در مذمت سکوت در قبال اعدام شیخ نمر؛

همه دیپلمات شده ایم!!

یادمان باشد ادبیات دیپلماتیک، ویژه ی دیپلمات ها است و قرار نیست همه ما با ادبیات دیپلماتیک حرف بزنیم. اگر سیاستمداران ما نیز بتوانند توجیهی قابل قبول داشته باشند، مطمئنا امثال ما در قبال سانسور این بخش از تفکر امام راحل و امام حاضرمان محق نیستیم.

سرویس فرهنگی تبریزبیدار/ مسعود زین العابدین

این روزها و در حوالی هفته وحدت، اخبار تاسف برانگیزی مخابره میشود. فاجعه نیجریه و داغ شهادت شیعیان این کشور هنوز التیام پیدا نکرده بود که خبر شهادت “شیخ نمر باقر النمر” در عربستان، قلوب محبان اهل بیت(ع) و سایر مسلمانان و آزادگان جهان را آزرد.

تاریخ در روزگار ما عرض عریضی پیدا کرده است و سرعت و تعداد تحولات به اندازه ای بالاست که هر جوان و میانسال همعصر ما که اندکی نسبت به وقایع پیرامونش حساس و پیگیر بوده باشد، می تواند به اندازه ی یک فرد کهنسال، تجربه و تحلیل تاریخی در چنته داشته باشد.

اگر نگوییم علت تامه،حداقل می توان ادعا کرد که یکی از موثرترین علل وسعت یافتن عرض تاریخ در عصر ما، ظهور پدیده ای به نام “انقلاب اسلامی” و نقش راهبردی و الهام بخش جمهوری اسلامی در میان آزادیخواهان دنیا است.

تجاوز و نسل کشی رژیم سفاک سعودی در یمن، حمایت از تروریست های سوریه و عراق، اعدام شیخ نمر و مسائلی از این دست، نمایانگر استیصال و سردرگمی این رژیم عقب مانده است. اما این جماعت بی خرد،حداقل این موضوع را خوب فهمیده اند که مهمترین اقدام در سرکوب شیعه، حذف رهبران آنهاست، چرا که در فرهنگ شیعه عنصری به نام “فقاهت و ولایت” وجود دارد که در سطوح مختلف می تواند برای آنها بسیار خطرناک باشد. همین نکته، فرضیه ی احتمال دخالت رژیم سعودی در جنایت نیجریه و اقدامات ددمنشانه ی آنها نسبت به “شیخ زکزاکی” را پررنگ تر می کند.

اما نکته اصلی در این یادداشت این است که دنیای سیاست بر خلاف ادعای شیفتگان دیپلماسی، آن قدر هم غیرایدئولوژیک نیست. ایدئولوژی لایه ی پنهان سیاست است و سیاستمداران، چیزی بیش از پیاده نظام برای ایدئولوژی ها نیستند.

من منکر مصلحت ها در تقابل با دشمنان و اولویت بندی میدان های رزم نیستم،اما به ساده لوحی نیز اعتقادی ندارم. دولتمردان فعلی عربستان سعودی، به لحاظ فهم و درک، بسیار کم مایه تر از سیاستمداران پیشین هستند اما ماهیت این خاندان و ایدئولوژی منتخب آنها، از بدو تاسیس ثابت بوده است.

وقتی بیانات امام راحل(ره) را درباره آل سعود و به ویژه پیام ایشان به مناسبت فاجعه کشتار حجاج را می خوانیم، می بینیم که ما سالهاست که مواضع امام را در این موضوع سانسور کرده ایم تا مبادا بر خلاف عرف دیپلماتیک عمل کرده باشیم.

یادمان باشد ادبیات دیپلماتیک، ویژه ی دیپلمات ها است و قرار نیست همه ما با ادبیات دیپلماتیک حرف بزنیم. اگر سیاستمداران ما نیز بتوانند توجیهی قابل قبول داشته باشند، مطمئنا امثال ما در قبال سانسور این بخش از تفکر امام راحل و امام حاضرمان محق نیستیم.

شاید یکی از مشکلات کشور ما این باشد که همه مان دیپلمات شده ایم و حتی گروه های غیررسمی نیز محافظه کار بار آمده اند.

اگر ساکتان در قبال این نوع اتفاقات را کنار بگذاریم، در قشر دغدغه مند نیز می بینیم که اقدامات، کاملا دیپلماتیک است. از امشب همه بیانیه محکومیت صادر خواهند کرد، در حالی که اتفاقاتی از این دست، می تواند بهترین بستر زمانی باشد برای انجام اقدامات تبیینی در معرفی تفاوت دو نوع اسلام، یعنی تفاوت “اسلام ناب” با “اسلام آمریکایی” و به تعبیر شفاف تر، تفاوت بین “اسلام جمهوری اسلامی ایران” با “اسلام عربستان سعودی” .

امید آنکه خون مجاهدان صادقی همچون شیخ نمر برکتی باشد برای نگاه هایی نو.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *