نگاهی به رابطه ایران و سعودی در یکسال اخیر؛

دیپلماسی تحقیر در عصر اعتدال

آیا عقب‌نشینی های دولت دکتر روحانی در برابر گستاخی‌های دشمنان، چه نسبتی با مثلث عزت، حکمت و مصلحت ترسیم‌شده از سوی رهبر معظم انقلاب در عملکرد کارگزاران سیاست خارجی دولت تدبیر دارد؟

سرویس سیاسی تبریزبیدار؛


عمر دولت موسوم به تدبیر و امید به سال پایانی خود نزدیک می شود و با برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، این دولت به‌پای تشکیل مجلسی همسو با خود نشسته است که در جهت تحقق وعده‌های شبه گفتمان معیشت محور اعتدال، تلاش کنند.


اما آنچه در این بازه زمانی فعالیت دولت یازدهم شاهد آن بوده‌ایم سنگربندی اعتدالیون در صف اول سیاست خارجی نسبت به سایر حوزه‌های فعالیت‌ دولت است. با بررسی رویکرد حاکم بر سیاست‌های دولت‌های پس از جنگ تحمیلی درمی‌یابیم هریک از دولت‌ها جدا از روش مندی خود در حضور روش مندانه در ساحت‌های مختلف، در یک بخش از فعالیت‌های خود برجسته بودند، دولت سازندگی در اقتصاد، دولت اصلاحات در سیاست داخلی، دولت مهرورز در حوزه اجتماعی سیاست‌های عمده خود را پیاده می‌کردند.


اما در سال ۹۲ و با توجه به جبر زمانی حاصل از رویدادهای دو سال پایانی دولت محمود احمدی‌نژاد در سیاست خارجی، انتخاب مردم در خرداد ۹۲ به کاندیدایی بود که نامش با پدیده «مذاکره» گره‌خورده بود.


از روز تحلیف حسن روحانی به‌عنوان رییس‌جمهور، سیاست خارجی و مذاکرات تابلوی راهنمای حرکت دولتمردان قرار گرفت و هرازگاهی در هنگامه قدم زنی‌های  ظریف با کری و مذاکرات دیپلماسی لبخندی تیم مذاکرات، سخن از بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی و برخورد عزتمندانه سایر کشورها با اتباع ایرانی و ایران در سایه اقدامات به‌اصطلاح درخشان دولت تدبیر و امید داشت. اما در میانه سخنان پرطمطراق درباره بازگشت عزت ملی، نقض غرض‌هایی بر این ادعاها روی داد که این ادعای اعتدالیون را زیر سؤال برد.

Image title

جوک عزت پاسپورت ایرانی

اولین حضور حسن روحانی در سخنرانی سازمان ملل و گفتگوی کوتاه تلفنی با باراک اوباما رییس‌جمهور آمریکا، چنان غروری را در بین مدعیان اصلاح‌طلبی و اصلاحات برانگیخت که گویی فتح الفتوحی برای اقتصاد و افتخاری برای کشور به ارمغان آمده است.


اما نقض این شادی پوشالی مدعیان اصلاح طلبی نکشید که جای خود را به پشت در نشینی یکی از منصوبان رییس‌جمهور اعتدالی در سازمان ملل منتهی شد.


عدم صدور مجوز برای حضور و تصدی سمت ابوطالبی نماینده جدید ایران در سازمان ملل از سوی آمریکا و درشت‌گویی های استکبار باعث نشد تا دکتر روحانی عقب بنشید و با اصرار آمریکا بر تصمیم خود، به‌ناچار اولین شکست برای دیپلماسی عزتمندانه دولت تدبیر و امید رقم خورد.


در این میان بود که بسیاری این پرسش را از رییس‌جمهور اعتدالی می‌پرسیدند که در میانه سخنان تعاملی و سازش آمیز بنفش پوشان اعتدالی، چه جای عقب‌نشینی از حملات آمریکا و عدم ایستادگی در برابر توهین‌هایی از سوی کشورهای غربی وجود دارد که دولت درصدد است با گفتاردرمانی بر روی آن سرپوش بگذارد.


تنش در مدار دوقطبی
بی‌شک گذشته از مذاکرات هسته‌ای به‌عنوان مهم‌ترین نمود سیاست ورزی دولت سیاست خارجی روحانی، روابط دولت تدبیر با یکی از کشورهای رقیب منطقه ایران تبدیل به یکی از کانونی‌ترین چالش‌ها و نقاط ضعف سیاست خارجی دولت حسن روحانی تبدیل‌شده است.


حسن روحانی در نخستین نشست خبری خود پس از پیروزی در ۲۴ خرداد ۹۲، از روابط “برادرانه” با عربستان سعودی و “روابط دوستانه و نزدیک باهمه همسایگان” سخن به میان آورد. سخنان این‌چنینی روحانی درباره عربستان، ریشه در روابط نزدیک اکبر هاشمی رفسنجانی و دولت سازندگی با عربستان سعودی و پادشاهان سعودی دارد، از یاد نبرده‌ایم که هاشمی در دو دهه اخیر نزدیک‌ترین روابط را با عربستان سعودی داشته و حتی در چندین سال اخیر ملک عبدالله پادشاه سابق سعودی و خانواده‌اش به خانه هاشمی و متقابلاً سفر داشته و دارند.


ایران و عربستان به‌عنوان دو بال رهبری جهان تشیع و تسنن (در ظاهر) رقابت تنگاتنگی را در ۳.۵ دهه اخیر داشته و با توجه به تنگناهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه و تلاش مذبوحانه عربستان برای معرفی خود به‌عنوان ام القرای جهان اسلام، این دو کشور در صحنه‌های مختلفی به رقابت و کشمکش و درگیری با یکدیگر پرداخته‌اند که جنگ سوریه نمونه اخیر و تام این جریان بوده و است.


این نزاع نیابتی ایران و عربستان در سوریه عوارضی را در یک سال گذشته در روابط دو کشور به همراه داشته است که با سیاست‌های ناکارآمد دولت تدبیر و امید، شکل نافرم تری را شاهد بوده است.

Image title


زانو زدن برای 
یک
 ویزا!

 اولین رویداد در سال جاری که پس از کارشکنی‌های آل سعود در مذاکرات هسته‌ای، توطئه کاهش قیمت نفت و منازعه در عراق و یمن، در فرودگاه جده و در جریان سفر حج عمره به عربستان به وقوع پیوست که در آن ماجرای شنیع، چندین افسر سعودی با تعرض جنسی به دو نوجوان ایرانی، واکنش‌های گسترده‌ای در میان افکار عمومی و رسانه‌ها اتفاق افتاد.


این ماجرا چنان بر اکبر هاشمی رفسنجانی گران آمد که پس از حذف دوستان وی در دایره ملک عبدالله پادشاه سابق سعودی از صحنه قدرت سیاسی در عربستان، آن را «رسوایی جدی برای نظام عربستان و دستگاه امنیتی این کشور» خطاب کند.


از سوی دیگر، همزمان با تداوم جنایات رژیم سعودی در یمن، در مهرماه امسال با سقوط جرثقیل در بیت‌الله الحرام در ابتدای مهرماه امسال، فاجعه‌ای در منی به وقوع پیوست که نشانگر بی‌کفایتی رژیم سعودی و قصور آنان در خدمت‌رسانی به حجاج بود. این فاجعه که منجر به از دست رفتن بیش از ۴۶۰ تن از حجاج ایرانی شد، با سکوت فاجعه‌بار دولت و خروش انقلابی ملت همراه شد.


دراین‌بین و علی‌رغم تلاش‌های دو ساله دولت یازدهم برای تلطیف فضا و برقراری ارتباط با ریاض، به وزرای ایرانی برای حضور در عربستان ویزا ندادند و بالاترین مسئول ایرانی مربوط به فریضه حج یعنی علی جنتی وزیر فرهنگ دولت تدبیر را پشت درب سفارت خود در تهران نگه داشتند.


هرچند که برخی اخبار بیان می‌کنند قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت با تلاش‌های محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه که امیر کویت را واسطه قرار داده بود توانسته ویزای عربستان را اخذ کند و راهی این کشور شود.


اما همچنان موضعی رسمی و قاطع از سوی دولت “تدبیر و امید” در برابر این فاجعه اتخاذ  نمی‌شود و حتی کار به‌جایی می‌رسد که وزیر خارجه ایران در کنار یکی از پادشاهان مستبد منطقه در جلسه‌ای زانو می‌زند و با وی به گفتگو می‌نشیند.


همزمان با این تحرکات انفعالی دولت، رهبر معظم انقلاب در سخنانی قاطع با هشدار به سران فاسد آل سعود فرمودند «  اندک بی احترامی به ده‌ها هزار نفر از حجاج ایرانی در مکه و مدینه و عمل نکردن به وظایف برای انتقال ابدان مطهر، عکس‌العمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت.»


با عقب‌نشینی آل سعود در برابر این هشدار قاطع رهبر انقلاب، شعله‌های آتش درگیری لفظی سیاسی کاهش یافت اما افکار عمومی این اتفاق تلخ و ناگوار و ناکارآمدی و انفعال دولت وقت را فراموش نکردند.

Image title

تداوم گستاخی و انفعال!

در اواسط دی‌ماه، آستانه تحمل بخشی از مردم، پس از گستاخی‌های مکرر رژیم سعودی و انفعال دولت وقت در اعتراض به اعدام شیخ النمر بالا و بالاتر رفت و با حمله به سفارت عربستان در مشهد و تهران به کنسولگری و سفارت این کشور حمله کردند که پس‌ازاین اقدام، تنش در روابط تهران-ریاض به اوج خود رسید و دو طرف سفارت‌خانه و کلیه روابط خود را قطع کردند.


در تازه‌ترین نمونه این جدال‌های لفظی ایران و عربستان و انفعال دولت اعتدال و گستاخی دولت سعودی، بازی‌های تیم‌های ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا که در برابر هم‌تیمی سعودی خود باید در تهران و یا تبریز برگزار می‌شد، با موضع منفعلانه و ضعیف دولت به کشورهای دیگر ازجمله ترکمنستان منتقل‌شده است.


حال در این میانه این پرسش مطرح می‌شود که درحالی‌که به قول دولت تدبیر و امید قرار بوده سیاست خارجی کشور رو به سمت اتخاذ روش‌های عاقلانه و مدبرانه روی بیاورد، آیا عقب‌نشینی های دولت دکتر روحانی در برابر گستاخی‌های دشمنان، چه نسبتی با مثلث عزت، حکمت و مصلحت ترسیم‌شده از سوی رهبر معظم انقلاب در عملکرد کارگزاران سیاست خارجی دولت تدبیر دارد؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *