در گفتگو با تبریزبیدار مطرح شد؛

خوشا به سعادتت رفیق / جنایت کوچه میارمیار به روایت دوستی که شاهد شهادت حسین بود / از مدارا با اغتشاشگران تا چاقویی که بی هوا زده شد

به مناسبت سالروز شهادت عزت آفرین حسین اجاقی، گفتگویی با یکی از دوستان شهید که در لحظه شهادت کنار او بوده، داشته ایم تا به زوایای شخصیتی این شهید و روایتی از لحظه شهادت او بپردازیم.

سرویس فرهنگی تبریزبیدار/ سی ام شهریور ماه سالروز شهادت حسین اجاقی است، همان جوان بسیجی تبریزی که در اغتشاشات آمریکایی و دست نشانده های داخلی آن در سال گذشته در راه دفاع از امنیت مردم و اقتدار نظام جمهوری اسلامی، مظلومانه به شهادت رسید.

به مناسبت این شهادت عزت آفرین، گفتگویی با یکی از دوستان شهید که در لحظه شهادت کنار او بوده، داشته ایم تا به زوایای شخصیتی این شهید و روایتی از لحظه شهادت او بپردازیم.

میلاد گلزار از دوستان شهید حسین اجاقی است که سال ها این شهید را در فعالیت های بسیج و جهادی همراهی کرده و در لحظه شهادت او در کوچه میارمیار توسط عوامل فتنه کنار او بود.

 

 

جوان انقلابی و تحصیل کرده / الگویی برای نسل حاضر و نسل های آینده

گلزار، دوست شهید خود را با تعابیری چون مذهبی، دارای روحیه انقلابی و جهادی، با شخصیت، بسیجی به معنای واقعی و تحصیل کرده معرفی کرده و می گوید: حسین از آن دسته جوان هایی بود که مثل او شاید سخت پیدا شود و می تواند الگویی خوب برای نسل حاضر و نسل های بعد باشد.

او از دلتنگی یک ساله برای رفیق شهید خود گفته و می افزاید: خدا پدر و مادر شهید را سلامت کند، هر وقت دلتنگ می شویم، اینکه تلفنی با آنها صحیت می کنیم و جویای احوال می شویم یا اینکه سر مزار شهید رفته و درد دل می کنیم.

دوست شهید اجاقی ارزش کار شهدای مدافع امنیت را چنین تعبیر می کند: این شهدا هستند که با خون خود، انقلاب را حفظ کرده و امنیت را برای ما به ارمغان آوردند و نباید از یادها بروند و ان شاءالله هیچ وقت از یادها نمی روند.

پیام خون شهید اجاقی: تا ما هستیم، علم از دست علمدار نمی افتد

او ادامه می دهد: شهید اجاقی به عنوان یک جوان مومن و متعهد با خون خود این پیام را به ما داد که تا زمانی که فرهنگ شهادت و فرهنگ بسیجی هیچ وقت از بین نمی رود تا علم این حکومت به صاحب اصلی خود یعنی آقا امام زمان برسد.

از میلاد گلزار در مورد روز شهادت دوست خود می پرسم و چنین نعریف می کند: روزهای پایانی شهریور تبریز درگیر اغتشاشات بود و نیروهای بسیجی، با لبیک به رهبر انقلاب در دفاع از امنیت مردم و انقلاب اسلامی وارد صحنه شدند. تعداد اغتشاشگران قابل توجه بود و هم در حال پرتاب سنگ بودند و هم برخی ابزارهایی برای ایجاد ناامنی در دست داشتند. بسیجیان که غالبا با دست خالی هم بودند، نهایت مدارا را با آنها داشتند تا صحنه را خالی کنند.

 

 

او ادامه می دهد: عصر روز ۳۰ شهریور ماه، هوا در حال تاریک شدن بود و ما در کوچه میارمیار به پاکسازی منطقه اقدام می کردیم. در همان حین یک راکب موتور سوار در کنار دیوار ایستاده بود. روی صورت خود محاسن داشت و وارد جمع بچه های ما شده بود. چند نفر از جمع ما به این فرد مشکوک شدیم و حتی بعضی بچه ها اجازه خواستند تا جلو رفته و ببینند او کیست. شهید حسین اجاقی خواست جلو برود که بپرسد کیست که در یک لحظه او با چاقو به چند نفر ضربه زد و یکی از ضربه ها ناجوانمردانه به سینه شهید والامقام اثبات کرد و سپس با سرعت متواری شد. وضعیت محل به گونه ای بود که نتوانستیم او را بگیریم. ما ماندیم و یک زخمی عزیز که با جان و دل به خاطر حفاظت از امنیت و انقلاب جانش را کف دستش گرفته بود و جلوی چشم ما خونش بیرون می ریخت.

این بسیجی در مورد فضای بعد از این شرایط می گوید: به اورژانس زنگ زدیم و با توجه به شرایط موجود امکان اعزام آمبولانس میسر نشد و باید به یک بیمارستان نزدیک مراجعه می کردیم، یکی از بچه ها ماشین آورد و شهید بزرگوار را در حالی که خون زیادی از دست داده و بیهوش بود به بیمارستان بهبود انتقال دادیم و بعد از مدتی در بیمارستان به شهادت رسید

او از نحوه مواجهه دوستان با شهادت حسین اجاقی چنین می گوید: بعد از انتقال حسین به بیمارستان، در جمع برادران بسیجی برای مقابله با اغتشاشگران بودیم که خبر رسید حسین عزیز به شهادت رسید. کاش آن لحظه را یک تصویر بردار ضبط می کرد که انگار یک آوار بر سر همه ما ریخت. یک جوان الگو و سرمشق از میان ما رفت و از یک طرف می گفتیم خوش به سعادتش که در دفاع از وطن و امنیت و مقابله به درجه رفیع شهادت نائل شد و از طرف دیگر هم افسوس خوردیم که چرا جوان به این خوبی از دست رفت.

 

گفتگو از الهه مهدوی

 

انتهای پیام/

 

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *