سرویس سیاسی تبریزبیدار؛
۶ ماه است که تحولات دریکی از بحرانیترین نقاط دنیا یعنی سوریه، چنان روند شتابان و واژگونهای به خود گرفته است که شاید در ۶ سال پیش از آن، بهجز ۳ مقطع حضور ایران در سوریه، جولان یکباره داعش و آغاز عملیات نظامیان روسیه، شاهد آن نبودیم.
همین یک و نیم سال پیش بود که با غرش هواپیماهای جنگنده در آسمان استانبول و ترکیه و حرکت تانکهای نظامیان کودتاگر در ترکیه، یکی از کشورهای حامی سقوط دولت سوریه، خود در پرتگاه سرنگونی توسط کودتاچیان قرار گرفت.
هرچند اردوغان توانست با حمایت هوادارانش صحنه کودتا را به نفع خود بازگرداند، اما بیشک عمق تأثیر تصفیههای داخلی نهادهای نظامی و امنیتی از کودتاچیان و تضعیف بدنه نیروهای نظامی ترکیه، تأثیر مستقیم و قابلتوجهی بر سیاست خارجی این کشور خصوصاً در قبال سوریه گذاشت.
فتح حلب؛ آغاز فتح الفتوحات و زوال تروریستها!
ازآنپس بود که با پدید آمدن نوعی بدبینی از سوی ترکیه به آمریکا و کاهش حمایت از گروههای تروریستی ضد بشار اسد، جبهه مقاومت اسلامی و ارتش سوریه دست به عملیات بزرگی در شمال این کشور زدند و توانستند پس از حدود ۳ ماه، بزرگترین شهر سوریه یعنی حلب را از دست تروریستها آزاد کنند.
گویی فتح حلب آغاز فتح الفتوحات جبهه مقاومت و شکست تروریستها بود، کمتر از یک سال در تابستان و پائیز ۲۰۱۷، این متحدان توانستند در عملیاتی برقآسا بخشهای شرقی صحرای بزرگ سوریه، پالمیرا و دیرالزور و درنهایت القائم را آزادکرده و طومار داعش را برای همیشه در هم بپیچند.
هرچند زین پس عمده تمرکز تروریستها به بخشهایی از قنیطره و بلندیهای جولان و استان ادلب در شمال غربی این کشور را شامل میشد، اما نیرویی از سوی شمال و شمال شرق، با حمایتهای آشکار و پنهان آمریکا در حال قدرت گیری و تصرف رقه و دیگر شهرهای سوری بود.
تبدیل فرصت بالقوه همهپرسی استقلال به یک تهدید بالفعل!
اگر همهپرسی استقلال کردستان در میان کردها رأی آورد اما به دلیل غیرقانونی بودن و تنگناهای ژئوپلتیک، از یک فرصت بالقوه به یک تهدید بالفعل و خداحافظی بارزانی از رهبری این اقلیم منتهی شد، اما این تمام ماجرا بود.
مرحله بعدی پس از شکست استقلال، طرحی است که با حمایت از کردهای سوریه برای تشکیل نیروهای امنیتی سی هزارنفری شکلگرفته است عملاً شرایطی مشابه کردستان عراق را در سوریه به وجود خواهد آورد و به کردها در شرق رود فرات تا مرزهای عراق حاکمیت دوژور میبخشد. در این بخش روسها و آمریکاییها میتوانند در قالب سوریه فدرال با یکدیگر همنظر باشند.
این شکلگیری سیاسی به آینده سوریه تاثیرات دومینو بر آینده ترکیه و نهایتاً عراق خواهد داشت و مرزهای منطقه را بازترسیم خواهد کرد. از این نقطهنظر است که ترکیه برای اولین بار در ۶ سال گذشته با دولت قانونی سوریه که آن را به رسمیت نمیشناخت و خواستار سرنگونیاش بود، برای آغاز عملیات نظامی موسوم به “شاخه زیتون” و حمله به شهر کردنشین عفرین هماهنگ شد.
هرچند ایران و روسیه نیز بهعنوان کنش گران میدانی و منطقهای اصلیترین نقش را بازی میکنند، اما تهدید بالقوه امنیتی تشکیل یک دولت کردی با حمایت آمریکا چنان بر اردوغان و دولتش گران آمد که گلولههای توپخانه را روانه عفرین کردند.
راهبرد آنکارا در شمال سوریه چیست؟
اگر ارتش ترکیه بخواهد در طولانیمدت در خاک سوریه باقی بماند طبعا بهموازاتش با تلفیق و همکاری بیشتر پ.ک.ک و نیروهای یگانهای مدافع خلق کرد سوریه، صفحهای جدید از جنگ پارتیزانی و چریکی کردها علیه ترکیه، هم در خاک سوریه و هم در خاک ترکیه بازخواهد شد که این مسئله میتواند دامنه تنشها بیشازپیش گستردهتر کند.
با بیشتر شدن مدت حضور نظامی، خطر و تهدید آسیبپذیری و شکستهای جدی این نیروها از جانب کردها در آینده بسیار جدی است مضافاً اینکه امریکا با حضور طولانیمدت و تنش ترکیه با کردها جدا برخورد خواهد کرد. ارتش و دولت ترکیه در یک اولویتبندی حفظ امنیت خود در صدر کارها دارد.
لذا بنا دارد تا به پاکسازی کامل کردهای مسلح، هم در خاک سوریه و هم در خاک ترکیه دست بزند. تا اولاً ارتباط پ.ک.ک را با نیروهای یگان مدافع خلق کرد سوریه قطع کند و هم در ادامه فرصت نفوذ در خاک سوریه را هم به این بهانه داشته باشد. لذا در سایه این راهبرد آنکارا سعی دارد با ایجاد منطقه حائل در کوبانی، عفرین، منبج و ادلب این منطقه خلاء را شکل دهد.
اما در آنسوی ماجرا هم یقیناً این حمله نظامی ترکیه به خاک سوریه فرصت مناسب را برای سایر گروههای معارض سوریه فراهم کرده است. در سایه همین مسئله هم شاهد جولان مجدد جبهه النصره و جیش الحر وحتی داعش هم بودیم.
در روزها و هفته های آینده باید منتظر باشیم و ببینیم که در پس حمله ترکیه، خود نیروهای موسوم به «یگانهای مدافع خلق کرد سوریه»، آمریکا، روسیه، ایران و حتی گروههای تروریستی چه موضع و سطح تقابلی را انتخاب خواهند کرد.
