سرویس اجتماعی تبریز بیدار
شورای پنجم شهر تبریز بعد از حواشی پر سر و صدای شورای چهارم به نظر می رسید کار دشواری برای جلب اعتماد عمومی مردم داشته باشد. معضلاتی چون حاشیه نشینی و بافت فرسوده، مسایل کارگری، اختلافات درون شورایی تنها گوشه ای از چالش های پیش روی شورای فعلی تبریز است. فریدون بابایی اقدم عضو دوره چهارم و پنجم شورای شهر تبریز با حضور در تحریریه تبریزبیدارپاسخگوی برخی دغدغه های شهری شده است.
تبریزبیدار: آقای دکتر همانطور که می دانید حاشیه نشینی و بافت فرسوده معضل مهم شهری در کلانشهر تبریز است. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
من قبل از اینکه عضو شورای شهر باشم عضو هیت علمی دانشگاه هستم در رشته برنامه شهری و سال ها قبل که هنوز عضو شورا نبودم به واسطه رساله دکتری که در ارتباط با مدیریت سازی الگوهای فضای حاشیه شهری تبریز بود با حاشیه نشین ها آشنا شدم. در سال ۸۱ و ۸۲ در زمان نگارش رساله دکتری چندین سال مجبور بودم که در این محله ها حضور داشته باشم و با شهروندانی که در این مناطق زندگی می کنند بیشتر درتماس باشم. و تجربیاتی که در جهان در مورد ساماندهی حاشیه نشین ها موفق بود را یادگرفتم و پیگیر اینگونه مطالبات بودم. بعد از اتمام دکتری وقتی جذب دانشگاه شدم بخشی از کارهای پژوهشی که انجام می دادم متمرکز در مناطق حاشیه نشینی بود زیرا وقتی فردی پایان نامه دوره کارشناسی ارشد را در موضوع خاصی کار می کند این شناسنامه علمی برای فرد می شود که بعد ها این کار برایش در زندگی شخصی سمت وسو می دهد.من هم خواستم در این مورد بیشتر شناخت پیدا کنم و در حل این موضوع بکوشم. مطابق این قضیه در سال ۹۲ پسشنهاد شد که ما در شورای شهر حضور پیدا کنیم که هرچند اصلا به این موضوع فکر نمی کردم اما به خاطر سابقه کاری دیدم فرصت مناسبی است که از این کانال ایده ها و مباحثی را که کار کرده بودم را تا حدی از این کانال اجرا کنم. به همین جهت شعاری را هم که از اول داده ام که ارتباط خود را با مردم حفظ می کنیم که با جهات مختلف اعم از دیدار میدانی تماس تلفنی و … حفظ کرده ام زیرا این مردم به ما اعتماد کردند و با کمک شما شخصیت حقوقی پیدا کردیم.
اولویت اول تبریز بافت های فرسوده است نه حمل و نقل عمومی
بدلیل اختلافات سیاسی در شورا، برنامه واحدی وجود ندارد
تبریزبیدار: برنامه ملموس شورا و شهرداری چیست برای بافت فرسوده و حاشیه نشینی چه بوده است؟
۱۳ نفر اعضای شورای شهر، همگی باهم برنامه مشخصی ندارند زیرا جریان واحدی نداریم، برخی تحت جریان سیاسی امید و دیگری تحت عنوان اصولگراها و تعدادی هم افراد مستقل هستند که اولویت های فرق دارد. من از طرف خودم می گویم که بزرگترین مسئله شهر ما بافت های مسئله دار شهر است. و در همه جا مطرح کردم هم در رسانه و هم در افکار عمومی و ادله کافی برای این موضوع دارم که برای شهر ما اولویت مسئله حمل و نقل عمومی نیست بلکه بافت های مسئله دار و حاشینه نشینی اولویت است و برای این هم باور قلبی دارم تا زمانی که من به عنوان عضو شورای شهر حضور دارم تا زمانی که فعالیت اجتماعی دارم در هر لباسی یقینا بزرگترین انگیزه من بافت های مسئله دار شهری است . حتی وقت هایی شده است ساعت ۳ نصف شب قبل از رفتن به خانه، رفته ام در یکی از این مناطق و شرایط را بررسی کرده ام و با غم وغصه گفته ام که چرا در دوره ی مسئولیتی ما قدم مشخصی برداشته نمی شود. و تنها انگیزه من این است که در این جایگاه برای حل این موضوع موثر باشم.

