سرویس سیاسی تبریزبیدار؛
حسن روحانی و دولت اعتدال اولین انتخابات سراسری از زمان بهقدرت رسیدن خود را در ۷ اسفندماه برگزار کرد. تأکید هر دو جناح سیاسی مطرح مبنی بر رأی دادن به لیستهای انتخاباتی و عبور از فردگرایی و تکروی برای جلوگیری از تشتت آرا، باعث شد آنان در قالب لیست واحد اصولگرایان و اصلاحطلبان و گروههای کوچک سیاسی همراه با آنان ظاهر و نویدبخش یک رقابت داغ و نفسگیر باشد.
دعوت رهبر معظم انقلاب از همه مردم برای حضور و شرکت در انتخابات و برشمردن نقاط مثبت و قابلاتکا در جلب آرای مردم، باعث اقبال بیشازپیش مردم در مشارکت سیاسی و همراهی و همدلی مردم با نظام اسلامی باشد. اما نتایج انتخابات مجلس پیامهای دیگر سیاسی و اجتماعی را دوران «پسابرجام» بر جای گذاشت که میتواند شکافها و تحلیلهای سیاسی آن تأثیر غیرقابلانکاری را در انتخابات سال ۹۶ داشته باشد.
شکاف مرکز-پیرامون
نتایج استثنایی انتخابات در تهران بیش از شهرستانها تعجب مردم و ناظران سیاسی را برانگیخت. اصولگرایان در حالی رقابت را در عمده شهرستانها و استانهای کشور به نفع خود تمام کردند که که در تهران با رأی عجیب اکثریت قریب به اتفاق صندوقهای آرا را از آن خود کردند.
پرسش مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که چه عاملی سبب شد تا تهران زیست و رایی متفاوت از کشور به یک جناح سیاسی داشته باشد. واقعیت آن است که شکاف مرکز-پیرامون در قالبهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع در چندین دهه اخیر به اندازهای ناهمگون بوده است که سیاستهای دولتها نیز نتوانست وزنه آن را به سمت خود سنگینی دهند.
تشکیل یک طبقه بورژوای مدرن در دوران سازندگی با ذائقههای اقتصادی، تشکیل دهنده دولتی در دوم خرداد ۷۶ شد که توسعه سیاسی را برنامه محوری خود قرار داده بود.
رویکرد نخبگانی و خواص این طبقه، نتوانست خود را با دولت مهرورز و سیاستهای توده گرایانه همراه با عدالت آن همراه کند و این شکاف در سال ۸۸ سبب شد تا دوگانهای در سطح کشور و در بستر انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ شکل بگیرد که فتنه ۸۸ و حضور پیادهنظام بورژوا و خردهبورژوای این جناح را به همراه داشته باشد.
عدم همراهی سایر کلانشهرها و شهرستانها با فتنه گران، نشان از تغییر سبک زندگی و زیستی در جامعه ایرانی داشت که ازاینپس خودشان را در قالبهای متضادی همچون اپوزیسیونهایی فارغ از قدرت و در عطش قدرت ارزیابی کردند. یک بخش از نتایج فعلی انتخابات امسال را نیز باید در این قالب جستجو کرد.

انتهای برش اصلاحات
جریان اصلاحطلب در کشور نتوانست بر قاعده پیروزی اصولگرایان در کشور بچربد و علیرغم پروپاگاندای رسانهای، بیش از ۶۰ درصد کرسیهای مجلس از آن اصولگرایان شد.
ظرفیت رأی اصلاحطلبان در سراسر کشور حکایت از آن داشت که علیرغم تخریبهای گسترده برعلیه دولت گذشته و اصولگرایان، بیشتری برش سیاسی اصلاحطلبان در فضای سیاسی کشور در تهران و برخی از کلانشهرها میباشد و عموم مردم همراه با سیاستهای نظام و اصولگرایان است.
مصداق یابی این فتح الفتوح برای اصولگرایان، منتج به پیروزی ۷۵ درصدی اصولگرایان آذربایجان شرقی (به تعبیر عضو شورای عالی اصولگرایان) و پیروزی مهم و قابلتوجه استاندار سابق آذربایجان شرقی شد.
رأی قابلتوجه و چشمگیر احمدعلیرضا بیگی در مقابل رقبای اصولگرا و اصلاحطلب خود، نشانگر ابعاد دیگری از تغییر موازنه سیاست و برخلاف روند ادعایی از سوی اعتدال و دولت بود.

همه در برابر یکی!
روی کار آمدن دولت راستگویان در سال ۹۲، نویدبخش این مسئله بود که برخلاف سنت رایج سیاسی ایران که تغییر دولت موجی از تخریب علیه دولت پیشین را به همراه خواهد داشت، دیگر این مسئله روی نخواهد داد. اما به رخ از مدیران ارشد استانی از همان ابتدای آغاز راه و با شیب تندی در آستانه انتخابات، همچون رئیس دولت اعتدال، دست به تخریب دولت گذشته شدند که مثلاً در حملهای تند به مدیران اجرایی پیشین، اظهار داشتند: «نگذارید کسانی به مجلس راه یابند که رانتخواری کنند و جیب خودشان را پر بکنند چراکه آن فردی که جهیزیه دخترش را از ترکیه میخرد و با هواپیما میآورد و کسانی که کیسهای سکه میگرفتند چهکاری میتوانند در مجلس برای مردم انجام بدهند؟!»
این اظهارات عجیب در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، موجی از نگرانی را در آستانه انتخابات از روند تخریبی “مجری انتخابات” برانگیخت و باعث شد تا وی بر مسند قضاوت بنشیند و حکم دهد. اما بیگی نیز در برابر این اقدام ساکت ننشست و آمادگی خود را برای مناظره با مدیر ارشد آن مقام اجرایی اعلام کرد.
رویکرد سلب انگارانه دولت فعلی در نفی دولت گذشته، حتی پس از گذشت ۲.۵ سال، گویی تأثیری درنتیجه انتخابات نداشته و بیگی توانست با رأیی قاطع در دور اول به مجلس شورای اسلامی راه یابد.
نواصولگرایی
درست یا غلط اما به جرات میتوان گفت حافظه تاریخی مردم آذربایجان شرقی و تبریز، احمد علیرضا بیگی را فراموش نخواهند کرد. عملکرد مثبت و قابلتوجه در زمان زلزله آذربایجان، حمایت از تراکتورسازی و حمایت از تولید و کار و ارتباط با مردم مواردی نیست که به این راحتی از کنار آن گذشت و به نشانه احترام کلاه از سر بردارند!
اصولگرایان در دوران موسوم بهاعتدال و تدبیر و امید به مردانی نیاز دارند که فارغ از گرایشات سیاسی حزباللهی و انقلابی، مردانی از جنس عمل و مرتبط با توده مردم باشند که بتوانند در کنار اصولگرایی، عملگرایی برخاسته از اصولگرایی را در خدمت به مردم بکار بگیرند.
