به گزارش تبریز بیدار ، جمعی از فعالان اجتماعی و محیط زیستی محلۀ کوجووار با انتشار نامه ای که یک نسخه آن نیز به تحریریه تبریزبیدار ارسال شده، به معضلات زیست محیطی منطقه خود اعتراض کرده اند:
سنگ بنای کج کارخانههای شیمیایی در حریم شهر تبریز در دههٔ پنجاه شمسی گذاشته شد. پالایشگاه تبریز در سال ۱۳۵۶ افتتاح گردید. یک دهه بعد مجتمع پتروشیمی و متعاقب آن شرکت پلینار احداث شد. این شرکتها در طبقهبندی صنایع در ردهٔ ۷ قرار دارند و حضور آنها در داخل محدودهٔ شهر و مجاور مناطق مسکونی دارای اشکال و خطرناک است.
مکانیابی این شرکتها از ابتدا ناصحیح بوده و با گسترش کلانشهر تبریز این شرکت ها در داخل محدودۀ شهر واقع شدهاند و آسیبهای محیط زیستی آنها از مرحلهٔ آلودگی به مرحلهٔ خطر برای سلامتی جمع کثیری از شهروندان تبریزی تغییر یافته است.
مسئولیت اعلام آلاینده بودن این شرکت ها و ممانعت از توسعۀ آنها برعهدۀ سازمان حفاظت محیط زیست است. بهتر است مدیر کل محترم این سازمان یکبار برای همیشه و به طور شفاف اعلام کنند که آیا این شرکتها آلاینده هستند یا نه؟ و آیا حضور این شرکت ها در داخل محدودۀ شهر تبریز قانوناً و اخلاقاً صحیح است یا نه؟ بی شک تبعات قانونی عدم اعلام آلاینده بودن این شرکتها متوجه این سازمان خواهد بود.
متأسفانه هیچ نوع سنجش مداوم و آنلاینی دربارهٔ میزان آلایندگی این شرکتها در محیط اطراف صورت نمیپذیرد. ضروری است سازمان حفاظت محیط زیست با نصب سنسورهای مرتبط با آلایندههای شیمیایی و پتروشیمی بالاخص ترکیبات آلی فرار (VOCs)، آلایندههای خطرناک هوا (HAP) (از جمله بنزن، نفتالن، بوتادین و هیدروکربنهای آروماتیک)، فلزات سنگین و دیگر آلایندهها (از جمله سولفید هیدروژن و متان) در محلهٔ کوجووار و دیگر محلات مجاور میزان ریزمادههای آلاینده را به طور مستمر سنجش و کنترل نماید.
پیشنهاد میشود تیمی از پژوهشگران متخصص پیامدهای زیستمحیطی، انسانی و اجتماعی آلایندگیهای این شرکتهای صنعتی را به طور دقیق و با شیوههای علمی بررسی نمایند:
(الف) با انجام آزمایشات لازم میزان آلودگی خاک، هوا و آبهای سطحی و زیرزمینی مناطق مجاور اندازهگیری شود؛
(ب) انواع حساسیتها و بیماریهای شایع در منطقه غربالگری و شناسایی گردد
(ج) میزان نارضایتی ساکنان منطقه و تمایل آنها به مهاجرت مورد مطالعه قرار گیرد
مطابق قانون، شرکتهای آلایندهٔ محیط زیست باید عوارض آلایندگی پرداخت کنند و این عوارض در محلات مجاور این شرکتها صرف احداث فضای سبز و تسهیلات محیط زیستی گردد. متأسفانه تاکنون ریالی از این بابت در محلهٔ کوجووار هزینه نشده و این محله فاقد هر گونه فضای سبز و امکانات زیست محیطی است.
موضوع کنترل و کاهش آلایندگی که در صحبتهای مدیران این شرکتها وجود دارد بحث ثانویه است. بحث مهم و اولیه، خطری است که جان ساکنان کل شهر تبریز و حومه را به طور جدی تهدید میکند. این آلودگی اگر کاهش هم بیابد همچنان «خطر» بالقوه وجود دارد. هر اتقاق ناخواسته و خارج از کنترلی ممکن است تبعات ناگواری برای دو میلیون نفر جمعیت پیرامون این شرکتها داشته باشد. بنابراین مسئولین شهری باید به فکر راه چارهٔ اساسی باشند. نگرانی مردم شهر تبریز و حومه بیهوده نیست. اکنون آثار و تبعات این آلودگی را ساکنان مناطق نزدیکتر با تمام وجود حس میکنند و قطعاً پیامدهای منفی این آلودگی چندین نسل از ساکنان کلانشهر تبریز را درگیر خواهد کرد.
مناسب است مسئولان عالی استان مانع توسعهٔ این شرکت ها و افتتاح پروژههای جدید شوند و طبق یک برنامهٔ بلندمدت و به صورت تدریجی در اندیشهٔ انتقال کارخانهها و مجتمعهای شیمیایی از مناسبترین زمینهای کلانشهر تبریز به سمت زمینهای دوردست غرب و جنوب غربی شهرستان تبریز که خالی از سکنه و لمیزرع است باشند.
با توجه به موارد فوقالذکر از مسئولین دلسوز و متعهد استدعا داریم ترتیباتی اتخاذ فرمایند تا خطر آلایندگی از کلانشهر تبریز دور گردد و شهروندان محلۀ کوجووار از بدیهیترین حق بشری (حق نفس کشیدن و زیستن در محیط زیست پاک) بهرهمند باشند.
