرهای از آهن گداخته هزاران کیلومتر دورتر از وطن در میان آبهای غریب، سرنوشت تلخ و نامعلوم کسانی را رقم زد که در میان آب و آتش ناپدید شدند.
به سراغ خانواده دریادل بهرام اتحاد یکی از جانباختگان نفتکش سانچی اهل تبریز رفتیم و گفتوگویی با خانواده وی انجام دادیم.
همسر دریادل اتحاد با اشاره به اینکه ۱۲ سال از آغاز زندگی مشترکشان میگذشت، افزود: حاصل این ازدواج یک پسر هشت ساله است که هنوز اطلاعی از سرنوشت پدرش ندارد و گمان میکند بعد از عید پدرش ار ماموریت برمیگردد.
او میگوید: کاش لااقل جنازه همسرش به میهن برگردد تا تسکینی بر دل بیقرارمان باشد.
این همسر داغدیده به آخرین صحبتهای خود با همسرش اشاره کرد و گفت: در این تماس از ماموریت کشتی سانچی به کره جنوبی خبر داد که یک ماه و نیم طول خواهد کشید، بعد از آن تماس هیچ تماس دیگری نداشتم و این آخرین تماس من و همسرم بود.
وی اضافه کرد:ای کاش همه اینها خواب بود و همسرم برمیگشت ولی میدانم که خواب نیست و مطمئن هستم که همسرم افتخاری برای ایران و آذربایجان است.
مادر شهید اتحاد در ادامه گفتوگو از علاقه فرزندش به رشته دریانوردی گفت و افزود: در کشور ترکیه درس خوانده بود و افسر کشتی سانچی بود که متاسفانه علاقه پسرم به دریا بود او را از ما گرفت.
پسر هشت ساله دریادل اتحاد میگوید: وقتی پدرم نیست حوصلهام سر میرود چون همیشه با من بازی میکرد و بعد هر ماموریتی کلی هدیه و سوغات برایم میخرید.
پدر داغدیده دریادل اتحاد با بیان اینکه ماموریتهای پسرم مدت زمان معینی نداشت به طوریکه گاها ۶ ماه در خانه نبوده و روی کشتی بود، افزود: ما این حادثه را از طریق شبکه رسانهها متوجه شدیم و چارهای جز صبر نداشتیم.
منبع: فارس
