سرویس فرهنگی تبریزبیدار: همسر شهید راه قدس قادر جدی از عشق بیپایانش به اربعین و دلدادگیاش به کربلا میگوید.
در مسیر مأموریت، دلشان راهی کربلا شد
در مسیر رفتن به مأموریت، همراه همرزمانش تصمیم گرفتند زیارت عاشورا بخوانند و سلامی به امام حسین(ع) بدهند و همان سلام، همان لحظه، دعوتنامهای شد از طرف آقا…
کربلای من اینجاست؛ من بمانم تا دیگران بروند
قادر عاشق کربلا بود، مخصوصاً در ایام اربعین. بارها به او گفتم برو زیارت، اما همیشه یک جواب داشت: «کربلای من این است که بمانم، جای دوستانم شیفت بدهم تا آنها راحت به زیارت بروند.»
اربعینها با عکس دوستانش اشک میریخت
دوستانش که در ایام اربعین عکس از کربلا میفرستادند، میدیدم تنها مینشیند، نگاه میکند و آرام اشک میریزد. بغضی داشت که هیچوقت نگفت، اما من میفهمیدم دلش در حرم است.
خواب دیدم: بالاخره کربلا رفتم…
بعد از شهادتش به خوابم آمد. گفت: «بالاخره رفتم کربلا، رفتم مزار زیارت ششگوشه آقا، نجف هم رفتم اما سامراء ماند…»
مشروح را در فیلم زیر ببنید:
انتهای پیام/
