سرویس سلامت و خانواده تبریزبیدار؛ بتول حیدری
خانواده یکی از اصلیترین و مؤثرترین نهادهای اجتماعی است و اولین هستهی زندگی اجتماعی بشر از خانواده آغاز میگردد. از این رو، تغییرات ارزشی در حوزهی خانواده در جامعه نیز تأثیرگذار است و البته تغییر در عرصههای گوناگون جامعه، اعم از فرهنگی، اقتصادی و… نیز در مناسبات خانوادگی تأثیرگذار خواهد بود.
یکی از عرصههایی که در این سالها دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده، فرزندآوری و روند رشد جمعیت است. باروری در جمعیتشناسی مفهوم مهمی قلمداد میشود. اهمیت باروری برای جمعیتشناسان تا آنجاست که آن را جزء وقایع چهارگانهی حیاتی برمیشمارند و از آنجا که در افزایش یا کاهش جمعیت به طور مستقیم تأثیرگذار است، به عنوان مهمترین عامل حرکت زمانی جمعیت شناخته میشود.
در حال حاضر، هرم سنی جمعیت ایران در حال انتقال از جوانی به سالخوردگی است. بدین ترتیب، اگر نقطهی شروع کاهش اساسی و مستمر باروری در ایران را سال ۱۳۶۵ در نظر بگیریم، تا سال ۱۴۲۵ ساختار جمعیت ایران کاملاً سالخورده خواهد بود.
به نظر میرسد بین سبک زندگی و تحولات جمعیتی ارتباطی دوسویه برقرار است. با کمرنگ شدن فرهنگ و ارزشهای اسلامی و جایگزین شدن سبک زندگی غربی، طی سالهای اخیر، شاهد کاهش غیرقابل باور جمعیت هستیم که این مسئله یک تهدید جدی برای امنیت کشور به شمار میآید.
سیاستهای کنترل جمعیت در ایران در سالهای دهه هفتاد به خوبی اعمال شده بود و نتایج مشهود و چشمگیری داشت، اما این روزها به رغم سیاستهای تشویقی دولت ـ هرچند در میان راه، ابتر ماند و همچنان آمار جمعیت ایران روند کاهشی دارد. وطبق آمار۱۹ درصد خانوادهها نیز تکفرزند هستند به طوری که ۳۳ درصد خانوادههای ایرانی یا فرزند ندارند یا تکفرزند هستند.
دراین ارتباط سیاستهای کنترل جمعیتی در ایران از سالهای دهه سی و چهل پی گرفته شده است، مهمترین رخداد این عرصه در سال ۱۳۷۲ بود که با حذف همه سیاستهای تشویقی سه اولاد به بالا، سریعترین کاهش ثبت شده در نرخ رشد جمعیت یک کشور شد و نرخ رشد جمعیت ایران را در مدت کوتاهی از ۳٫۲٪ به ۱٫۲٪ در سال رساند. این در حالی است که قانون حذف سیاستهای تشویقی فرزند سوم به بعد، در سال ۱۳۷۲ رسما به تأیید شورای نگهبان رسید.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، میزان باروری کل کشور ۸/۱ فرزند برای هر مادر و رشد جمعیتی کشور ۶۲/۱ بوده و در سرشماری سال ۱۳۹۰، متوسط رشد جمعیت کشور در دورهی ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، برابر با ۲۹/۱ اعلام شده است.
در اثر افت باروری و در کنار آن، افزایش امید به زندگی و کاهش مرگومیر، به تدریج جمعیت وارد دوره سالمندی میشود که این امر خود تبعات بسیاری، از جمله کاهش جمعیت در سن کار و به دنبال آن، افزایش تدریجی جمعیت مهاجرین خارجی و… را در پی خواهد داشت. این شرایط مستلزم برنامهریزی و ارائهی راهکار برای خروج از این بحران است.
نتیجه کنترل جمعیت در کشور ما چه بود؟
در یک مقطع زمانی، سیاستِ “فرزند کمتر زندگی بهتر” در کشور اجراء شد و اکنون که نتایج این سیاست هویدا شده، این اشتباه تاریخی بیش از گذشته مشهود است و نه تنها وضع زندگی مردم بهتر نشد، بلکه اکثر خانواده هایی که فرزند کمتری دارند، جدای از صدمات روحی روانی که به بچه های تنها وارد شده، بچه هایی را پرورش داده اند که با توقعات فزاینده روبه رو هستند و به داشته های خود، قانع نیستند!
دلایل زوج ها برای بچه دار نشدن
اما بررسی ها درباره مهم ترین دلایل نخواستن فرزند را میتوان: «عدم توانایی برای تامین هزینه های فرزند دیگر»، «تعداد مورد نظر فرزندان» را دلیل عدم تمایل خود به آوردن فرزند دیگر عنوان کردند وهمچنین «تداخل فرزندآوری با علایق، تفریحات و برنامه های کاری و تحصیلی»، «نگرانی نسبت به آینده فرزندان» و «بی رغبتی زوجهای جوان به داشتن فرزند» را میتوان از پیامد وجود مسائل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی از جمله طلاق و بیاعتماد به همسر دانست.
عدم مسولیت پذیری جوانان
باید دید که چه مواردی باعث ایجاد چنین تفکری در جوانان شده است که برخی برای همیشه عنوان میکنند میلی به داشتن فرزند ندارند و برخی هم تا جایی که ممکن است تولد کودک را به تاخیر میاندازند و در نهایت به داشتن یک بچه اکتفا می کنند.
در دو دهه اخیر با توجه به تغییرات فرهنگی در جامعه به دلیل تغییرات فرهنگی و اجتماعی و کاهش آمار ازدواج، بسیاری از جوانان به دلیل نداشتن احساس مسئولیت در هنگام رشد خود از پدر و مادر شدن فرار میکنند. البته در کنار این مشکل میتوان اشتغال و تحصیل را هم از علل این تغییر رفتار نام برد.
امروزه در خانوادهها کمتر به فرزندان مسئولیت واگذار میشود و حتی بارها ملاحظه میشود که والدین در سن بالا برای تهیه نیازمندیها از خانه بیرون میروند اما فرزند آنها در خانه مشغول تماشای تلویزیون هستند.
تغییر نگرش جنسی عامل اصلی است؟
وجود روابط دوستی بین مردان و زنان که ازدواج را نیز تاخیر میاندازد این بار آسیب خود را در قالب عدم تمایل به داشتن فرزند نشان میدهد. همان “اولاد” در زمان گذشته که رکن مهمی در خانواده و خاندان محسوب میشد در روزگار صنعتی با بیمهری مواجه شده است تا ایران نیز مانند سایر کشورهای صنعتی از کشوری جوان به پیر تبدیل شود!
ما با “تغییر نگرش جنسی” مواجه هستیم، این که در بحث مسائل جنسی شناسی دو بحث “رابطه جنسی معطوف به خانواده” و “رابطه جنسی معطوف به لذت” وجود دارد که در شرایط کنونی در حال انتقال “رابطه جنسی معطوف به خانواده” به “رابطه جنسی معطوف به لذت” هستیم.
همچنین با انقلاب جنسی، روابط جنسی به امری بسیار پیش و پا افتاده و مبتذل و لحظهای تبدیل خواهد شد. با این اوصاف کسی زیر بار تشکیل خانواده و ازدواج نمیرود و در صورت ازدواج نیز از داشتن بچه سرباز میزند. چراکه با ولد بچه از برخی جذابیتهای جنسی زن کاسته میشود.
مسایل اقتصادی عامل نداشتن تمایل به بچه دارشدن است؟
بسیاری از مردان می گویند تحت فشار هستند و از نظر مالی توانایی حمایت از فرزند را ندارند. گاهی هم مرد به دلایل اقتصادی تمایلی به داشتن فرزند دوم ندارد. گاهی هم خواسته ها و بلندپروازی ها مانع فرزنددارشدن می شود زیرا مرد می خواهد بهترین امکانات را برای فرزندش فراهم کند اما چون چنین توانایی ای ندارد، قید فرزنددارشدن را می زند.
در این ارتباط باید عوامل کم توجهی به مقوله تمایل نداشتن زوج های جوان به فرزند آوری را مورد بررسی قرار داد تا خطر پایین آمدن باروری در ایران به درستی کنترل شود.
نتیجهگیری
با توجه به شرایط جمعیتی کشور و عواملی که بیان گردید، ضروری است که برای حل مسئلهی کاهش فرزندآوری برنامهریزی صورت گیرد تا این مسئله تبدیل به بحران نگردد. از این رو، هم باید سیاستگذاریهایی در سطح کلان صورت گیرد و هم فرهنگسازی در سطح خانوادهها.
دولت باید با اجرای سیاستگذاری و تنظیم قوانین امر فرزندآوری را تسهیل کند؛ به نحوی که با وجود تحولات صورتگرفته، زمینهی تسهیل فرزندآوری فراهم شده و چالش پیشآمده تبدیل به بحران نشود.
علاوه بر برنامهریزیهای کلان و سیاستگذاریهای تقنینی و اجرایی، عوامل فرهنگی نیز در این زمینه نقش بسیار پررنگی دارند. تبلیغات و شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر» که از دههی ۶۰ در ایران رواج یافت و تبلیغات متنی و تصویری با همین مضمون بر روی مواد غذایی و بسیاری از کالاها و بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر، فیلمها و سریالهای تلویزیونی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم فرزند کمتر را ترویج کردند و… در نهادینه کردن این فرهنگ (فرزند کمتر) تأثیر بسزایی داشتند.
سیاستگذاریها و اقدامات پزشکی و بهداشتی در زمینهی تنظیم خانواده و ارائهی خدمات پیشگیری از بارداری به مردم نیز در این زمینه تأثیر بسزایی داشت.
بنابراین همان گونه که همهی عوامل و نهادها در کنار هم این فرهنگ را نهادینه کردند و در رسیدن کشور به این وضعیت جمعیتی نقش داشتند، در شرایط کنونی نیز برای اصلاح این روند و هر گونه برنامهریزی و سیاستگذاری برای افزایش جمعیت، نیازمند فعالیت یکپارچه و هماهنگی همهی نهادها و عوامل تأثیرگذار است.
