سرویس سلامت و خانواده تبریزبیدار؛ بتول حیدری
یک اتاق برای یک نوجوان یعنی همهچیز. مکانی ایدهآل برای تماشای تلویزیون، استفاده از رایانه، تلفن زدن، خواندن کتاب، گوش کردن به موسیقی، انجام تکلیف درسی و البته تنهایی!
اتاق یک نوجوان تصویر قابل لمسی از آن چیزی است که در ذهن او میگذرد. به همریختگیها و آشفتگیها به هیچ وجه چیز عجیبی نیست.
اتاق یک نوجوان جزیرهای گم شده در میان اقیانوسی دورافتاده نیست بلکه فضایی در میان خانه است. نوجوان در سنی قرار دارد که تنهایی را به بودن در میان خانواده ترجیح میدهد. سپس اتاقش را به هم میریزد تا آن را تبدیل به قلمروی خود کند تا بتواند در آن تنها باشد و دیگران از او گریزان شوند. او به گوشهنشینی در مکانی مخصوص به خود نیز دارد.
اتاق نوجوان فضایی است که والدین حق ورود ندارند و کاملا برعکس پاتوق همیشگی دوستان است. همین امر والدین را نگران میکند. این اتاق شبیه استودیویی است که نوجوان در آن میخورد، میخوابد، کار میکند و…
نوجوانان ۱۱ تا ۱۸ ساله میکوشند قوانین خانوادگی و جامعه را زیر پا بگذارند و همهچیز ابتدا از اتاقشان شروع میشود. شاید آنها تا قبل از این سن، هر روز جمعه اتاق را مرتب میکردند اما از این به بعد شما رنگ یک اتاق مرتب را نخواهید دید. جورابها لنگه به لنگه و زیر تخت پیدا میشوند. لباسها روی تخت، صندلی همیشه نامرتب است و شما نمیتوانید به نوجوان حرفی بزنید چون به شما پرخاش میکنند و با تندی میگویند: «اتاق خودم است».
یکی از مشکلات والدین بی نظمی و شلختگی نوجوان است. بیشتر مادرها از بی نظمی نوجوان رنج می برند و به قول معروف حرص می خورند. بیشتر والدین درمورد اینکه نوجوان دختر و یا پسرشان اهمیت زیادی به نظافت و مرتب کردن اتاقشان نمیدهند اعتراض دارند و این اعتراض انها تا اندازه ای زیاد است که این موضوع باعث اختلاف و مشکلات ارتباطی بین والدین و فرزندشان می شود.
ما بعنوان والد باید بدانیم که اتاق و وسایل شخصی نوجوان ما از موضوعات و حریم هایی است که فرزند نوجوان ما به آن بسیار حساس است و هرنوع اعتراض ما به عدم مرتب بودن و یا مرتب نکردن انها، با واکنش نامناسب فرزند ما روبرو می شود.
نوجوان ما این محدوه را جزو قلمروه خود میداند و نمی پذیرد که والدینش در آن دخل وتصرفی بکنند.
ما بعنوان والد می بایستی بدانیم که فرزند ما بعد از ۱۴ ماهگی بتدریج مسیر مستقل شدن را اگر راه برای او هموار باشد بدرستی طی خواهد کرد (مگر اینکه ما اورا بخودمان وابسته کنیم که این یک مشکلات زیادی را هم برای او وهم برای ما بوجود می اورد).
مرحله نوجوانی دوره جست وخیزهای هیجانی انگیز و نگران کننده ای برای هر نوجوانی میباشد. و در این مرحله او بدنبال شناسایی عملی هویت جنسی و استقلال و تامین ازادی خود میگردد و هرنوع تذکر اضافی و بحث های تکراری از طرف شما به او فقط رابطه شما را کدر تر میکند و نتیجه مناسب و دلخواهتان را بدست نخواهید آورد.
ما بعنوان والد باید بدانیم که بهم ریختگی اتاق نوجوان ما نشان دهنده بهم ریختگی ذهن او است و این بهم ریختگی کاملا عادی و معمولی است.
ما بعنوان والد باید بدانیم هرگزنمیتوانیم دوست فرزندانمان باشیم ما فقط باید رفتار دوستانه با آنها داشته باشیم. بطور مثال شما اگر از دختر و پسر۱۵ ساله خود ایراد بگیرید که چرا مثلا لباسهایش را ریخته روی هم وانها را مرتب نمیکند از شما حتما دلخور می شود اما اگر دوست فرزندتان همان جمله شما را بگوید حتی با لحن تند تر، فرزند شما از دوستش دلخور نمیشود میدانید چرا؟چون شما به قلمرو ذهنی و عینی او تجاوز کرده اید ولی دوستش با اجازه او در قلمرو او پا گذاشته است.
اگر ما بعنوان والدین بدانیم که از دوران کودکی با آزاد گذاشتن فرزندمان(یعنی فرزند ما حق تصمیم گیری داشته باشد)،و تامین آرامش و امنیت او همراه با برخورد محبت امیز و دوستانه و صمیمانه ما با فرزندمان رابطه ما را با او بشکلی بسیار خوبی در خواهد اورد. بطوریکه او بتدریج دربیشتر کارهایش با ما مشورت خواهد کرد و خودش فرزند با نظم و انضباطی خواهد شد که استقلالش منتهی به اتاقش و یا پنهان کاریهایش نخواهد شد. اما اگر ما از دوران کودکی برعکس این رفتار را داشته ایم و یا رفتارمان درسالهای رشد او از۱۴ ماهگی به بعد به شکلی ناقص بوده است امروزه که به او تذکر میدهیم ویا میخواهیم که اتاقش را مرتب کند و یا چرا دیر میاید و یا چرا نمیگوید کجا میرود و یا پولهایش را چکار میکند؟ فرزند ما اهمیتی به پرسشهای ما نمیدهد. چرا؟ چونکه زمانی که ما درتمام کارهای او از کودکی تا امروز دخالت کرده ایم. زمانی که ما همیشه برای او تصمیم میگرفتیم که مثلا چه بپوشد چه بخورد وکجا برود و چه بکند و چه و چه . بایستی میدانستیم نتیجه چنین رفتاری مارا به ناکجا آباد میبرد.بطوریکه درنوجوانی و بزرگسالی که فرزندمان توانایی پاسخ گویی و مخالفت با ما را دارد ، ما زبان فرزندمان را متوجه نمیشویم. امروز که به سراغ اتاق او میرویم و قصد مرتب کردنش را داریم و یا از او میخواهیم که اینکار رابکند این خواسته و رفتار ما برای او بمنزله خدشه دار کردن سلطنت و قلمرو او است. تا بحال نمیتوانسته جلوی ما بایستد ولی امروز می تواند و اینکار را برخلاف میل و خواسته ما انجام میدهید!!!
راه چاره چیست؟
۱. به اتاق او سرزنده نروید.
۲. اتاق اورا هرگز بجای او مرتب و تمیز نکنید
۳.اگر هروقت که ازجلوی اتاق او رد میشوید از دیدن اتاقش ناراحت میشوید در اتاقش را ببندید.
۴. بدانید در جدول ترجیحات او نظافت و مرتب کردن اتاقش جایی ندارد و شما بزور نمیتوانید این کار را در جدول او بگنجانید.
۵.خیلی سخت گیر و مقرراتی رفتار نکنید چون واکنش عکس می بینید
۶.بپذیرید که فرزندتان بزرگ شده و انسان مستقلی میخواهد باشد و یکی از راههای گذار به استقلال ریخت پاشیدگی اتاق است
۷.شما در زندگی او تعیین کننده نیستید اجازه دهید مستقل شود .
