سرویس فرهنگی تبریز بیدار / وحید رضازاده آذری
شد سی و سه سال تمام!
در تمام این سه و سه سال و تمام روزهایی که با آرمان غنیِ تو قد کشیدم نبوده سالی که میان اینها نجورمت! حضرت پدر
ولله جای این دست خطها و این اسناد زنده آرمان خمینی(ره) گوشه کمد نیست! و تو آرمانهای خون رنگ این مردم را بهتر از هر کسی میشناسی.
خوب میدانی که مردمانی مشتاقند هر پنجشنبه، ساعتها به کاغذ کاهیِ”حکم بازرس ویژه” با دست خط شهید رجایی؛ کارت شناسایی سازمان فدائیان اسلام با آن عبارت چشم نواز «اَلاسلامُ یعلوا وَ لایُعلی علیه» توی جعبه آینه خیره بمانند.
و چقدر خالی است جای پرچم منقش به نام کبیر الله که تو و هم مرامانت برای اهتزازش بر قلل رفیق کرامت و انسانیت مطاع جان ارزانی داشتید…
شرمنده ام … تا پیکرت برگردد عوالمی داشتم برای حجله
مزار نداشته ات
درست سال هشتاد و شش در پایان فراق بیست ساله همزمان با رجعت عاشقانه ات بود که عده ای خائنانه نه تنها حجله ها که نه حتی به سنگ نوشته هاو پرچم های مزار همرزمانت رحم نکردند…

بگذریم حضرت عشق
اینها تمام آنچه از تو باقی مانده هست اینها همه نیست…
پی نوشت: روحمان با یاد تمامی دلیر مردان هجده فروردین شصت وشش ، عملیات کربلای هشت شاد.
نامردی است یادی نکنم از شهید ذبیح الله نظری که می گویند میان آتش شدید و خاک و خل شلمچه در چنین ساعاتی فریاد زده: بچه هااااا ! داود آذری رو زدن.