حاشیه نشینی محصول سیاست های اقتصادی بوده و شهردار و شورای فعلی وارث آن است
تبریزبیدار: سهم شورا و شهرداری برای حل این معضل چیست؟
نکته ای که قابل تامل این است که در رسانه ما برنامه ای اجرا می کنند به عنوان مثال برنامه مطالبه که فرد می آید و شهردار را تحت فشار قرار می دهد و گزارشی تهیه می کند و در گزارش می گوید که بودجه ما را شهردار هدر می دهد. در حالی که شهردار فعلی و شورای فعلی شهر وارث مشکلات حاشیه نشینی هستیم. حاشیه نشینی محصول سیاست های اقتصادی یک کشور است.تبریز اولین شهری است که سازمان شهرداری را تاسیس کرده است و در دهه های گذشنه فقط عملکرد روزمره داشته است. اما در کشور ما قبل از انقلاب، سیاستی تحت عنوان اصلاحات عرضی وجود داشت که باعث شد سیل عظیمی از روستا نشینان به شهر تبریز مهاجرت کنند. این افراد با انگیزه فرصت شغلی و اقتصادی به تبریز مهاجرت کردند وقتی شغل رسمی پیدا کردند در مکان های مناسب مسکن تهیه کرده اند و برخی دیگر که جذب شغل های رسمی نشده اند زمین های غیر قانونی و حاشیه ای خریده و بدون مجوز و شبانه ابنبه ای با کیفت بسیار پایین احداث کرده اند.
حاشیه نشینی انتقال فقر از روستا به شهر است
در این مسئله شهردار مقصر نیست بلکه این فقر جامعه است که امروز خود را به شکل حاشیه نشینی نشان می دهد و مسئله ای از این مهمتر این است که ما امروز روستاهای خود را به حال خود رها کرده ایم، در حالی که اگر میخواهیم مسائل حاشیه نشینی شهری را حل بکنیم باید یک قدم به بیرون از شهر برگردیم و پیوند هایی که بین شهر و پیرامون خود دارد را در نظر بگیریم. یعنی اینطور نیست که ما بگوییم از امروز شروع می کنیم و کار های خود را در چهار دیواری شهر انجام می دهیم و با روستاها کاری نداریم، زمانی که ما روستا را به حال خود رها کرده ایم، مردم روستا را در خود روستا نمی توانیم نگهداریم و وقتی تثبیت جمعیتی افاق نیفتد، ظرفیت شهر های ما محدود می شود و همین باعث می گردد تا فرصت های شغلی محدودی برای جمعیت به وجود بیاید.
نظریه ای تحت عنوان نظریه اجتماعی وجود دارد که حاشیه نشینی انتقال فقر از روستا به شهر است. برای مثال در جنوب استان آذربایجان شرقی شهری به نام بناب است. این شهر توان اقتصادی بالایی در دهه های گذشته داشته است. شما بیایید از چند منطقه شهر تبریز پرس و جو کنید و ببینید چند نفر از شهر بناب در شهر تبریز زندگی می کنند و در همین حال هم پرس و جو کنید چند نفر از شهر هریس، ورزقان و… در شهر تبریز زندگی می کنند، ما در این مسئله به دو نتیجه کاملا متفاوت می رسیم. آن منطقه که توانسته جمعیت خود را در خود نگهدارد فرصت هایی برای نگهداری آنها ایجاد کرده است و آن شهر هایی که نتوانسته فرصت های خوبی ارائه دهد نوانسته جمعیت خود را نگهدارد.

تبریزبیدار: وزارت راه طرحی برای انتقال حاشیه نشینان و تامین مسکن مناسب برای آنها دارد. مجری این طرح شهرداری است یا دولت؟
اختصاص ۴۸ هکتار زمین برای انتقال منازل حاشیه نشین تبریز
فشار هایی که ما بر مدیریت شهری داریم این است که ما رأسا وارد شویم و از امکانات شهرداری تبریز از جمله شرکت خانه سازی آذربایجان، شرکت عمران توسعه شهرداری و سازمان بازآفرینی شهری استفاده کنیم و از طریق این ابزارها زمین هایی که وابسته به دولت است را در اختیار بگیریم و اسفاده بکنیم ولی متاسفانه این اتفاق تا به حال رخ نداده است. علاوه بر اینها ما چند جلسه بازدید از مناطق حاشیه نشین شهر تبریز داشته ایم و همچنین با یکی از شرکت های خوب دنیا صحبت کرده ایم و از مناطق حاشیه نشین شهر تبریز بازدید کرده اند و ما هم به همراه مدیران شهرداری و مسئولان از پروژه های اینها در شهر تهران بازدید کرده ایم. تمام تلاش ما بر این بوده که شاهد تولید مسکن در شهر تبریز باشیم، چرا که طرح مصوب تبریز ۴۸ هکتار از مناطق حاشیه نشین است و اینها باید انتقال داده شوند. انتقال دادن اینها به این مفهوم است که خانه های حال حاضر باید تخریب شوند و در محل آنها فضای سبز احداث شود و در منطقه ای دیگر مسکنی برای اینا تهیه بکنیم. این یک ضرورت است چون طرح طرح مصوب است و بر این اصل در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم چند سفر استانی که انجام شده بود برخی از مناطق هم پیشنهاد داده شده بود که این مناطق محل احداث مسکن باشد. یک خطای استراتژیک بعد از انقلاب رخ داده است که آن هم مکان یابی مساکن مهر در کل کشور است. ولی در هر حالت ما مجبور هستیم که ۴۸ هکتار را تعیین کنیم که خوشبختانه اتفاقات خوبی رخ می دهد. در گذشته ۵۰ هکتار از شهرک طلائیه به محدوده شهر تبریز آمد و ۱۰ هکتار از این ۵۰ هکتار برای احداث منازل برای حاشیه نشینان تصویب شد. شهرک جوانان هم در طرح های قبلی تصویب شده بود که با مشکلات مالکیتی روبرو بود ولی خوشختانه اخیرا تصویب شده که بخشی از این شهرک هم داخل محدوده باشد. مناطق دیگری هم در نظر داریم اما فعلا این دو شهرک مصوب شده و طرح نهایی است.
تبریزبیدار: اخیرا شایعات حضور شما در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ارتباط آن با حضور متداول شما در مناطق محروم داغ شده بود. در این مورد صحبت بفرمایید.
وقتی برای حل مشکلات مردم به مناطق شهری سر می زنم متهم به دخالت در امور اجرایی یا شرکت در انتخابات می شوم
یکی از حرف های پروفسور حسابی همیشه الگوی بنده بوده و در گفت و گویی از ایشان پرسیده می شود که از جهان سوم تعریفی را ارائه دهید و ایشان می گویند که جهان سوم جایی است اگر کسی بخواهد وطنش را آباد کند خودش خانه خراب می شود و اگر بخواهد خانه خودش را آباد کند وطنش خراب می ماند. طبیعی است که اگر بر برخی از موضوعات توجه کمی داشته باشید متهم می شوید و انواع تهمت ها به شما زده می شود. قبل از اینکه من به شورای شهر بیایم سه سال به عنوان دهیار در بخش مرکزی شهر تبریز فعالیت داشته ام و عهدی بین من و خدای خودم است که به هیچ عنوان در پیش خدای خودم شرمنده نشوم و سعی در گفت و گو با مردم داشته باشم و بگویم که واقعا هدف من این است.چون بخشی از مردم که شناختی کافی از شما ندارند همیشه شما را بد قضاوت خواهند کرد. هرچند من اعقاد دارم که مردم شهر تبریز از قدردان ترین مردم ها هستند، مردمی که حتی کار کوچک شما آنها را خوشحال می کند، شایسته و لیاقت خدمت های زیادی هستند.
ما در شورای چهارم دو کار برجسته در قالب طرح جامع انجام دادیم که یکی ممانعت از حذف ۶هزار هکتار از محدوده شمال غرب شهر تبریز بود و دوم ممانعت از تغییر کاربری پارک جنگلی شهرک ارم بود و در هریک از اینها اتهاماتی به من زده شد. از جمله اتهامات این بود که چون بابایی چند صدهکتار زمین در آن منطقه دارد بیشتر به خاطر زمین های خود ممانعت می کند ولی وقتی عهد و پیمان شما با خدا است، اینطور قضاوت ها در شما تأثیری ندارد. چرا که وقتی امروز ما شب و روز به منطقه های سر می زنیم، مدتی متهم به این می شویم که در مسائل اجرایی دخالت می کنیم و یا اینکه ما این کارها را برای انتخابات انجام می دهیم. ولی واقعیت این است که ما ذره ای این انگیزه های را در کارهایمان دخالت نداده ایم و در زندگی شخصی هم عقده هایی نداریم که بخواهیم در لباس شورای شهری خالی کنیم، چرا که بنده با افتخار عضو هیأت علمی دانشگاه هستم و می توانم از تخصصی که دارم و سال ها برای آن زحمت کشیده ام در حل مسائل و مشکلات شهرم از آن استفاده بکنم. بلاخره باید پای عهدی که با خدای خود بسته ایم باشیم و تریبون نیازمندان و افرادی که فراموش شده هستند باشیم و پیگیر مسائل مشکلات آنها باشیم و تا هرجایی که میتوانیم تلاش بکنیم وبتوانیم مؤثر باشیم.
اکبرنژاد انسان شریفی است اما به او رای نداده ام
تبریزبیدار: نظرتان در مورد انتقاد ها به شورای شهر علی الخصوص نحوه مدیریت جلسات چیست؟
من این را با صراحت قبلا هم گفته ام که به دکتر اکبرنژاد برای ریاست شورا رأی نداده ام و بارها هم علت ندادن رأی به ایشان را هم مطرح کرده ام. دکتر اکبرنژاد جانباز دوران دفاع مقدس و انسان شریفی هستند اما بعنوان رئیس شورا قبول نداشتم. البته ایشان در خصوص مطالبات کمیسیون خودمان به من لطف زیادی دارند اما آقای شهردار اکثرا گلایه مند هستند که به موضوعاتی که به ایشان می فرستیم به خوبی رسیدگی نمی شود.

تبریزبیدار: طیف بندی که در شورای شهر وجود دارد چقدر در حل مشکلات شهری اخلال ایجاد می کند؟
شورای پنجم تبریز علی رغم سیاسی بودن، در کارکرد کمیسیون ها موفق بوده
بخواهیم یا نخواهیم طیف بندی در همه دوره ها وجود خواهد داشت. هرچند این طیف بندی در دوره قبلی سیاسی نبود ولی در انتخاب هیأت رئیسه و شهردار تاثیر داشت و تا آخرین روز هم باقی مانده بود. یعنی حواشی که به وجود می آمد برای همان مسئله طیف بندی بود که حتی در شهر های دیگر هم همین موضوع برقرار است. به هر حال ماهیت دوره چهارم با دوره پنچم فرق داشت و فکر می کنم در دوره چهارم بیس منطقه ای آرا بیشتر از بیس سیاسی بود. به نظر بنده شورای پنجم به ویژه در کارکرد کمیسیون ها عملکرد موفقی داشته، هرچند یک شورای سیاسی است ولی کمیسیون ها خوب عمل کرده اند ولی در بعضی انتخاب ها سیاسی بودن بیشتر به چشم می آید.
