سرویس فرهنگی تبریزبیدار؛
سلام ای کوه صبر و وقار و استقامت
فتاده در دل ما،شراری از غم تو
دو عالم خون بگرید،برای ماتم تو
چو شمع محفل تو،تمامی ِ کواکب
ز بس که غم کشیدی شدی امّ المصائب
آشنایی با زینب سلام الله علیها
حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.
نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقه الصغرى، عصمه الصغرى، ولیه اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکه الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و … میباشد.
فصاحت و بلاغت
کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایى که از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار می باشد. همان بانویى که امام سجاد علیهالسّلام در حق ایشان فرمودند: اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید که تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى که بشرى تو را تفهیم ننموده است
اى یزید! در آن روزى که خداوند بدنهاى پاک شهیدانمان را حاضر می کند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم وارد خواهى شد، امّا می دانى در چه حالى؟ در حالیکه خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین برده اى.
و اى یزید! براى تو همین بس که حاکم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودى کسى که این مقام را براى تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار کرده است (یعنى معاویه)، خواهد دانست که چه جانشین بدى براى خود تعیین کرده و در روز جزا درخواهید یافت که بدترین مکان از آنِ کیست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.
حضرت زینب (س) بزرگ بانوی جهان اسلام، بیدادگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهای دو جهان و به گفته امام سجاد (ع):
پس از واقعه خونبار کربلا نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت در این دوران ضمن حضور در کاروان اسرای کربلا در برابر حکام جور قرار گرفتند و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوی خاندان امیه پرداختند. آن حضرت در این دوران سخت با حضور در کاخ برخی حکمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تاکید برحقانیت طریق آل محمد بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم خط بطلان کشیدند.
صدیقه توانا، عقلیه دودمان وحی، تربیت شده خاندان نبوت، حضرت زینب کبری(س) است. همو که در بزرگواری و کرامتش بسیار سخن ها گفته و نوشته اند.
او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش افشان حق در برابر نیروهای ستمگر و کوبنده دژخیمان زورگو است.
زینب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقیله طاهره، متعلق به اخلاق الهی است. این بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداکاری در راه خدا و چشم پوشی از همه چیز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه یاد داد.
ایثار، فداکاری، وزانت عقل، صبر و بردباری، علم وسیع و دانش وافر، سخنان سنجیده و منطقی او در فرصت های حساس توأم با آن مظلومیت و ستم های جانکاهی که به او وارد آمده است، از او چهره یک شخصیت بی نظیر، رزم آور شجاع، جهادگر بی باک و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسیم نموده است که تا چرخ زمان حرکت دارد، تا نسل ها در روی زمین حیات دارند و تا زمین دور خورشید می گردد این چراغ فروزان، نورافکن جهانیان و نسل های آینده خواهد بود.
کرامات
به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسّلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، افرادى هستند که در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفیع و والایى می باشند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشکلات و معضلات امور دیگران است.
حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز بانویى بزرگوار از این دودمان پاک است که توسل به آن حضرت براى حل مشکلات بزرگ بسیار تجربه شده است و کرامات بسیارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.
ïشیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در کتابش مشارق الانوار می گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشکلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نوراین) حضرت زینب علیها السلام متوسل شدم و قصیده اى در مدح آن حضرت سرودم که مطلع آن چنین بود:
آلِ طاها لَکُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواکُمْ بِما لَکُمْ آلآء : و خدا به برکت آن بانوى گرامى مشکل مرا حل کرد.
سرچشمه صبر حضرت زینب علیهاالسلام
«صبر»، نیاز به یک پشتوانه معرفتی دارد؛ یعنی انسان باید حقیقت امور را بشناسد تا بتواند صبر کند، اگر انسان بداند که در پس آنچه برایش اتفاق میافتد، چه حقیقت و حکمتی نهفته است، آنگاه در برابر سختیها صبر و شکیبایی میکند که این امر در حضرت زینب(س) مصداق مییابد.
حضرت زینب(س) از جمله افرادی در خاندان رسولالله(ص) هستند که نام شریفشان را خود خداوند متعال تعیین کردهاند؛ یعنی این فرزند بزرگوار امیرالمؤمنین علی(ع) از ابتدای تولدشان مورد توجه خاص خداوند متعال بودهاند، ایشان تحت تعالیم الگوهای بالای انسانیت؛ یعنی در کنار خاندان وحی تربیت شدند و یکی از توصیفات حضرت زینب(س) این بود که پیامبر اکرم(ص) درباره ایشان فرمودند: «او شبیه همسرم خدیجه(س) است».
ویژگیهای حضرت زینب(س) این بود که تا حدی که توان داشت، به خانواده خود، چه به برادرانش و چه به همسرش عبدالله بن جعفر خدمت میکرد، به طوری که در تاریخ آمده که هیچگاه خلاف خواسته شوهر خود کاری انجام نداد و البته تمام اینها را از مادرش حضرت فاطمه(س) آموخته بودند.
نائبه الحسین
از جمله ویژگیهای حضرت زینب (س) که جزء القاب ایشان نیز میباشد نائبه الحسین است.
این ویژگی نائب برادر بودن خصوصیت و ویژگی منحصر و مخصوص ایشان میباشد. زینب (س) در انجام رسالتی که بر عهدهاش بود کوتاهی نکرد و هرچه در توان داشت در راه زنده نگهداشتن قیام و نهضت برادر خود بکار برد.
مرحوم سید نعمت الله جزایری در این باره میگوید مقام و منزلت زینب (س) قریب مقام امامت بود که از طرف برادر در کربلا، در روز عاشورا یا شب آن نائل شد.
امام حسین (ع) در روز عاشورا و قبل از آن مکررا به مناسبتهای مختلفی به خواهر خود وصیت و سفارش میکرد که پس از شهادتش صبر و تحمل کند و هرگز کاری که موجب شادی دشمن میشود انجام ندهد.
آن زمانی که حضرت(ع) از اسب به زمین افتاد، زینب بلافاصله خودش را به بالین برادر رساند، خود را روی بدن برادر انداخت و فرمود: آیا تو برادر منی؟ آیا تو پسر مادر منی؟ و …. با گریه و زاری زینب (س)، امام(ع) به هوش آمدند و فرمودند: … یا اُختاه هذا یوم التناد و هذا یوم الذی و عدنی بهِ جدی و هو الی مشتاق، خواهرم صبر پیشه کن.
بنابراین آخرین کسی که در واپسین لحظات، سخن برادر را شنید و از وصایا و سفارشات آن حضرت آگاه گردید، زینب (س) بود.
جمع اضداد بودن حضرت زینب (س)
از دیگر ویژگیهایی که در زینب کبری(س) میتوان یافت، وجود صفات و خصوصیات متضاد و مختلف در ایشان است. ایشان همانندپدر بزرگوارش حضرت امیرالمومنین(ع) همان طور که علما و محققین کشف کرده و گفتهاند، دارای صفات و خصوصیات متضاد و مختلف بوده است یعنی در زمانی از آن بانو یک نوع صفت سراغ داریم و در زمانی دیگر صفتی ضد آن. به عبارت دیگر، خصوصیاتی در آن حضرت وجود داشت که کاملا منافی و متضاد با هم بودهاند.
شاید برای بسیاری از افراد شگفت انگیز باشد که بگوییم زینب(س) هم دارای صفات مختلف و متضاد بوده است. البته زینب به آن مرتبهای که علی(ع) دست یافت نمیرسد، ولی بالاخره در طول حیات زینب(س) هم صفاتی میبینی که حتی با طبیعت و خصوصیات زنان معمولی سازگاری ندارد. مثلا از جمله صفاتی که در زنان بیشتر از مردان وجود دارد؛ رقّت قلب و احساسات و عواطف است که به مجرد دیدن و یا شنیدن حادثه و واقعهای تأثر آور متاثر شده و چه بسا از دیده شان اشک جاری میشود.
زینب (س) هم مستثنا از این خصوصیت نمیتوانست باشد، ایشان هم رقت قلب نشان میدهد و از دیدن ناراحتی و مصیبت، متاثر و مغمون میگردد. در شب عاشورا هنگامی که امام حسین (ع) مشغول تمیز کردن شمشیر بود و با خودش اشعاری زمزمه میکرد،زینب (س) فورا شروع کرد به گریستن و گریه و نالهای سر داد و سپس بی هوش شد.
اما همین زینبی که چنین رقّتی دارد و از اینکه برادرش را از دست خواهد داد میگرید و بی هوش میشود، در جریان اسارت کوچک ترین گریه و ضعفی از خود نشان نمیدهد و حتی امام سجاد(ع) را تسلیت میگوید.
باز در جایی دیگر می بینیم که زینب زنی است که از شدت حجاب و عفت کسی او را نمیبیند و صدایش به گوش نامحرمی نمیرسد، حتی نزدیک ترین همسایهها. هرگاه میخواهد برای زیارت مرقد نبی اکرم (ص) برود شبانه و آن هم با محافظت کامل پدر و برادرانش حرکت میکند.در حفظ حجاب و عفت خود میکوشد. اما همین زینب(س) در عاشورا و در بازار کوفه در میان جمع کثیری از زن و مرد و پیر و جوان فریاد میزند و صدای خود را هرچه توان دارد، بلند میکند تا همه بشنوند، چراکه رسالت الهی اش اینگونه اقتضا میکند، آنچنان حیا و عفت را با فصاحت و بلاغت و نیز شجاعت و شهامت در میآمیزد که اعجاب همگان را بر میانگیزد.
