یادداشت تبریزبیدار؛

روابط‌عمومی استانداری در خدمت جعل دستاورد / نمایشِ خدمت به سبک تهران

به نظر می‌آید رویکرد «ارتباط گیری گزینشی» جایگزین تعامل فراگیر با همه رسانه‌ها، صرف نظر از خط مشی سیاسی‌شان، شده است. این نگرانی وجود دارد که رسانه‌هایی که نقدهای سازنده یا پرسش‌های جدی را پیگیری می‌کنند، به تدریج از چرخه اطلاع‌رسانی رسمی حذف یا به حاشیه رانده شوند.

به گزارش تبریزبیدار، عطا عبدالرضا، از فعالین رسانه‌ای آذربایجان‌شرقی در یادداشتی تحلیلی نوشت:

در فضای پیچیده مدیریتی استان، روابط عمومی استانداری به عنوان حلقه واسط دولت و مردم، نقشی حیاتی در شفافیت، پاسخگویی و تسهیل گفتمان عمومی ایفا می‌کند. این نهاد، اگر بر اصول حرفه‌ای استوار باشد، می‌تواند نه تنها ترازوی سنجش عملکرد دستگاه‌های اجرایی، که پل ارتباطی اعتمادسازی میان حاکمیت و شهروندان باشد. با این حال، به نظر می‌رسد در دوره جدید مدیریت، شاهد چرخشی در مأموریت‌های اصلی روابط عمومی استانداری آذربایجان‌شرقی هستیم؛ چرخشی که برخی ناظران را به طرح پرسش‌های جدی درباره جهت‌گیری‌های آتی واداشته است.

تعامل گزینشی؛ گزارش‌های سفارشی

یکی از نخستین نشانه‌های تغییر در روابط عمومی استانداری، به نظر می‌رسد در نحوه تعامل با رسانه‌ها متجلی شده است. بر اساس مشاهدات میدانی، به نظر می‌آید رویکرد «ارتباط گیری گزینشی» جایگزین تعامل فراگیر با همه رسانه‌ها، صرف نظر از خط مشی سیاسی‌شان، شده است. این نگرانی وجود دارد که رسانه‌هایی که نقدهای سازنده یا پرسش‌های جدی را پیگیری می‌کنند، به تدریج از چرخه اطلاع‌رسانی رسمی حذف یا به حاشیه رانده شوند. چنین رویکردی، مهندسی ناجوانمردانه فضای رسانه‌ای نام دارد و اگر تداوم یابد، به انحصار اطلاعات می‌انجامد. یک روابط عمومی حرفه‌ای، رسانه منتقد را نه تهدید، که فرصتی برای بهبود عملکرد سازمان خود می‌داند.

ماشین دستاوردسازی در جاده ناکارآمدی

شاید بتوان گفت بارزترین نمود تغییر رویکرد، تمرکز بر «دستاوردسازی رسانه‌ای» برای دولت و شخص استاندار، بدون ارائه خروجی‌های ملموس و مستقیم برای مردم است. طبیعی است که هر مدیری تمایل دارد عملکرد مثبت خود را به نمایش بگذارد، اما زمانی این اقدام از چارچوب واقعیت‌های میدانی فاصله بگیرد، به فریب افکار عمومی شباهت خواهد داشت.
به عنوان مثال، تحلیل‌ها حاکی از آن است که سند زدن دعوت نمایندگان از وزرا برای سفر به استان برای همراهی با اعضای کمیسیون‌های تخصصی مربوطه، به نام استاندار یا برجسته کردن جلساتی معمولی در چارچوب وظایف ذاتی و فرآیندهای معمول اداری به عنوان هفته‌ پربار استاندار و بازنمایی وعده‌های بدون برنامه اجرایی مشخص به اسم ورود راهگشای مدیریت ارشد استان به مسائل، شاید در کوتاه مدت تحسین‌هایی را برانگیزد اما کدام متخصص عرصه رسانه است که نداند، قضاوت عمومی در میان‌مدت و با سنجش صداقت گفتار و کردار شکل می‌گیرد‌.

تلاش برای موفق جلوه دادن تیم اجرایی دولت در آذربایجان‌شرقی در حالی است که مشکلات ساختاری و مزمن استان از قبیل معضلات زیست‌محیطی دریاچه ارومیه، چالش‌های بودجه‌ای، ناقص ماندن پروژه‌های حیاتی مثل انتقال آب از ارس و … روزبه‌روز ابعاد پیچیده‌تری به خود می‌گیرند.

جلوه‌گری مضاعف رسانه‌ای از جلسات روتین و موضع‌گیری‌های خشک‌و‌خالی می‌تواند این پرسش را در اذهان ایجاد کند که آیا اولویت‌بندی درستی در انتقال مسائل استان به افکار عمومی ملی و محلی صورت می‌پذیرد یا خیر.

خداحافظ پاسخگویی!

کارویژه اصلی یک روابط عمومی پیشرفته، تنها اطلاع‌رسانی یک‌سویه نیست، بلکه ایجاد بستر برای پرسشگری، نقد و مطالبه‌گری مؤثر است. روابط عمومی باید کانالی باشد برای انتقال دغدغه‌های مردم و رسانه‌ها به تصمیم‌گیران و سپس، پیگیری پاسخ‌های قانع‌کننده از آنان. با این حال، روزنامه‌نگاران مستقل لمس می‌کنند که در دوره جدید، این نقش محوری تا حد زیادی کمرنگ شده است. به نظر می‌رسد اعتقاد چندانی به افزایش شفافیت و پاسخگویی مسئولین دولتی استان در برابر پرسش‌های رسانه‌ای وحود ندارد. این در حالی است که رسانه‌های محلی با نظارت مستمر بر عملکرد نهادها، امکان تاثیرگذاری فوق تصور بر کارآمدسازی آن‌ها دارند. غفلت از این ظرفیت و امکان عظیم، به معنای از دست دادن فرصتی تاریخی برای ارتقای کیفیت حکمرانی در استان است.

مشکل کجاست؟!

در تحلیل چرایی این تغییر جهت،نمی‌توان به تأثیر پیشینه و تجربیات زارع کهنمویی بی‌توجه بود. گفته می‌شود. اگرچه تجربه کار رسانه‌ای در تهران به خودی خود می‌تواند مثبت و حاوی درس‌آموخته‌های ارزشمند باشد، اما ناظران دلسوز این نگرانی را مطرح می‌کنند که تطبیق ناکافی با مختصات فرهنگی، سیاسی و رسانه‌ای خاص استان آذربایجان‌شرقی، منجر به شکل‌گیری نوعی غرور کاذب حرفه‌ای یا رویکردی از بالا به پایین شده باشد. در چنین شرایطی، ممکن است، اولویت‌بندی‌های ذهنی ناسازگار با بوم یا ترجیح دادن رضایت مدیر مستقیم به اصول کاری، مصداق بیت «خانه از پای‌بست ویران است/ خواجه در فکر بند ایوان است» باشد‌.

وضعیت کنونی روابط عمومی استانداری آذربایجان‌شرقی،این پتانسیل را دارد که به یک دوگانگی خطرناک بین تصویرسازی رسانه‌ای و واقعیات میدانی بینجامد. ادامه این روند می‌تواند به شکاف بیشتر بین دولت و مردم دامن بزند و اعتماد عمومی را که سرمایه اجتماعی حاکمیت ملی است، مخدوش کند.

حالا وقت اصلاح است

آنچه در این برهه حساس ضروری به نظر می‌رسد، بازگشت به اصول بنیادین روابط عمومی حرفه‌ای است: شفافیت، پاسخگویی، تعامل فراگیر با همه رسانه‌ها و تمرکز بر انتقال واقعیت‌های عینی به جامعه. روابط عمومی استانداری باید به جای تبدیل شدن به ابزاری برای برجسته‌سازی فرد یا جریانی خاص، خود را در خدمت منافع عمومی استان و تسهیل گفتمان حول مسائل اساسی آن بداند.

امید است مدیران ارشد استانداری، بویژه شخص آقای استاندار، با درک حساسیت‌های اجتماعی، تذکرات دلسوزانه اصحاب رسانه و ناظران را به فال نیک گرفته و زمینه‌ای فراهم آورند تا روابط عمومی استانداری بار دیگر به رسالت اصلی خود که همانا خدمت‌رسانی به مردم آذربایجان‌شرقی از طریق اطلاع‌رسانی دقیق، منصفانه و همه‌جانبه است، بازگردد. آینده استان و رضایت مردم بعنوان محور اصلی پیشرفت و توسعه، در گرو چنین تغییری در نگرش و عمل است.

انتهای پیام/

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *