به گزارش تبریز بیدار ، در روزهای اخیرا فیلمی به صورت کشوری پخش شد که در آن آلونک یک پیرزن بندرعباسی بدون تامین مسکن مناسب برای او، تخریب می شد، این فیلم افکار عمومی را جریحه دار کرد و در نهایت با فشار افکار عمومی با عوامل تخریب که گویا خودسرانه این عمل را مرتکب شده بودند، برخورد شد و معاون اول رییس جمهور هم گفت که نباید قبل از تامین مسکن اقدام به تخریب صورت گیرد!
حال فیلمی در حال دست به دست شدن است که تخریب یک خانه در تبریز روایت می کند و باز ساکنان خانه تخریبی در برابر تخریب مقاومت می کنند، این فیلم نیز به مانند فیلم تخریب بندر در حال کشوری شدن است اما گویا داستان از قرار دیگریست، شهرداری منطقه ۱ تبریز بیانیه داده و آورده است: «خیابان شیخ کمال فلکه قله داخل محدوده پارک قله و پارک جدید الحداث کلانتر باغی توسط اشخاصی سود جو که دارای چندین مورد سابقه تصرف از زمین های ملی را داشتند اقدام به ساخت و ساز غیر مجاز به صورت حصارکشی نمودند که در مورخه ۲۲ آذر ماه ۹۹ توسط واحد جلوگیری از تخلفات ساختمانی با کمک نیروی محترم انتظامی جهت پشگیری از ساخت و سازها اقدامات قانونی را انجام داده که متاسفانه این افراد با جمع کردن چند زن و بچه در محل مذکور قصد ممانعت از اعمال قانون داشتند و جو سازی می نمودند اما نص صریح قانون در این موارد راه را برای اجرای اقدامات پیشگیرانه مشخص نموده و اجازه سودجویی و تضییع حق و حقوق شهروندان و شهرداری داده نشده است. شایان ذکر می باشد قصد آنها تسخیر سایر بخش های پارک بود.»
صدا و سیمای استانی نیز با پخش فیلمی از محل مورد نظر گزارش کرده است که این محل مسکونی نبوده است و نشانی از سکونت وجود ندارد و با این فعل خواسته است افکار عمومی را نسبت به مساله آگاه کند و از آسیب ها بکاهد.
اما نکته اساسی، با توجه به اینکه شهرداری مدعی طی شدن روند قانونی و مسکونی نبودن محل مورد نظر است و صداوسیمای استانی نیز با گزارش این مساله را تایید می کند، مساله اصلی عدم توجه به پیوست رسانه ای اقدامات اینچنینی و ناکارآمدی بخش روابط عمومی دستگاه عریض و طویلی به مانند شهرداری تبریز است. با قبول دلایل شهرداری آیا نباید پیش از اقدام به تخریب پیوست رسانه ای اقدام اجرا شود تا افکار عمومی با فعل قانونی همراه شوند و سودجویان را محکوم کنند؟! وظیفه روابط عمومی یک دستگاه اینچنینی صدور بیانیه پس از اقدام نیست بلکه باید قبل از اقدام اقدامات رسانه ای انجام شود تا افکار عمومی با چنین صحنه هایی با آگاهی برخورد کند، واقعیت آنست است که علی رغم ادعا و هزینه های خاص دست اندرکاران این مساله هیچ تصور دقیقی از افکار عمومی و روش برخورد صحیح با آن را نمی دانند یا نمی خواهند بدانند.
آنچه نتیجه پخش فیلم چنین تخریب هایی در شبکه های اجتماعی است جریحه دار شدن افکار عمومی و طنین انداز شدن صدای تبعیض و بی عدالتی در گوش جامعه ایرانی است حال یا خودسرانه یا با حکم و دستور، ضد انقلاب و جریان غربگرا نیز از چنین صحنه هایی به نفع گفتمان خود بهره می برد و افکار عمومی را به سمتی هدایت می کند که دلخواه اوست،در نتیجه هزینه اصلی آفریدن چنین صحنه هایی ضربه به اعتماد عمومی و انقلاب است و دستگاه مسئول بی هیچ هزینه ای به دادن یک بیانیه و نهایت یک گزارش روشنگرانه! تلویزیونی بسنده می کند و کار ادامه پیدا می کند تا تخریب دیگر و تحمیل هزینه دیگر به افکار عمومی و سیستم حکمرانی!
