سرویس اقتصادی تبریزبیدار؛
در سالهای اخیر رشد فروشگاه پرتخفیف هر چند با استقابل گروهی از مردم روبرو شد اما برخی صاحب نظران اقتصادی بر این عقدیه اند که این روش فروش که امروز به خدمات هم رسیده تهدیدی علیه اقتصاد خرد کشور است. در گزارش پیش رو روایتی از تقابل این دو نگاه بررسی شده است.
آغاز رقابت نابرابر فروشگاه های بزرگ و کوچک
فرض کنید صاحب یک مغازه کوچک خواروبار فروشی در محله تان هستید و از لطف این مغازه علاوه بر خودتان به صورت مستقیم چند نفری را نیز به صورت غیرمستقیم روزی می رسانید خب پس از مدتی مشاهده می کنید در حوالی مغازه شما ساختمانی چند طبقه آجر به آجر بالا می رود و یک مجتمع بزرک تجاری ایجاد میشود.

خوار بار فروش امروز کارگر مجتمع تجاری فردا!
بازار مجتمع که گرفت اوضاع کم کم به ضرر شما تغییر میکند؛ اجناس به نصف قیمتی که شما میفروشید و به همان کیفیت در آن مجتمع به فروش می رسد و شما هیچ توان رقابتی با این غول تجاری را ندارید، در این کنار تابستان ها هم پسرهای کوچک محله برای کار پاره وقت در آنجا مشغول میشوند.

رفته رفته مردم نیز رغبت خود را برای خرید از مغازه شما از دست می دهند زیرا هم قیمت بالاتری پیشنهاد میدهید وهم اجناستان از تنوع پایین تری برخوردار است و پس از مدتی میبینید که دیگر درآمد ماهیانه تان کفاف مخارج مغازه را نمیدهد و اندک اندک مجبور می شوید مغازه خود را تعطیل و دربهترین حالت کارگر همان مجتمع تجاری شوید.
خدمات پرتخفیف با تاکسی اینترنتی
بگذارید مثال ملموستری مطرح کنم، تا همین چند وقت پیش برای سفرهای درون شهری بیشتر اوقات از تاکسی تلفنی های سر محله خود استفاده میکردیم که بعضا رانندگان آنها آشنایان چندین سالمان نیز بودند ولی به تازگی فقط در عرض یک دقیقه و از طریق گوشیهای هوشمند میتوانیم تاکسی تلفنی درخواست کنیم که در اکثر اوقات کرایه بسیار نازلی را نسبت به دیکر تاکسی های سنتی اخذ میکنند.

سیاست بی رحمانه منفعت طلبی اقتصادی!
حال در ظاهر تمام این اتفاقات به نفع مصرف کننده تمام میشود، جنس بهتر با قیمت کمتر؛ ولی این روی یک سکه است پس از بازه زمانی کوتاه رقبایی که توان رقابت را ندارند از رده خارج می شوند و فقط یک شرکت حاکم بی منازع در بازار خود می شود و از این طریق کنترل قیمت ها را در دست خود می گیرد.
از منظر اخلاقی این رفتار یک عمل ناجوانمردانه است ولی غول اقتصادی یک سیاست اقتصادی انحصارطلبانه برای سود بیشتر خود در نظر گرفته که از جهت منفعت فردی میتوان گفت او عقلانی رفتار کرده است. او در کوتاه مدت ضرر می دهد اما به واسطه پشتوانه مالی که از قبل دارد، این دوره کوتاه را به سلامت پشت سر می گذارد در طول این دوره رقبای کوچکی چون خواروبار فروشی یا تاکسی تلفنی های محله مشتریان خود را از دست داده و چون پشتوانه مالی مناسبی ندارند ناگزیر عرصه رقابت را خالی کرده و از بازار به نفع او خارج میشوند.
دامپینگ یا دوپینگ!
به این نحوه بازی در اقتصاد دامپینگ می گویند، ریشه کلمه دامپینگ از Dump بهمعنی شکستن قیمت گرفته شده است. اگرچه این اصطلاح در اقتصاد و در روابط تجاری بینالملل کاربرد دارد اما امروزه گونه های داخلی آن نیز قابل مشاهده است. گویی این روش یک دوپینگ فروش و ارائه خدمات در بازار رقابت است که از همان محلی این دوپینگی تامین می شود که خوار بار فروشی ها قادر به ارائه تخفیف آنچنانی نبودند. واسطه گری در بازار امروز کشور آفتی است که موجب افزایش حبابی قیمت ها شده و فروشگاه های بزرگ به دلیل پشتوانه قوی مالی توانسته اند با دور زدن بازار توزیع بسیاری از اجناس را از تولید کننده بدون واسطه خریداری نمایند امری که در خوار بار فروشی ها کوچک غیر ممکن است.
از سوی دیگر قوانین شناور و بدون نظارت در حوزه خدمات همچون تاکسی موجب شده که قیمت های پایین تاکسی اینترنی برای مردم خوش بیاید. امری که می توانست با همراهی مسئولین برای تاکسی های فعلی اتفاق بیافتد.

حال چه باید کرد از طرفی مبارزه کردن با این شیوه اقتصادی عملا یعنی مبارزه با پیشرفت و بهره وری از تکنولوژی روز از طرفی نیز اتخاذ سیاست منفعلانه نتایج جبران ناپذیری را در پی دارد.
در این بین نظرات متفاوتی نیز بیان می شود برخی می گویند چاره ای در قبال این حرکت نیست، برخی نیز معتقدند باید در عین حمایت از مشاغل کوچک زیاد نیز مزاحمتی برای شرکت های بزرگ ایجاد نکنیم.
به هر حال دامپینگ اقتصادی به شدت در کشور در حال شکل گیری است و باید هر چه سریعتر مسئولان سیاست مشخصی تدبیر کنند که هر دو طرف ماجرا کمترین زیانی را متحمل شوند.
