نگاهی به دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی در گفتگو با فعال فرهنگی(2)؛

رشیدی: از آشکار شدن ظرفیت های جهانی سینمای ایران تا چرخش وضعیت از اسلام تشریفاتی به اسلام پابرهنگان

الله رشیدی فعال فرهنگی تبریز در گفتگو با تبریز بیدار با اشاره به دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی در عرصۀ فرهنگ اظهار داشت: با وجود کژکارکردی ها و بدکارکردی ها موجود، بازهم نمی توان کتمان کرد که سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی، ظرفیت های جهانی خود را آشکار کرد.

روح الله رشیدی فعال فرهنگی تبریز در گفتگو با تبریز بیدار با اشاره به دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی در عرصۀ فرهنگ اظهار داشت:کارنامه  فرهنگی انقلاب اسلامی را در دو سطح می توان ارزیابی کرد. سطح اول، فرهنگ در معنای خاص آن است که شامل قالب ها و گونه های کار فرهنگی اعم از کتاب، سینما، شعر، موسیقی، عزاداری، مناسک مذهبی و… است.

علی رغم کژکارکردی ها،  سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی، ظرفیت های جهانی خود را آشکار کرد

وی گفت: طبیعتاً در این سطح، جهش های اساسی رخ داده است. برای مثال، تراز سینمای ایران بعد از انقلاب، از حیث کمیت و کیفیت با تراز سینمای قبل از انقلاب قابل قیاس نیست. حتی با وجود کژکارکردی ها و بدکارکردی ها موجود، بازهم نمی توان کتمان کرد که سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی، ظرفیت های جهانی خود را آشکار کرد و مجال عرض اندام در گسترۀ جهانی را یافت. در موسیقی نیز چنین تجربه هایی را شاهد هستیم. با اینکه موسیقی در سال های بعد از انقلاب، همواره چالش هایی را تجربه کرده است، اما موسیقی بعد از انقلاب اسلامی، چند مزیت ویژه یافت؛ اول اینکه توانست به لایه های عمومی جامعه راه یابد و حتی حمایت طیفی از متدینین را هم پشت سر خود داشته باشد.

بستر انقلاب و دفاع مقدس، شعر و موسیقی را از حصار کاخ بیرون کرده و به ارکان هویتی تبدیل کرد 

وی اضافه کرد: همچنین موسیقی بعد از انقلاب اسلامی توانست از سطح مصرفیِ صرف فراتر رود و تبدیل به یکی از ارکان هویتی و جامعه ساز گردد. یادمان نرفته که بخش مهمی از موسیقی قبل از انقلاب در حصار کاخ و کافه و کاباره اسیر بود، اما بستر انقلاب و دفاع مقدس، موجب شد تا موسیقی خودش را اعتلا ببخشد و حتی در قالب گروه های سرود، به مساجد و مصلاها و حسینیه های ما هم راه یابد. ظهور خوانندگان مستعدی مانند محمد معتمدی، سالار عقیلی، علیرضا قربانی و امثال اینها، نشانۀ این رشد است. شعر را هم اگر نگاه کنیم همین وضعیت را دارد. شعرای نامداری در سال های بعد از انقلاب سربرآوردند و آثار گرانمایه ای خلق کردند. از قیصر امین پور، سلمان هراتی، احمد عزیزی و سید حسن حسینی بگیرید تا جوانترهایی مانند محمدمهدی سیار، رضا شیبانی و میلاد عرفان پور و… که خوش می درخشند. گرافیک و کاریکاتور و سایر هنرهای تجسمی را هم ببینیم، باز همین وضعیت را شاهدیم.

اعوجاجات حاصل از تغییرات سیاسی، ضربات مهلکی بر پیکره فرهنگ کشور وارد کرده 

رشیدی خاطر نشان کرد: مقصود این است که در فرهنگ به معنای خاص آن، اتفاقات خوب و درخشانی افتاده و انقلاب اسلامی، گشایش های بزرگی را در فرهنگ و هنر موجب شده است، اما قطعاً بسیاری از ظرفیت ها در این سطح، معطل است و البته اعوجاجاتی را هم از رهگذر تغییرات سیاسی، شاهدیم که متاسفانه ضربات مهلکی بر پیکرۀ فرهنگ کشور وارد کرده است.

وی افزود: آنچه به نظر مهمتر است، ارزیابی تحولات فرهنگی بعد از انقلاب، در معنای عام و بنیادین کلمه است؛ فرهنگ به معنای بنیادین و اساسی خود. هدف بزرگ انقلاب اسلامی، ایجاد تحول فرهنگی با محوریت اسلام بود؛ به عبارت درست تر، چرخش وضعیت از محوریت اسلام تشریفاتی و اسلام سلطنتی و در یک کلمه اسلام آمریکایی به سمت اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان و در یک کلمه ناب محمدی(ص). این تحول، تبعات عمده ای را ساحات مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به همراه داشت. از این زمان به بعد است که ارزش های عمده ای مانند عدالت، ظلم ستیزی و حمایت از مستضعفین در صدر اولویت های جامعۀ ایران قرار می گیرد. این، مهمترین دستاورد فرهنگی انقلاب اسلامی محسوب می شود.

به واسطه انقلاب اسلامی، مطالبات مردم، دیگر در سطوح پایین و مسائل دم دستی خلاصه نمی شود

وی تصریح کرد: جالب اینکه با گذشت چهل سال از مبداء پیروزی انقلاب، دعوا همچنان سر این اولویت هاست و همچنان چالش ها اطراف همین مسائل است. به واسطۀ انقلاب اسلامی، مطالبات مردم، دیگر در سطوح پایین و مسائل دم دستی خلاصه نمی شود؛ آنها به اعتبار اصول انقلاب اسلامی همواره دنبال تحقق عدالت، مبارزه با فقر، مبارزه با فساد و مبارزه تبعیض هستند.

 رشیدی یادآور شد: این مسئله، کم چیزی نیست. بعضی ها خیال می کنند شعارهای مبتنی بر مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و مطالبۀ عدالت، موجب سست شدن پایه های انقلاب و نظام می شود! اینها باید بفهمند که اتفاقاً وقتی می بینیم مردم همچنان این شعارها را سرِ دست گرفته اند، یعنی انقلاب اسلامی زنده است. یعنی نسل های مختلف انقلاب، به خوبی جامعه پذیر شده اند و آرمان های انقلاب را به خوبی دریافته اند .رهبر انقلاب، سال ۹۶ در ایام دهۀ فجر در روزهای ۱۹ و ۲۹ بهمن، صراحتاً در موضوع عدالت اجتماعی سخن گفتند و حتی به خاطر مسئلۀ عدالت، از خدا و مردم عذرخواهی کردند. خب؛ این یعنی جریان داشتن و زنده بودن آرمان انقلاب. موضوعی که جریان نوسرمایه داری ایرانی، برنمی تابد و به شدت دنبال این است که ختم انقلاب را اعلام کند تا این مطالبات را پایان بخشد.میراثِ فرهنگی انقلاب اسلامی، شعارهای اصلی اسلام است و اساساً انقلاب جز برای اینها نبود. همچنان که امام خمینی(ره) در پیامی که دی ماه سال ۱۳۶۷ به رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی دادند، مشخصاً هدف مبارزات انقلابی مردم ایران را دو محور بیان کردند؛ یکی «مبارزه با ظلم و بیداد» و دیگری «مبارزه با تحجر و واپس گرایی». تداوم مبارزه در این دو مسیر، مهمترین کار فرهنگیِ انقلاب بوده است. حتی به یک معنا می شود گفت بقیۀ امکانات و مقدورات فرهنگی اعم از شعر و سرود و سینما و تئاتر و گرافیک و نقاشی و… باید در جهت این تحول عمده قرار بگیرند وگرنه به خودی خود ارزشی فراتر از یک کُنش فردی ندارند.

هنوز باید برای عدالت کوشید

وی با اشاره به چشم انداز فرهنگی بعد از انقلاب ، یاد آور شد، راه زیادی تا رسیدن به افق های مطلوب انقلاب اسلامی در ساحت فرهنگ داریم. هم در سطح محسوس فرهنگ و هم در سطح نامحسوسش جای برای کار داریم. هنوز باید برای عدالت کوشید، با فقر مبارزه کرد، با فساد و تبعیض درافتاد. و هنوز باید در سینما و تلویزیون و شعر و موسیقی و کتاب و… کار کرد. گمشدۀ اصلی ما در همۀ این سطوح و میادین، مردمی سازی امور است. مردم را باید راه داد به این عرصه ها. جز با اقدام و عمل مردمی، نمی شود در این مسیرها پیش رفت.

برای تک تک ریزش ها باید غصه خورد

این پژوهشگر مسائل فرهنگی، با اشاره به ریزش ها و رویش های انقلاب در طول این چهار دهه گفت: هر ریزشی را اعم از کوچک و بزرگ، باید مهم دانست و برای تک تک ریزش ها غصه خورد و دلایلش را بررسی کرد. در نگاه انقلاب، حتی ریزش یک نفر نیز مهم است و باید با وسواس با این مسئله مواجه شد. اما در یک قضاوت کلی، رویش ها و رشدها و تولدها در سال های بعد از انقلاب اسلامی بر ریزش ها می چربد. یادمان نمی رود که انقلاب در سال های نخست پیروزی، با تحریم بزرگی از سوی برخی اصحاب فرهنگ و هنر مواجه شد. بخشی از اینها راه آن سوی آب ها را در پیش گرفتند. برخی اینجا ماندند و انزوا اختیار کردند و برخی حتی شروع کردند به سنگ اندازی پیش پای انقلاب مردم. اما با همۀ اینها، به تدریج جریان فرهنگی و هنری انقلاب خودش را پیدا کرد و قوام یافت. هزاران هنرمند در کنار و گوشۀ کشور سربرآوردند و کار کردند.

رویش ها ، نمی تواند نافی کج سلیقگی ها و خیانت های پیدا و پنهان دسته ای از مدیران فرهنگی باشد

این فعال فرهنگی و رسانه ای تبریز گفت: این همه رویش، نمی تواند نافی کج سلیقگی ها و خیانت های پیدا و پنهان دسته ای از مدیران فرهنگی باشد. برخوردهای سلیقه ای، اجتهادهای من درآوردی، عقده های شخصی و این قبیل کژی ها، کم نبوده است در مواجهه با هنرمندان و اصحاب فرهنگ. حتی شاهدیم که به خاطر همین برخوردهای نامشروع، طیفی از هنرمندان انقلابی و دلسوز، از گردونه خارج شده و خانه نشین شده اند! با همۀ این اوصاف، جریان فرهنگی انقلاب اسلامی سرِ پاست و می کوشد تا به اعماق جامعه راه یابد و زبان گویای مردم باشد.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نتوانسته در تراز انقلاب اسلامی عمل کند

رشیدی گریزی هم به عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زده و گفت: یکی از جاهایی که نتوانسته در تراز انقلاب اسلامی عمل کند، این وزارتخانه است. وزارت فرهنگ که باید کانون جوشنده و قلب تپندۀ فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی باشد، به ستادی چاق با کارهای روزمره تبدیل شده که خیلی اوقات، مقهور جریان های شبه روشنفکری بوده است. مثال های فراوانی برای این ادعا می توان طرح کرد؛ از جمله در ساحت سینما، که شاهدیم وزارت ارشاد، یکی به میخ می زند و یکی به نعل! و با تعارف و رودربایستی با انقلاب مردم برخورد می کند. هنرمندی را برای تجلیل برمی گزیند و آن هنرمند، که تمام دورۀ فعالیت هنری اش را در چهل سال گذشته تجربه کرده و سوار بر موج تلویزیون و سینمای بعد از انقلاب، چهره شده است، پُز اپوزیسیونی می دهد و چنان حرف می زند که گویی در این چهل سال همه اش در زندان بوده و ممنوع الکار!

وی تاکید کرد: البته بر این هنرمند و امثالش، حرجی نیست. مهمتر از حرف های نیش دار هنرمندان نسبت به انقلاب، خودکم بینی و انفعال وزارت ارشاد است. وزرات ارشاد، با سیاست «نه سیخ بسوزد و نه کباب» عمل می کند و نمی تواند عرصه را جوری مدیریت کند که هنرمند با واقعیت کشور مواجه شود و دچار کج بینی نسبت به واقعیت جامعۀ ایران نشود. از دستگاهی که چنین منفعلانه عمل می کند، نمی توان انتظار داشت که اهداف انقلاب را در ساحت هنر تعقیب نماید.

اخبار مرتبط:

بیضایی: برخی دستاوردهای انقلاب اسلامی مدیون متولدین دهه شصت و هفتادی است

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *