به گزارش تبریز بیدار ، پس از رحلت حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در ساعت ۲۲:۲۰ روز شنبه سیزدهم خردادماه سال ۱۳۶۸، امت اسلامی در غم فقدان امام و رهبر خود فرو رفت. باتوجه به اهمیت مسئله رهبری امت، مجلس خبرگان رهبری برای انتخاب جانشین امام برای نظام جمهوری اسلامی ایران، تمامی اعضای خود را از شهرها فراخواند.
جلسه روز یکشنبه ساعت ۹:۱۰ صبح ۱۴ خرداد سال ۶۸ تشکیل شد. حضرت آیتالله خامنهای (رئیسجمهور وقت) وصیتنامه امام راحل(ره) را قرائت کردند. قرائت وصیتنامه ۳۶ صفحهای در محل مجلس شورای اسلامی سابق و در برابر اعضای مجلس خبرگان، نمایندگان مجلس، وزرا و دیگر شخصیتهای سیاسی و نظامی کشور بیش از دو ساعت به طول انجامید.
نوشته آیتالله مجتهد شبستری به هیئت رئیسه خبرگان؛ “آیتالله خامنهای را پیشنهاد بدهید”
آیتالله محسن مجتهد شبستری از نمایندگان تبریز حاضر در جلسه ۱۴ خرداد سال ۶۸ درباره این جلسه تاریخی میگوید: پس از ارتحال حضرت امام، آیتالله طاهری خرمآبادی که از اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان بودند، به من خبر دادند ساعت ۸ صبح فردا مجلس خبرگان تشکیل خواهد شد و حضور شما الزامی است.
بنده آن شب به دلیل تألمات ناشی از فقدان شخصیت بیبدیلی چون حضرت امام، بسیار اندوهگین بودم و از شدت ناراحتی تا صبح خوابم نبرد. بنده سالیان سال از محضر آن بزرگوار کسب فیض کرده بودم، اما غیر از علاقه استاد و شاگردی، به شدت از سرنوشت انقلاب اسلامی در غیبت آن بزرگوار نگران بودم و میدانستم دشمنان انقلاب منتظر چنین روزی بودهاند. تصور بلایی که از این پس برسر نظام میآمد، آرام و قرار را از من ربوده بود.
فردا صبح به هر کیفیتی خود را به جلسه خبرگان رساندم. سایه سنگین غم و اندوه بر فضای جلسه حکمفرما بود. قرائت وصیتنامه امام بیش از دو ساعت به طول انجامید و توسط حضرت آقا هم قرائت شد. پس از آن بنده یادداشتی به هیئت رئیسه دادم و گفتم: آیت الله خامنهای را پیشنهاد بدهند. به من جواب دادند: «باید تأمل کنیم و الان طرح این موضوع مصلحت نیست. ابتدا باید درباره شورایی یا فردی بودن رهبری بحث و رأی گیری شود». عدهای موافق و مخالف صحبت کردند، آن موقع هنوز قانون اساسی بازنگری نشده بود، بنابراین بحث شورای رهبری هنوز در قانون اساسی وجود داشت. پس از صحبتهای موافقان و مخالفان، مقوله شورای رهبری رأی نیاورد.

عده کمی از نمایندگان در آن جلسه بعضی از مراجع تقلید را مطرح کردند ولی بنده براساس همان یادداشتی که به هیئت رئیسه داده بودم، از جا بلند شدم و پیشنهادم را علنی مطرح کردم و خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی که جلسه را اداره میکرد، گفتم: «بنده شنیدهام حضرت امام درباره آیتالله خامنهای مطالبی را فرمودهاند که حضرتعالی در جریان هستید. لطفاً آن مطالب را بازگو کنید». ایشان خطاب به حاضران در جلسه گفت: «آقای شبستری این را میگوید. بازگو کنم؟».
اکثر افرادی که در جلسه حضور داشتند گفتند بهتر است بازگو شود. آقای هاشمی گفت: «حاج احمدآقا میگفت: من خدمت امام نشسته بودم و تلویزیون آقای خامنهای را در سفر به کره شمالی نشان میداد. به امام عرض کردم ایشان رئیسجمهور شایستهای است. امام فرمود: «ایشان برای رهبری هم شایستگی دارد». یک بار هم خود من خدمت امام عرض کردم با عزل آقای منتظری ما در رهبری دچار مشکل خواهیم شد و امام فرمودند: آقای خامنهای هست، مشکلی پیدا نخواهید کرد». آیتالله موسوی اردبیلی هم شهادت داد این حرف را از حاج احمدآقا شنیده است.
وی درباره رأیگیری برای رهبری حضرت آیتالله خامنهای میگوید: درهر حال در ادامه این سخن، بحثهای بیشتری هم صورت گرفت و سرانجام نوبت به رأی گیری رسید و جز چند نفر معدود، ایشان با اکثریت قاطع به رهبری برگزیده شدند. خاطرم هست آقا پیش از رأیگیری، پشت تریبون رفتند و فرمودند: «من آمادگی ندارم و قبول نمیکنم» و کمی هم از اینکه برخلاف میل ایشان چنین مسئولیت سنگینی را به دوششان قرار میدهیم، ناراحت بودند.

“حاضران مخصوصا مرحوم آیتالله آذری قمی گفتند مسئله تمام شده است و باید قبول کنید. آقا به آیتالله آذری قمی فرمودند: «اگر من حکمی بکنم، شما قبول میکنید؟» ایشان گفتند: «من شرعاً مکلف هستم که قبول کنم». و به این ترتیب قبل از اینکه پیکر پاک حضرت امام را به خاک بسپاریم، جانشین ایشان توسط مجلس خبرگان انتخاب شد که اقدام بسیار تاریخی، موثر و انقلابی بود.
آیتالله بنیفضل: “انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری یک امر خدایی بود”
مرحوم آیتالله مرتضی بنیفضل از اعضای تبریزی ادوار اول و دوم مجلس خبرگان که در جلسه ۱۴ خرداد ۶۸ حضور داشت درباره این جلسه و انتخاب رهبر برای نظام اسلامی میگوید: بعد از اینکه شورای رهبری رأی نیاورد، برای خود بنده این نتیجهگیری بسیار عجیب بود و احساس میکردم تحول درونی در قلوب خبرگان پدید آمد و رهبری فردی با رأی قاطع به تصویب رسید.

به نظر بنده صفا و صمیمیت کمنظیری بین اعضا حاکم بود و هر کسی هرچه میگفت از سر انجام وظیفه بود. بنده با کمال دقت به صحبتها گوش میدادم و از نزدیک شاهد مذاکرات بودم و هیچگونه غرض شخصی در مسئله ندیدم. گویی دست غیبی داشت قلوب نمایندگان مجلس خبرگان را به سمتی که مشیت خود او بود هدایت میکرد.
وی درباره انتخاب مقام رهبری خاطر نشان میکند: پس از بحث و گفتوگوهای دقیق، سرانجام آیتالله خامنهای برای رهبری مطرح شدند البته ایشان ابداً تمایلی به این کار نداشتند و بارها تکرار کردند: این کار را نکنید و این تکلیف سنگین را برعهده من قرار ندهید. آیتالله آذری قمی گفتند: این تصمیمی است که مجلس خبرگان گرفته و همه باید از تصمیمات این مجلس تبعیت کنیم. سرانجام رهبری آیتالله خامنهای با اکثریت قاطع آرا به تصویب رسید.

به نظر بنده رهبری ایشان یک امر خدایی بود و خداوند اراده کرد قلوب خبرگان متوجه ایشان شود و بنابراین حرکت شگفتانگیزی شکل گرفت. همه اینها کار خدا بود که لطف و عنایت خود را متوجه این انقلاب و مردم کرد.
انتهای پیام/