تبریزبیدار: خود را به جریان خاص سیاسی متعلق می دانید؟
پایبند به لیست خاصی نیستم اما مرام اصلاح طلبان را هم قبول ندارم
من از اول هم اعتقادم این بود که فضای شورای شهر آلوده به مسائل سیاسی نباشد ولی طبیعی است که افراط و تفریط هایی در برخی جریان های سیاسی در شورا هم تجربه شود. اعتقاد بنده بر این است که مسائل و مشکلات شهری ما فقط و فقط با همدلی، تعامل بایکدیگر و صبر حل شود. پایبند به لیست خاصی نیستم اما مرام اصلاح طلبان را هم قبول ندارم.

تبریزبیدار: برخی ها در جلسات شورا به شما می گویند که نماینده شهردار هستید نه نماینده مردم، نظرتان به این ادعا چیست؟
برخی ها با بی تقوایی، شهردار را محکوم به کاری می کنند
ببینیم کچه کسی و چرا آن حرف را به بنده گفته اند؟ بنده در یکی از جلسات تذکری دادم، استناد تذکر بنده این بود که اظهار نظر شما مبنی بر کدام ماده و قانون است؟ ولی به جای اینکه به قانون توجه کنند کنایه ای را می شنوم و من فکر نمی کنم که نماینده مردم شدن فقط این است که در تریبون بایستیم و حرف بزنیم بلکه نماینده مردم شدن این است که باید عمل هم بکند. من فکر نمی کنم که عضو شورایی باشد که به اندازه من از شهردار انقاد داشته باشد، ولی هیچ گاه انتقاد خود را در عموم اعلام نمی کنم بلکه سعی می کنم اغلب مواقع شخصا به خود شهردار اعلام بکنم و هرچند برخی مواقع هم وقتی مشاهده می کنم که بعضی انتقادها نتیجه نداشت در جلسات هم اعلام می کنم. برخی با بی تقوایی شهردار را محکوم به کاری می کنند و هدف این است شهردار را تخریب کنند، آن وقت وظیفه خود می دانم که از شهردار حمایت کنم.

تبریزبیدار: شما و برخی اعضای شورای شهر از نزدیک به بازدید مناطق سیل زده شما کشور رفتید. چه اندوخته های عبرت آمیزی برای مقابله با سیل در تبریز کسب کردید؟
بیشتر از سیل باید نگران آسیب های زلزله در تبریز باشیم
علاوه بر مسایل اعتقادی و کمک به هم وطنان، ضروری بود تا اعضای شورای شهر و شهرداری چند روزی در آنجا می رفتند تا از نزدیک شاهد مدیریت بحران می شدند. همواره در حالت عادی برای چند مدرسه زنگ خطر می زنیم و مانور اجرا می کنیم ولی در واقعیت اتفاق خاصی نمی افتد. فرض کنیم اگر یک بحران واقعی مثل یکی از مناطق شهر آق قلا که نزدیک به ۲۰ روز در زیر آب ماند، در شهر تبریز رخ دهد چه می شود؟ البته در شهر ما باید بیشتر نگران زلزله باشیم تا سیل که هر چند سیل هم در طی اشتباهات چند ساله گذشته آسیب کمی نخواهد داشت. همانطور که گفتم نگرانی اصلی ما باید از زلزله باشد آن هم به جهت آسیب پذیری که در مناطق خط گسل داریم و هم به جهت فرسودگی بافت ها.
گفتگو از: صابر عیسی پور و حمید وظیفه
تنظیم: یحیی بهجت