راوی میگوید: لم اَرَ والله خفره قط انطق منها[۴] به خدا سوگند من زنی را ندیدم که به این اندازه حیا و عفت داشته باشد و در عین حال گویاتر و تواناتر از زینب(س) باشد.
حضور فعال در همه صحنهها
از دیگر ویژگیهای حضرت زینب (س) حضور فعال او در صحنههای جهاد و مبارزه با ستمکاران بود. از آن هنگامی که خودش را شناخت و توانست بین حق و باطل تمییز بدهد در جریانات سیاسی-اجتماعی حضور داشت.
گویی زینب باید شاهد و ناظر حوادث تاریخ باشد تا در موقع مناسب بتواند به وظیفه خود که همان رساندن کاروان حسینی به سر منزل مقصود است عمل کند.
زینب (س) شاهد بود که چگونه جد بزرگوارش مورد آزار و اذیت قرار گرفته، چگونه دنیا طلبان به خانه فاطمه(س)، محل نزول ملائکه الله هجوم بردند و چگونه آنجا را آتش زدند و مادرش را مضروب ساخته، پدرش را ریسمان بر گردن به طرف مسجد بردند.
زینب حاضر بود، میدید که چگونه میخ در به پهلوی مادر فرو می رود و چگونه برادر کوچکش محسن سقط میشود. زینب شاهد بیست و پنج سال خانه نشین شدن علی (ع) بود. وی شاهد بود که پس از خلافت پدرش چگونه دوستان و نزدیکان او از شدت عدالت علی (ع) از دورش پراکنده شده و به دشمنی با او برخاستند.
زینب میدید که پدرش در این مدت چهار سال و اندی با مشکلات اساسی و بزرگی همچون ناکثین و مارقین و قاسطین روبرو است و سرانجام شاهد ضربت خوردن و شهادت پدرش بوده است.
و باز هم در آن زمانی که برادرش امام حسن(ع) پس از پدرش خلافت را به دست گرفته و با مشکلاتی مواجه میشود و با بدترین و پلید ترین دشمن اسلام یعنی معاویه به مبارزه میپردازد شاهد و حاضربود.
زینب می بیند که یاران معاویه چشم و گوش بسته مطیع فرمان او بودند، اما امام حسن(ع) یارانی دارد که به طمع دنیا حضرت را تنها گذاشته و به معاویه پیوستند. خیانتی که موجب شد حضرت به ناچار پیمان صلح را امضاء نماید. آری زینب در جریان تمامی این حوادث و اتفاقات قرار داشت.
و اما حضور زینب(س) با امام حسین(ع) در نهضت کربلا حکایتی دیگر است در اینجا زینب(س) هم هدف و آماج تیر حوادث و مصائب قرار میگیرد. هم باید مصیبت از دست دادن برادر و بستگان نزدیک خود را تحمل کند و هم اسیر شود و در عین حال در اسارت باید مبارزه و جهادی داشته باشد.
زینب(س) باید در همه عرصههای جهاد و مبارزه حضوری فعال داشته باشد هم خطیب باشد، هم محا فظ حضرت سجاد (ع) و اسرای دیگر، هم هدایتگر، خط دهنده، ترسیم کننده خط مشی سیاسی و هم مبین احکام شرع و جوابگوی یاوه سرایی دشمن. زینب (س)باید اهانت ها و دروغ ها و نسبت های بی اساس دشمنان به شهدا را پاسخ گوید و حقیقت امر را روشن سازد.
بنابراین در جریان اسارت اگر احیانا کسی به شهدای کربلا دروغ و افترایی را مرتکب میشد، زینب(س) خاموشی و سکوت را بر خود روا نمیدانست و دروغش را بر ملامیساخت و در یک کلام حضور زینب در اسارت باعث شد که تاریخ عاشورا از هرگونه دروغ و تحریف مصون و محفوظ بماند.
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
وفات آن حضرت
حضرت زینب سلام ا… علیها، شیرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در ۱۵ رجب سال ۶۳ هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات نموده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.
مزار ملکوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینک زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام مى باشد.
بلبل طبعم غزل خوان در ثناى زینب است
مرغ روحم پر زنان اندر هواى زینب است
کوکب برج حیا و مظهر عصمت بود
مادر گیتى به حیرت از حیاى زینب است
صد هزاران حاتم طائى گداى درگهش
چشم عالم بر در جود و سخاى زینب است
خوش وفا بنمود بر آن عهد و پیمانى که بست
اهل عالم مات و حیران از وفاى زینب است
کى مصیبتها ى آن بانو شود محو از نظر
آسمان گوهر فشان هر شب براى زینب است
ز آفتاب روز محشر نبودیش بیم و هراس
هر که او امروز گریان در عزاى زینب است
بود صابر در مصائب بر قضاى حق رضا
روز محشر هم رضاى حق رضاى زینب است
دین احمد سرفراز از همت والاى اوست
چون حسین یار و معین و پیشواى زینب است
