به گزارش تبریزبیدار، حدود ۱۰ ماه به آغاز تبریز ۲۰۱۸، زمان باقیمانده و هرروز که برگی از تقویم تاریخ رویهم گذاشته میشود، به این رخداد نزدیکتر میشویم. تبریزبیدار بنا بر رسالت رسانهای خود و با همکاری کانون ایرانشناسی و گردشگری دانشگاه تبریز، میزبان نشستی با عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ و معماری بر گردشگری تبریز ۲۰۱۸» در تحریریه خود بود.
در این نشست، اکبر قاسمی استاد دانشگاه و عضو انجمن علمی گردشگری ایران و همچنین سعید مهریار کارشناس ارشد مرمت بناها و بافتهای تاریخی به همراه تعدادی از دانشجویان گردشگری، به ارائه مباحث و تبادل نظر پیرامون آثار فرهنگی و معماری در گردشگری شهر تبریز پرداختند.
متن کامل این نشست در پی می آید:
ضرورت تعریف محور تاریخی_فرهنگی گردشگری در شهر تبریز
به نام خدا و با سپاس از هر دو استاد محترم و دانشجویان عزیز که دعوت تبریزبیدار را برای این نشست قبول کردند. جناب آقای مهریار سوال ابتدایی و بحث را با جنابعالی آغاز کنیم، تخصص اصلی شما در زمینه معماری است، یکی از مؤلفههای مهم در بحث گردشگری، موضوع ابنیه های تاریخی و ظرفیتهای در گسترش و ترویج گردشگری شهری است. با توجه به رویداد تبریز ۲۰۱۸، شما نقش این مؤلفه را در گردشگری این شهر چگونه ارزیابی میکنید؟
مهریار: به نام خدا. بنده هم خدمت شما عرض سلام و ادب دارم و امیدوارم بحث خوبی داشته باشیم. از اولین روز طرح این موضوع تبریز ۲۰۱۸، بهعنوانیک شهروند عادی تحصیلکرده که با میراث فرهنگی فعالیت داشتهام، اظهار داشتهام که در کنار مشکلات بسیار حوزه گردشگری، بستر فرهنگی گردشگری برای تبریز ۲۰۱۸ مهیا نیست، اما چه کنیم که این رویداد فرا خواهد رسید و خواهناخواه بایستی این بستر را آغاز کنیم.
در مورد بناهای تاریخی در شهر تبریز، باید این مسئله را مدنظر قرار دهیم که شهر تبریز در طول تاریخ، ۱۳ لایه استقراری را دارا بوده است و اگر یکزمانی تبریز با ۱۳ زلزله ویرانگر سرپا مانده است، پس اتفاقی به لحاظ جغرافیایی و استراتژیک رخداده که در همان مکان پیشین حیات خود را تداوم بخشیده است. بیشتر ابنیه تاریخی ما به سده ۱۳ مربوط میشود و تشکیل شهر که اکنون در حال بررسی آن هستیم، از آن زمان آغازشده است.
ما زمانی موفق خواهیم شد که به نقاط منفی داشتههای خود نیز بنگریم که صرفاً محدود به داشتههای مثبت خود نباشیم، تبریز زمانی در حوزه گردشگری تبریز ۲۰۱۸ موفق خواهد شد که یک محور تاریخی_فرهنگی برای خود تعریف نماید. تاکنون روی مسئله محور تاریخی_فرهنگی تبریز کار نشده و علیرغم وجود بزرگترین بازار سرپوشیده جهان در تبریز، پرسش اساسی در اینجاست که تا چه اندازه ما بسترسازی و زمینهیابی برای این مسئله را فراهم ساختهایم.

عناصر معماری تبریز در بطن محلات گمشدهاند
از منظر معماری، بازار تبریز مفصل ارتباطی شهر با حومه است و از یکسو با دارا بودن درب گجیل در جنوب غرب تبریز، سامان میدانی در شمال غرب تبریز و دروازه نوبر در انتهای بازار در قسمت شرقی، ظرفیتهای بسیاری در خود دارد و تبریز برای رقم زدن یک اتفاق تاریخی در تبریز ۲۰۱۸ باید پتانسیلهای تاریخی خود را بشناسد. بسیاری از مسئولین برای این ابنیه تاریخی دل میسوزانند، اما زمانی کهعلیرغم دارا بودن تعهد، از تخصص کافی برخوردار نباشیم مطمئن باشید خیانت کردهایم و تعهد و تخصص بایستی همراه و در کنار هم باشند، اما در حوزه میراث فرهنگی ما بیشتر تعهد صرف را مشاهده کردهایم.
بهترین قدم در این مسیر شناسایی و معرفی ابنیه تاریخی است، چه کسی بنای خواجه علی سیاهپوش را دیده و میدانید که بهترین کارمندی ریز در این بنا واقعشده، اما در خیابانهای منجم گم شدهاستوکسی نمیداند یک بنای دوره صفویه در آنجا واقعشده است! ما در معرفی ابنیه تاریخی صرفاً در بازار تبریز و خانههای تاریخی محدودشدهایم، اما عناصری را در تبریز شاهد هستیم که در بطن محلات تبریز گمشدهاند و به نظرم اولین کاری که باید در حوزه گردشگری بناهای تاریخی انجام شود، ترسیم یک محور تاریخی_فرهنگی گردشگری همانند اصفهان در تبریز است.
میراث فرهنگی باید مسئولیت اجرای این کار را بر عهده بگیرد و در کنار ارتباطات با سایر ارگانها، با شهرداری تبریز ارتباطات و تعاملاتت گستردهای را داشته باشد؛ چراکه شهرداری مسئول اصلی ابنیه تاریخی است و بیشترین تخریب این ابنیه نیز توسط شهرداری صورت گرفته است.
بهسادگی با یک خط کش و احداث خیابان، ابنیه تاریخی را به دوتکه مجزا نکنید
متأسفانه از روز اول این ارتباط میان میراث فرهنگی و شهرداری شکل نگرفته و دیدگاه میراث فرهنگی این بوده که شهرداری در حال تخریب ابنیه است و شهرداری نیز سازمان میراث فرهنگی را مانع اقدامات خود پنداشته است. در حوزه ابنیه تاریخی ما شاهد باغهای تاریخی، کاروانسراها و …. هستیم و این دست اقدامات مستلزم وجود بودجه کافی است، قبول کنیم که تا دو سال پیش سازمان میراث فرهنگ با میلیاردها بدهی در آستانه ورشکستگی قرار داشت و تازه به دوران تثبیت بازگشته و ما نباید ارتباط با سایر ارگانها را قطع کنیم.
بنده تا چه زمانی به دانشجویانم بگویم که شما مسئولین آینده سازمان میراث فرهنگی و شهرداری، بهسادگی با یک خط کش و احداث خیابان، ابنیه تاریخی را به دوتکه مجزا نکنید و به عنصر تاریخی آن ابنیه توجه نمایید. ما کدام مرکز را برای کمک به گردشگران در حوزه ابنیه تاریخی تبریز تأسیس کردهایم، هر ارگان برای خودکار میکند؛ خانه اردوبادیی در اختیار سازمان اسناد است و هر کاری بخواهد انجام میدهد.
پس از ۵۰ سال نمیتوانیم ادعا کنیم که در شهر تبریز دارای ابنیه تاریخی خصوصاً در رابطه با مساجد چوبی شهر هستیم. اولین دورههای مساجد چوبی در تبریز با الهام از مساجد مراغه در این شهر احداث میشود که بهترین نمونه آن مسجد سید ابراهیم و المهدی در تبریز است، اما کدامیک از اینها باقیمانده، هیئتهای امنای این مساجد با استفاده از نفوذ و روابط در شهرداری و سازمان میراث فرهنگی، به مساجد طاق آهک تبدیل میکنند.

سازمان میراث فرهنگی در تبریز یک نفر متخصص با تحصیلات ابنیه تاریخی را در استخدام و همکاری خود ندارد و شما انتظار دارید با این شرایط گردشگری در حوزه ابنیه تاریخی گسترش یابد؟! بسترسازی در این زمینه هنوز انجامنشده و برای عنصر اصلی اقدامی صورت است؛ میدان صاحب آباد تبریز چشم محور تاریخی_فرهنگی تبریز است و تمامی اتفاقات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهر از این محل آغازشده، اما سخن ما صرفاً این بوده که میدان نقشجهان اصفهان از میدان صاحب آباد با تتمه الگوی عبادت، عمارت و تجارت الگو گیری شده است و اقدامی از سوی میراث فرهنگی برای آن بنا رخ نداده است.
ما آرزو داریم اقدامی جدی در این زمینه صورت بگیرد و هنوز هم دیر نشده است و بهتر است عزمی جدی برای این مسئله به وجود آید.
به خودتحریمی درونی دست میزنیم!
آقای قاسمی، شما متخصص حوزه گردشگری شهری هستید، نقش و رابطه هویت و فرهنگ و اثرگذاری متقابل آن در حوزه گردشگری را چگونه ارزیابی میکنید؟
قاسمی: به نام خدابندههمعرض سلام و ادب دارم به همه دوستان حاضر در نشست و تشکر ویژهای از برگزارکنندگان آن خصوصاً سایت تبریزبیدار دارم که خوشبختانه این دست نشستهاقدمهای مثبتی است و امیدوارم نتایج آن را در آینده شاهد باشیم.
قبل از پاسخ به پرسش شما، بهتر است تعریفی از عنوان برگزاری این نشست «بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ و معماری گردشگری تبریز ۲۰۱۸» داشته باشیم. اساساً فرهنگ در تعریف خود عبارت است از الگوهای شکل یافته آدابورسوم و سننی که با محوریت انسانی به عصر حاضر منتقلشدهاند. از دیدگاه فرهنگی نسبت به گردشگری، هم بخش دولتی و همبافت اجتماعی شاهد مشکلات فرهنگی عمده هستند و این مسئله صرفاً ارتباطی به دولت ندارد.
اگر مسئولی در کشور ما به وظایف خود عمل نمیکند، او نیز از بافت اجتماعی موجود برخاسته و مسئولیت کسب کرده است و این مسئله نشاندهندهیک نقص جدی و عدم آموزشهای کافی اجتماعی است. مثلاً در بحث تولید کالا چرا گفته میشود کالاهای ما قدرت رقابت با کالاهای خارجی را ندارد، زیرا ما در قیمت تمامشده، کیفیت محصول، بستهبندی و… مشکلداریم و این صرفاً منحصر به بخش اقتصادی نیست و در عرصه فرهنگی و گردشگری نیز این قبیل مشکلات را شاهد هستیم. در کنار تحریمهای بیرونی گاها دیدهشده که به خودتحریمی های درونی نیز دست میزنیم و دعوا بر سر منافع را به مسائل فرهنگی و ارتباطات اجتماعی تسری میدهیم.

نگاهها به بخش گردشگری سیاسی است
مثلاً نگاهها به بخش گردشگری صرفاً با نگاه سیاسی همراه است و این آسیب بسیار مهمی است که سبب خانهخرابی و زوال گردشگری میشود و آن عارضه نگاه سیاسی است. اینکه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری موجود یک سازمان تخصصی نیست، شکی در آن نیست و البته این موضوع تنها مختص شهر تبریز نیست و در تاریخ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه گردشگری یک عارضه جدی وجود دارد.
فکر نمیکنم بالای ۲۰ درصد مسئولین سازمان گردشگری در حوزه گردشگری متخصص و مجرب باشند، بنده از روز اول انتصاب خانم احمدی پور با تحصیلات علوم سیاسی به سمت رئیس سازمان میراث فرهنگی و یا مدیران پیش از وی این پرسش را مطرح کردم که چه ارتباطی میان تخصص وی با بخش میراث فرهنگی و گردشگری وجود دارد؟ بنده صرفاً دوران دوساله مدیریت آقای حقپرست را دورانی میمون و مبارکی میدانستم.
سیاست کلان کشور به گردشگری یک نگاه ارزشی دارد؛ بدین معنی که نگاهی همراه با ترس از گردشگری، معتقد است که با توسعه گردشگری، ارزشها پایمالشده و درنتیجهآنگاه، در بخش گردشگری، مؤلفهها و محصولات آن، نگاهی ایده آل حاکم نیست و به این دلیل است در گردشگری شاهد پس رفت خواهیم بود.
در بخش فرهنگی بهتر است ما به نقش جامعه میزبان در گردشگری بازگردیم؛ بهعنوانمثال یکی از معضلات مهم در بخش گردشگری ایام نوروز در شهر تبریز این است که بیشتر مردم این شهر ۳ روز مانده به عید، تبریز را ترک میکنند و همزمان با ۱۳ فروردین به شهر بازمیگردند! این در حالی است که در دیگر شهرها همچون اصفهان و شیراز شاهد این مسئله نیستیم، مترصد این هستیم که در ایام عید نوروز گردشگران به شهرما سفر کنند، اما در ۵ روز ابتدایی آن شاهدباز بودن یکخواربارفروشی و فروشگاه نیز نیستیم.
مگر وجود لاله پارک برای یک گردشگر خارجی جذابیت دارد؟
اما در شهر اصفهان که درهرصورت باید قبول کنیم که الگوی گردشگری کشور ماست، حتی داروخانه را نیز مجاب به شبانهروزی بودنن ارائه خدمات میکنند، پس اگر شهری درصدد پیشرفت در عرصه گردشگری باشد، باید تمامی کالبد شهر از بقال محله گرفته تا شخص استاندار در این مسیر حرکت کنند. ما در بخش فرهنگی مشکلات فراوانی داریم، یکی از علایق گردشگران برای سفر به یک مقصد، آشنایی بافرهنگ، آداب و سنن مقصد موردنظر است، وقتی این مشاهده نمیکند سبب میشود گردشگر از سفر به تبریز احساس لذت نکند.
نکته خوبی که آقای دکتر مهریار در بحث گردشگری بدان اشاره کردند همین موضوع محور تاریخی_فرهنگی گردشگری است؛ در بسیاری از شهرهای دنیا بافت تاریخی و بافت جدید شهر بهصورت مجزا و در درون هم بسیار خوب حفظشده است که فرد با ورود به این بافت تاریخی ازنظر فرهنگی و … گویی به عمق تاریخ سفر میکند. اما در تبریز، مثلاً از مسیر مسجد کبود تا چهارراه شریعتی، وجود بناهای نوساخت فلزی در کنار بافت تاریخی ظلم به گردشگری تبریز است..
چه اتفاقی میافتاد با انتقال این بناهای جدید به کنار شهر، بافت تاریخی حفظ میشد، مگر وجود لاله پارک برای یک گردشگر خارجی جذابیت دارد؟ بنده در دوران اقامتم در اروپا به عینه دیدهام که در شهرهای با جمعیت چند صدهزارنفری، بیش از ۱۰ عدد لاله پارک، هتل و مرکز خرید وجود دارد که بههیچوجه جای افتخار نیست.
نه تنها به تبریز ۲۰۱۸ که به تبریز ۲۰۸۸ هم نمیرسیم!
نمیدانم با چه نگاهی و با ظلم به تاریخ تبریز، بافت تاریخی اطراف مسجد کبود را تخریب و ساختمانهای مدرن و مجتمعهای تجاری احداث کردند؟ این دست مسائل آسیبهایی است که با تداوم آن نه تنها به تبریز ۲۰۱۸ که به تبریز ۲۰۸۸ هم نمیرسیم! رونق گردشگری با بخشنامه حاصل نمیشود، بلکه با استفاده از زیرساختها و اقناع درونی خود گردشگر صورت میگیرد که تعدادی از این زیرساختها همچون فرهنگ قطعاً به سال ۲۰۱۸ نخواهد رسید.
یکی از عارضههای مهم گردشگری و محل گلایه گردشگران، رانندگی در شهر تبریز یا به تعبیر بهتر دیوانگی است! به خاطر دارم چندین سال پیش میهمانی نروژ برای بنده تعریف میکرد که محال است حتی یک روز در تبریز ماشین برانم و از نحوه رانندگی مردم و خطکشی خیابانها وحشت کردهام! موضوع فروشگاهها و سوغات بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم گردشگری مطرح است که بهتر است سری به آجیلفروشیهایشهر بزنیم تا ببینیم کدامیک از آجیلفروشیهای شهر قابلیت ارائه اطلاعات به گردشگران رادارند، شما این موضوع استقبال از گردشگران و ارائه اطلاعات به آنان را با فروشگاه “کوفته چیرامیز” در استانبول مقایسه کنید.
چندین بار در کمیته تبریز ۲۰۱۸ گفتهام که گردشگر با سازمان صنعت و معدن و یا استانداری ارتباط یا کاری ندارد، بلکه با خود مردم در ارتباط است و آموزشها باید به مردم و تورهای مسافرتی و فرودگاهها داده شود؛ تبریز ۲۰۱۸ موضوعی بینالمللی است و باید براساس سفر گردشگران از کشورهای مختلف، آموزش حداقل ۱۳ زبان دنیا به کسانی که با گردشگران ارتباط مستقیم دارند ضروری است.
به یاد دارم در سال ۲۰۰۷ در استان پوتکارپاتچیا کشور لهستان در مرز اسلواکی، در دل جنگلهای شهر پیشکالی قلعهای تاریخی وجود داشت که ما درصدد سفر به این قلعه بودیم و پس از رزرو اینترنتی بازدید از این قلعه، به سمت آن حرکت کردیم که پس از رسیدن به مقابل آن دیدیم که یک راهنمای تور فارسیزبان در مقابل آن منتظر ماست. در این قلعه برای ۲۶ زبان راهنمای تور وجود داشت و شما براین اساس محاسبه کنید که قرار است حداقل از ۵۲ کشور اسلامی با زبانهای مختلف به تبریز قرار است، چه کنیم؟!
۱۰ ماه تا ۲۰۱۸ زمان باقیمانده، مگر ما در ۱۴ ماه چه کردهایم که در ۱۰ ماه انجام دهیم؟!! مگر اینکه دانشجویی انقلابی به پا کنند و با کشاندن پای مردم و مسئولین به موضوع و ارتباط با رسانهها و اساتید نسبت به این موضوع رسالت خود را انجام دهند.
جنبه آموزشی تبریز ۲۰۱۸ بسیار مهم است
مهریار:
جنبه آموزشی تبریز ۲۰۱۸ بسیار مهم است؛ بسیار از بنده پرسش میکنند که چرا تبریزیها، آدرس غلط میدهند؟! به نظر دلیل عمده آن است که به دلیل مهاجرپذیر بودن تبریز، سکونت افراد عمدتاً غیربومی و مهاجرین، مثلاً با گسترش نابهنگام خیابانها، آن شهروند شناختی از این مسیرهای عمدتاًیکطرفه تبریز ندارد و درنتیجه با عدم شناخت کافی به مسافر و گردشگر آدرس غلط میدهد.
ما شاهد توریستهای زیر ۴۵ سال در شهر تبریز نیستیم، چراکه توریستهای جوان به دنبال برخی کارها و دیسکو و … برمیآید اما ما به دنبال این قبیل مسائل نیستیم ولی میخواهم این را بگویم که در حوزه جذب گردشگر، آیا نمیخواهیم پوئن هایی با حفظ ارزشها به آنان بدهیم؟ نمیتوانیم که اندیشههای خود را کناری وانهیم و نمیتوانیم سیاسی به قضایا نگاه کنیم.
قاسمی:
سازمان میراث فرهنگی با افراد بیل و کلنگی نمیتواند اداره شود و باید با افراد مرتبط با تخصص خود مدیریت گردد، شکل بیرونی گردشگری بخش درآمدی و رونق اقتصادی آن است که در گام دوم، ترویج تاریخ و فرهنگ و تاریخ آن در عرصه اجتماعی است و هر اندازه گردشگری توسعه یابد ماهیت امکانات گردشگری در مقصد، افزایش اشتغال، خروج بازار از فصلی بودن به کل سال، چرخش ثروت از مرکز به حاشیه، گسترش اندازه اقتصاد ملی، تولید ناخالص داخلی و … مسائل اقتصادی است که باید در این بعد از گردشگری، شما از بخش فرهنگی به خوبی آغاز کردهاید.
۱۲۳ میلیون دلار صادرات آجیل از شهر تبریز در سال گذشته، در رویدار تبریز ۲۰۱۸ باید به چندین برابر افزایش یابد و سال ۲۰۱۸ تنها یک سال ۳۶۵ روزه نیست، بلکه شروعی برای سالهای آتی شهر تبریز است که متاسفانه نگاه برخی از مسئولین ما نیز این است که صرفاً در آن سال با تبلیغات خودمان را نشان دهیم.
در شهر تبریز نماد خاصی باقی نمانده است
مهریار:
بهترین ابزار برای آغاز فرهنگ سازی تبریز ۲۰۱۸ موضوع رسانهها است، بهترین راه برای موفقیت تبریز در سال ۲۰۱۸ این است که ارگانها و سازمانها را رها و تنها از سطح پایین و از افراد عادی جامعه آغاز شود؛ گردشگر که با فلان شهرداری منطقه کار ندارد، بلکه با بطن مردم کار کند.
در شهر تبریز نماد خاصی باقی نمانده است و این در حالی است که امکان رخداد بسیاری از اتفاقات مهم وجود داشت. در رابطه با محور گردشگری، یک محور ما میتواند از خیابان نوبربه سمت بازار بازار، میدان ساعت، پیاده راه تربیت، میدان سامان، شتربان، کوچه الله وردی خان، امتداد یابد و این یک محور تاریخی-فرهنگی است که بایستی رعایت شود. خیابان تربیت بافت تاریخی شهر تبریز را تخریب کرد، ولی تنها تخریبی بود که منجر به ایجاد بافت تاریخی شد و این یک پتانسیل بسیار خوبی است.
گردشگر به دنبال یک پیوستگی معنادار میان ابنیه است
قاسمی:
تاکنون این نمادگرایی انجام نشده است و امکان رخداد آن وجود دارد. به چه دلیل اجازه داده شده است که پیاده راه تربیت پاساژها مدرن ساخته شود؟ خب نگذارند و صرفاً مجوز آن را برای اغذیهها همانند منطقه “بی اوغلو” استانبول صادر نماید. در آنجا میتوانیم نمادسازی کرده و آن را به قطب گردشگری شهر تبریز تبدیل کنیم. اگر جاذبهها در امتداد همدیگر باشند، قدرت جذب چندین برابری گردشگر وجود دارد، گردشگر وقت ندارد که از جاذبههای پراکنده در سطح شهر بازدید نماید، بلکه وی به دنبال یک پیوستگی معنادار میان ابنیه است.

اگر دانشجویان و حاضرین سؤال یا نقطه نشری در این رابطه داشته باشند، شنونده سؤالات آنان هستیم.
سؤال:
ارگانهای مختلف تا چه اندازه توانستهاند در حفظ و مرمت ابنیه تاریخی اقدامات لازم را انجام دهند؟
مهریار:
تنها متولی این موضوع سازمان میراث فرهنگی و شهرداری منطقه ۸ است که علی رغم تلاشها، تمامی طرحها در حوزه میراث فرهنگی حالت ناپایانی دارد و دلیل آن نیز این است که تصمیم گیرندگان به مسائل تخصصی نگاه نمیکنند.
سؤال:
پیاده راه تربیت مکانی بسیار با اهمیت در بافت تبریز است که براس نوشته اطلاعات در ابتدای آن، من آن خیابان را با نام “ایپک یولو”(جاده ابریشم) میشناسم…
مهریار:
اشتباه نکنید آنجا مسیر جاده ابریشم نیست، بلکه این خیابان مابین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۱ توسط محمدعلی تربیت، شهردار وقت تبریز برای دسترسی به بازار احداث شده است.
نظر:
یک دبیرخانه برای تبریز ۲۰۱۸ تشکیل شده است، طرحها مختلفی برای این موضوع از سوی ما داده شد اما بدین معنی نبود که برای دادن آنها هزینهای اخذ نماییم، بلکه درخواست حمایت معنوی داشتیم که در پاسخ گفتند ما هر چه شما می گویید را انجام دادهایم، پس کجاست این طرحهای انجام شده؟…
سؤال:
چگونه میتوان در عرصه گردشگری مفاهیم این رشته را فرهنگ سازی کرده و در میان مردم نهادینه ساخت؟
قاسمی:
فرهنگ سازی صرفاً وظیفه دولت نیست و خانواده و مدرسه نقش ویژهای در آن دارد و رسانهها خصوصاً رسانه ملی نقش ویژهای در آن دارند و شبکه استانی ما متاسفانه پیک زمانی خود را به شهرداری تبریز اختصاص داده و شبکه سهند به تلویزیون شهرداری تبدیل شده است. تبلیغات شهرداری باید در جهت اقبال شهروندان و آموزش آنان باشد، نه اینکه صرفاً خودش را تبلیغ نماید.
بسیار متشکریم از همه دوستان
اخبار مرتبط:
گزارش تصویری نشست «بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ و معماری گردشگری تبریز ۲۰۱۸»
