گفتگوی خاص با خاص ترین رفیق امام جمعه شهید؛

آقا زادگی؛ خط قرمز سید شریف / دردمندِ مردم و سنگ صبور خانواده

با وجود برجسته بودن شخصیت فوق العاده شهید آل هاشم در حوزه سیاسی و اجتماعی، اما از منش و سیره او در خانواده کمتر صحبت به میان آمده، فلذا داماد این خانواده که ارتباط عاطفی شدیدی با امام جمعه محبوب و مردمی تبریز داشت، می تواند سند محکمی برای روایت این زاویه از زندگی سید شریف و پدر معنوی استان باشد.

سرویس فرهنگی تبریزبیدار/ شهید سید محمدعلی آل هاشم همانطور که برای مردم پدر معنوی بود و همیشه درد و رنج مردم را از نزدیک لمس و درک می کرد برای خانواده هم یک پدر مهربان، شنوا، صبور، منعطف و آرام بود و با وجود مشغله کاری فراوان و دغدغه های زیادهمیشه حامی خانواده بود و همه کار های آنها را رصد می کرد و اگر موردی بود شخصا پیگیر امور می شد. از ویژگی بارز ایشان صبر و تحمل زیاد با وجود فشارهای روحی و کاری وی بود که غیر قابل وصف است.

این ها را محمدرضا الله وردی تنها داماد شهید آیت الله آل هاشم برایمان می گوید. او که خود شاغل در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و همکار سابق شهید است، اهل تهران و اصالتا تفرشی است که یک نوه پسر و دو نوه دختر امام جمعه شهید تبریز فرزندان اوست.

الله وردی در تکمیل معرفی خود چنین می گوید: در یک خانواده نظامی -پدرم افسر ارشد بازنشسته و جانباز فراجا است-  و مذهبی رشد کردم و در سال۱۳۸۳ داماد شهید بزرگوار آل هاشم شدم.

با وجود برجسته بودن شخصیت فوق العاده شهید آل هاشم در حوزه سیاسی و اجتماعی، اما از منش و سیره او در خانواده کمتر صحبت به میان آمده، فلذا داماد این خانواده که ارتباط عاطفی شدیدی با امام جمعه محبوب و مردمی تبریز داشت، می تواند سند محکمی برای روایت این زاویه از زندگی سید شریف و پدر معنوی استان باشد.

 

 

پیگیری روزانه حال نوه ها

او از رابطه رابطه عاطفی شدید شهید آل هاشم با صبیه و نوه ها گفته و ادامه می دهد: شبی نبود که همسرم تلفنی جویای احوال ایشان نباشد و اگر در اثر گرفتاری و مشغله زندگی فراموش می کردند، حاج آقا خودشان تماس می گرفتند و جویای احوال می شدند. یادم است هر وقت در مسیر ماموریت بودند و یا فرصتی داشتند به صورت تلفنی با تک تک اعضای خانواده ما صحبت می کردند، علی الخصوص نوه ها.

 

الله وردی می گوید: از آنجایی که بنده ۱۳ سال به طور مستقیم با این شهید همکار بودم، رابطه پدرزن و دامادی ما بیشتر رفاقت و دوستی بود و ایشان برای بنده از همان اولین دیدار تا روز شهادتشان یک رفیق شفیق بودند و همیشه در کارها از ایشان مشورت می گرفتم.

از او سوال می کنم که شهید آل هاشم با وجود اینکه شخصیت سیاسی معروفی در کشور بودند، چگونه فرزندان خود را از آفت آقازادگی دور نگه داشت و الله وردی چنین پاسخ می دهد: حاج آقا دارای دو فرزند، یک پسر و یک دختر هستند، برادر همسرم در شغل آزاد مشغول به کار است و تا به امروز در هیچ جای دولتی مشغول نبوده اند. همسرم خانه دار است و بنده هم کادر نیروهای مسلح هستم، با این وصف شهید عزیزمان همیشه ما را توصیه به اخلاق مداری و خدمت به خلق و دوری از هرگونه وسوسه های دنیوی می کردند و سفارش می کردند مواظب اطرافیان و وسوسه های شیطانی بعضی افراد باشید. خدا را شکر به خواسته ایشان جامه عمل پوشاندیم و خودمان را از این آسیب حفظ کردیم، الحمدلله از زمانی که داماد ایشان شدم تا به امروز ناشناس بودم و فقط دوستان و همکاران و فامیل از رابطه خویشاوندی ما مطلع بودند و در هیچ موقعیت و مکانی از مسئولیت ایشان سوء استفاده نکردم.

 

 

داماد ناشناس و اَنگی که نچسبید

داماد شهید آل هاشم خاطره جالبی از همین ناشناس بودن خود برایمان می گوید: یک روز که در دفتر کار بودم حاج آقا بنده را احضار کردند و  خدمتشان رسیدم. وارد دفتر کارشان شدم دیدم سه نفر میهمان حاج آقا هستند، ایشان خطاب به میهمانان فرموده بودند این آقا را می شناسید. هر سه نفر گفتند خیر، حاج آقا بنده را معرفی کردند و فرمودند آقای الله وردی داماد ما هستند و در همین سازمان مشغول به کار هستند، بعد از آن از بنده تشکر کردند و به دفتر برگشتم. شب در منزل سوال کردم که این سه نفر که بودند، فرمودند این سه بزرگوار از تبریز آمده بودند و می گفتند مطلبی است که روی گفتن نداریم ولی چاره ای هم نداریم. حاج آقا گفته بودند بی رو در بایستی حرفتان را بزنید آنها گفته بودند داماد شما پول ما را خورده و چک‌های ایشان همگی برگشت خورده و حاج آقا با تعجب پرسیده بودند در چه زمینه ای فعالیت می کند و آنها اشاره یه ساخت و ساز کرده بودند. حاج آقا فرمودند مطمئن هستید؛ هر سه گفته بودند بله و اینطور شده بود که بنده را احضار کردند و غائله ختم به خیر شد البته بعدا آن نفر جاعل شناسایی شد.

شباهت های پدری برای مردم و خانواده

وی درباره شباهت های پدری شهید آل هاشم برای مردم و خانواده می گوید: شهید آل هاشم از زمانی که به امامت جمعه تبریز منصوب شدند، بیشتر برای مردم پدری کردند و خود را وقف مردم نمودند و آنقدر که در کنار مردم بودند، حضور فیزیکی ایشان در کنار خانواده کمرنگ تر بود و تقریبا نتوانستیم در این چند سال با هم دیگر به یک مسافرت برویم و فقط در ایامی که در تهران جلسه ای بود ما در خدمتشان بودیم و این فرصت را مغتنم می شمردیم، ایشان از حضورشان در کنار همسرم و نوه ها لذت می بردند و همیشه می گفتند در کنار شما که هستم آرامش دارم و می توانم کمی استراحت کنم. اما حضور فیزیکی کمرنگ تر کنار خانواده بدین معنا نبود که ایشان خانواده را کنار گذاشته بودند، بلکه هر وقت لزوم حضور ایشان بود در کنار ما بودند، مثلا وقتی که در وضعیت قرمز کرونا فرزندم بدنیا آمد، حاج آقا در اولین فرصت به تهران آمدند تا در کنار ما باشند.

 

آل هاشم و تبریزبیدار

الله وردی سخنان پایانی خود را چنین می گوید: در پایان تشکر ویژه دارم از رسانه خوب و وزین تبریز بیدار علی الخصوص برادر ارجمندم جناب عیسی پور عزیز که آشنایی بنده از زمان ریاست شهید آل هاشم درسازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و ایشان از همان وقت توجه ویژه به جمع آوری و انتشار اخبار شهید آل هاشم داشتند و تا به امروز یعنی بعد از شهادت آن عزیز سفر کرده ادامه دارد.

 

گفتگو از صابر عیسی پور

 

انتهای پیام/

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *