به گزارش تبریز بیدار ، کمکم با پایان یافتن سال ۹۵، سالی که از سوی مقام معظم رهبری بهعنوان سال اقتصادی مقاومتی به پسوند بسیار مهم «اقدام و عمل» نامگرفته است، برای بررسی وضعیت کارگران بهعنوان یکی از مهمترین ستونهای به پیش برنده تولید و اقتصاد مقاومتی، بهپای گفتوگو با یکی از فعالان عرصه کارگری نشستیم.
احد محمودی در گفتوگو با تبریزبیدار، از وضعیت زندگی و درآمد شهروندان تبریزی میگوید، هرچند که بنابر ضربالمثل «الکلام یجر الکلام»، سخن ما با وی به مدیریت شهری و وضعیت کارگران شهرداری نیز کشید.
با سلام و تشکر برای اینکه دعوت تبریزبیدار جهت گفتگو را قبول کردید. به عنوان اولین سوال از خودتان برای مخاطبین ما بگویید، متولد چه سالی هستید و کجا؟
بسمالله الرحمن الرحیم. بنده نیز از جنابعالی و سایر همکارانتان در سایت تبریزبیداربابت دعوت اینجانب کمال تشکر رادارم. بنده احد محمودی، متولد ۱۳۵۸ در شهر تبریز و دارای مدرک مهندسی برق الکترونیک هستم. از کودکی به دلیل شغل خانوادگی ما یعنی فرشبافی، از نزدیک با قشر کارگر جامعه دارای ارتباط نزدیک بوده و با اقتضائات شغلی این صنف از نزدیک آشنا هستم.
در سال ۱۳۸۸ در پتروشیمی تبریز بهصورت جدی وارد فعالیتهای صنفی کارگری شدهام و یک سال بعد به عضویت کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران درآمدم و اخیراً نیز در سومین دوره متوالی بنده در سمت عضو هیئتمدیره و هیئترئیسه فعالیت دارم. برای یک دوره نیز در سال ۲۰۱۲، بهعنوان نماینده کارگران ایران و نائب رئیس تیم کارگری کشورمان در سازمان جهانی کار (INO) در ژنو فعالیت داشتم.
بهتر است خط فقر کارگران را خط مرگ وزندگی بنامیم!
اشاره کردید که بیشتر در بخش کارگری و ارتباط نزدیک با مشکلات و دغدغههای کارگران فعال بودهاید، بهتر است گریز کوتاهی به این موضوع وضعیت کارگران استان در دولت تدبیر و امید بیندازیم، نظرتان دراینباره چیست؟
در یک دهه اخیر که بهصورت جدی و فعال با مشکلات و دغدغههای کارگران ارتباط دارم، خروجی این ارتباط این بوده است که مشکلات مهم و عمده کارگران را میتوان در ۴ محور کلیدی و عمده خلاصه کرد؛ موضوع دستمزدها، تفاوت سختی و زیانآور بودن مشاغل، عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و ایمنی کارگاهها برای کارگران.
مصوبه حداقل میزان حقوق برای کارگران در سال ۹۵، در رقم ۸۱۴هزار تومان خلاصهشده است، این در حالی است که در مقایسه با خط فقر یکمیلیونو۸۰۰هزارتومانی و سبد کالای خانوار دومیلیونو۸۰۰هزار تومان که توسط خود دولت اعلامشده است، به این نتیجه میرسیم که تفاوت بین حداقل حقوق دریافتی کارگران و سبد هزینه خانوارها نشاندهنده این است که خط فقر در بخش کارگری معنایی ندارد و بهتر است آن را خط مرگ وزندگی بنامیم.
تفاوت بیش از ۱۲۰ درصدی میان حقوق کارگران و خط فقر اعلامی، در استان ما نیز جاری و ساری است و عمدهترین مشکل همان تفاوت سختی و زیانآور بودن مشاغل خصوصاً در حوزه قالیبافی و کارگران ساختمانی است؛ شما یک قالیباف زحمتکش را بهعنوان نمونه ببینید؛ در حین بافت قالی و فرش، تمام اعضا و جوارح از دست، کمر، چشمان و… وی درگیر بافت قالی است و انواع امراض و بیماریها در کمین آنهاست.
سومین مشکل عمده کارگران استان، عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل است؛ براساس۴۸ و ۴۹ قانون کار، کارگاههای بالای ۵۰ نفر بایستی مشمول این طرح و در قالب کمیته طبقهبندی قرار گیرند، اما متأسفانه برخلاف انتظارات، در بیشتر واحدهای تولیدی این قانون بهصورت دقیق اجرایی نمیشود. خوشبختانه اداره کار و رفاه اجتماعی استان، برخی اقدامات مثبت و سازندهای در اجبار کارفرمایان جهت اعمال این قانون آغاز کرده است که جای تقدیر دارد.
موضوع ایمنی کارگاهها برای کارگران نیز بسیار مهم است و مرگومیر های ناشی از آن برای کارگران است که یک موضوع بسیار مهم و اولویتدار برای قشر زحمتکش کارگری است که نیاز است مجموعه اداره کار نسبت به این مسئله دقت فراوانی نمایند.

حجم بالای تعدیل نیروی کارگران تأسف بار است
یکی از انتقادات به روند کلی اقتصاد و تولید کشورمان، عدم وجود فضای کافی ازنظر امکانات و منابع مالی و بازارهای هدف، برای فعالیت و تولید است، بهعنوانیک فعال حوزه تولیدی و کارگری، با این مسئله خصوصاً در استان ما تا چه حدی موافقید؟ وضعیت کارگاه های تولیدی استان چگونه است؟
خوشبختانه بنده در هیئتهای تشخیص در خصوص اخراجهای کارگری حضور دارم و متأسفانه این حجم از تعدیل نیرو تأسف بار است، اینجا یک اشکال و خلا جدی وجود دارد که شاید بتوان آن را در قالب عدم نظارت و کنترل مناسب بر صادرات و واردات نامید.
شما ببینید چه مقدار کالای خارجی که امکان تولید همان نوع و حتی بهتر از آن در داخل کشورمان وجود دارد، از کشورهای خارجی وارد میشود، مگر رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی و تکیهبر تولید داخلی تأکیدنفرمودهاند؟ برای تحکیم بنیانهای اقتصاد مقاومتی بایستی گلوگاههای عمده قاچاق را ببندیم تا از این طریق واحدهای تولیدی جانی تازه برای فعالیتهای تولیدی بگیرند.
البته موضوع دیگری نیز در اقتصاد کل کشور و تأثیر آن بر فعالیتهای کارگران وجود دارد که خوشبختانه ما شاهد آن در استان آذربایجان شرقی و تبریز نیستیم، مسئله اشتغال اتباع خارجی غیرمجاز است و این در سطح ملی یک معضل است.
البته این معادله را نباید یکسویه دید، بلکه مشکلات بسیاری در حوزه تولیدی گریبان گیر کارفرمایان ما نیز شده است و در بحث سهجانبه گرایی در حوزه کار، باید با دولت و کارفرمایان بهعنواندو ضلع مهم این روند تعامل کافی داشته باشیم. این وظیفه دولت است که راهکارهای ارائهشده همچون جلوگیری از ورود اجناس خارجی است و مردم نیز همگام با دولت از تولیدات ملی حکایت کنند.
اگر دولت میخواهد که از یک قشر خاص حمایت و کمک نماید، این روند باید در جای خود بنشیند، مثلاً چگونه ممکن است که فردی متمول به هر دلیل از بیمه تبصره دار استفاده میکند، اما دیگر افراد نیازمند نمیتوانند از این موضوع اشاره کنند، مثلاً شما وضعیت بافندگان، تولیدکنندگان و فروشندگان فرش دستبافت چگونه است؟ همه باسیلی صورت خود را سرخ نگهداشتهاند و بهصورت روزمزد درآمد برخی از این زحمتکشان به ۳هزار تومان هم نمیرسد.
دولت باید اقدامات حمایتی جدی در این زمینه انجام دهد و خود دستاندرکاران و مصرفکنندگان نیز به این سطح از اقناع برسند که بیمه تبصرهای نیازمندان خود را دارد تا از هرگونه دستاندازی بدان پرهیز کنیم و در این صورت است که عدالت اجتماعی بهصورت واقعی اجرا میشود.
این کاپشنی هم که پوشیدهاید، نشان میدهد که پس از کار کارگری برای مصاحبه آمدهاید و بهاصطلاحکتوشلوارینیستید (خنده)
(خنده) بله بنده کتوشلواری نیستم و به عبارت دقیقتریک کارگر مهندس هستم. بنده از اداره خارج شده ام و درواقع ظاهر و بیرونمان همین است.
میتوانقدمهای خوبی در بهبود وضعیت معیشتی کارگران برداشت
بنابر آمار اعلامی، بیش از ۷هزار کارگر خدماتی و تنظیف در بدنه شهرداری تبریز و بیش از ۳هزار کارگر روزمزد در این ارگان مشغول کار هستند، مشکلات این بخش از کارگران شهرداری را در چه میدانید؟
ببینید همان ۴ مشکل عمده میزان پایین دستمزدها، تفاوت سختی و زیانآور بودن مشاغل، عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و ایمنی کارگاهها برای کارگران در استان ما در میان ۹۰ درصد کارگران ما همهگیر است و این کارگران با آنها دستوپنجه نرم میکنند. آیا میزان حقوق دریافتی یک کارگر زحمتکش خدمات شهرداری با حق اولاد و حق و مسکن، نهایتاً به یکمیلیونو۲۰۰هزار تومان افزایش مییابد. آیا میتوان این گپ و فاصله میان درآمد و مصرف را در میان کارگران خصوصاً کارگران شهرداری تبریز پر کرد؟!
آنگونه که اطلاع یافتهام پس از اجرای لایحه یکسانسازی حقوق کارکنان و کارگران، شهرداری تبریز رقم ۴۲میلیارد تومان برای افزایش حقوق قشر کارگر در نظر گرفته است. اگر اشتباه نکنم حدود ۱۴هزار نفر پرسنل مشمول قانون کار در شهرداری تبریز وجود خواهند داشت و میتوان کارهای خوبی انجام داده و اشتغالزایی خوبی انجام داد.
با تأسیس کارخانهها و کارگاهها در مجموعه مدیریت شهری میتوان، در تأمین معیشت کارگران و بهبود وضعیت آن قدمهای خوبی برداشت، اما تا زمانی که برای درآمدهای شهرداری یک ساختار پایدار و باثبات طرحریزی نشود، در بلندمدت میتواند به معضل بزرگی تبدیل شود؛ چراکه بهصورت مرتب افزایش خواهد یافت. اگر بتوان بر اساس بند «سختی و زیانآور» بودن تعدادی از کارگران را بازنشسته کرده و با روشهای دیگر این مسئله را مدیریت کرد، میتوانیم اقدامات خوبی انجام دهیم؛ هرچند امیدواریم که این اقدامات نتیجه دهد.

میراث دار عدم مدیریت صحیح در مناطق حاشیهنشین هستیم
بخش مهمی از کارگران به دلیل کمبود درآمد و توانایی مالی در محلات حاشیهنشین شهر تبریز سکونت دارند، تا جایی که میدانم خودتان نیز با این بخش از ساکنان آن در ارتباط بودهاید، نظرتان دراینباره چیست؟
خوشبختانه بنده به دلیل در محله منبع در «قربانی قهوه سی» در بطن مناطق حاشیهنشینیبزرگشدهام و با مشکلات و مسائل آنان آگاه هستم. کسانی که برای کسب رأی و بهدست آوردن کرسی مدیریتی و نمایندگی به مناطق حاشیهنشینیمیآیند، ایکاش خودشان را بهجای مردم آنجا بگذارند و نتیجهگیری کنند چهکاری در جهت رفع آن انجام دهند.
چگونه ممکن است بیش از ۵۰ درصد جمعیت تبریز از پل قاری به سمت شمال در این بافت پرتراکم قرار دارد، اما میزان فضای سبز، فضای آموزشی و.. این مناطق بافاصله بسیاری با استاندارها وجود دارد. این البته صرفاً در دست شهرداری نیست و نمیتوان این حاشیه شهر را ریشهکن کرد، چراکه میراث دار عدم مدیریت صحیح در این مناطق هستیم.
زمانی که نام حاشیه شهر به میان میآید، عدهایفوراً کلماتی نظیر بیسواد و.. به ذهنشانمیآید ولی خدا شاهد است که اینگونه نیست و از مناطق حاشیه شهر، بسیاری از مدیران، زحمتکشان و افراد باسوادی وارد جامعه شدهاند، اما جای بسی تأسف اینجاست که زمانی که افرادی از حاشیه شهر رشد میکند، خودش حاشیه را فراموش میکند و این معضل بزرگی است.
تراکم فروشی، نشان دهنده نابسامانی و نبود عدالت اجتماعی در شهرهاست!
شما خودتان راهکاری برای حل این معضل حاشیهنشینی دارید؟
ببینید حاشیهنشین امروز تبریز با حاشیهنشینیده سال یا بیست سال پیش متفاوت است، مثلاً تا ۱۵ سال پیش خانواده ما ۱۲ نفر بودیم اما اکنون با ازدواج فرزندان، در خانه ما در محله منبع فقط پدر و مادر بنده سکونت دارند و سایر فرزندان به مناطق دیگر شهر رفتهاند، با تعمیم این مثال میتوان به این مسئله پی برد که تراکم جمعیتی در این مناطق در حال کاهش است.
مسیرگشایی های عمده مثلاً در ثقهالاسلام شمالی، ابراهیمخان و کوتر کمک بسیاری به این موضوع کرده است اما همچنان مثلاً در محله ملازینال شاهد هستیم که حیاط یکخانه در پشتبام خانه مقابل قرار دارد.
تبریز از نظر عدالت اجتماعی نیز شهر اولینهاست!؛ بدین معنا که مثلاً بنده نمیتوانم درک کنم چگونه محلات شمس آباد-گلشهر و یا عارف-سیلاب بافاصلهیک خیابان با تفاوت فاحش توزیع امکانات روبرو هستند، البته شهرداری نیز در این زمینه بیتقصیر نیست؛ چراکه شهرداری باید برحسب نیاز و با توجه به سقف تعریفشده اقدام به فروش تراکم نماید.
زمانی که دایره تراکم فروشی باز میشود، این اتفاق میافتدمثلاً در خیابان عارف ساختمان چندین طبقه فراوان است اما چند خیابان آنطرفتر در عارف و یا سهراه، ساختمانهاهمانگونهماندهاند و این نشان نابسامانی در مدیریت و نبود عدالت تراکم فروشی در این مسیرها است.

شفافسازی نباشد، نابسامانی پدید میآید
مشهور است که میگویند الکلام یجر الکلام [حرف حرف میآورد] به وضعیت نابسامان در تراکم فروشی و مدیریت شهری اشاره کردید، در یک سال گذشته با وقوع دستگیریهایی در شورای شهر و شهرداری، ذهنیتی منفی نسبت به این دو ارگان در اذهان مردم پدید آمده است، نگاه شما بهعنوان یک شهروند در قبال این موضوع چیست؟
بنده معتقدم در هر سازمانی که شفافسازی وجود نداشته باشد، چنین نابسامانیهایی پدید میآید، مثلاً بنده از شما بهعنوان یک شهروند بپرسم که ریز هزینههای شهرداری چقدر است؟ ما باید از این فرآیند اطلاع داشته باشیم و اگر منِ شهروند از ریزِ درآمد و ریزِ هزینههای شهرداری شهر خودم اطلاع داشته باشم، میتوانم بهصورت دقیق در قبال آن قضاوت کنم.
بنده یک پکیج در قالب جلسات یکشنبه شورای شهر را مشاهده میکنم و اثری از شفافسازی در آن مشاهده نمیکنم، ایکاش به احترام رأیدهندگان خود اعضای شورا نسبت به فعالیتهای خود شفافسازی کنند و این مسئله مسبب ایجاد نوعی بدبینی در میان شهروندان میشود.
اخیراً مقالهای مطالعه میکردم که براساس آن، میزان بودجه شهرداری لندن در سال گذشته با رقمی حدود یک میلیارد دلار با بودجه شهرداری تبریز مساوی بود، اما بازدهی هزینه بودجه این دو شهر را با هم مقایسه کنیم؛ این کجا و آن کجا؟!
برای از بین بردن این فضای بدبینی به شوراهای شهر و پیشرفت کشور، یک عزم راسخ در میان مدیران ارشد استان، نمایندگان و مدیریت شهری ضرورت دارد، به نظر من شوراها بهنوعی یاریگر و کمککننده نمایندگان مجلس هستند که مشکلات شهری بهصورت خرد در قالب طرح و لایحه در سطح ملی در مجلس شورای اسلامی مطرحشده و بهصورت قانون درآیند.
اما احساس من این است که این مسئله عدم شفافیت از سوی شورای شهر، نهتنها برای شهروندان، بلکه برای نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی نیز وجود دارد و ایکاش، تمامی کاندیدا بهصورت شفاف دخلوخرج و برنامههای خود را بهصورت شفاف به مردم اعلام نمایند و در دوران عضویت در شورای شهر نیز گزارشات شفافی به مردم و رأی دهندگان خود ارائه دهند.
سایه رقابتهای فردی و گروهی درون شورای شهر و شهرداری، بر تبریز ۲۰۱۸!
روزشمار تبریز ۲۰۱۸ به ۱۰ ماه رسیده است، حرکتی که برای تبدیلشدن به سکوی پرتاب پیشرفت تبریز در بطن این پتانسیل وجود دارد را چگونه میبینید؟
اجازه بدهید من از دید کارگری بدان بنگرم، تبریز ۲۰۱۸ باید بهترین فرصت برای ما باشد اما با این روال که به قول شما ۱۰٫۵ ماه زمان باقیمانده، نیازمند یک عزم ملی هستیم که رهبری آن بر عهده مجموعه شورای شهر و شهرداری است، اما بنده بهعنوانیک شهروند، شاهد حرکت چندانی در این مسیر نیستم.
صرفا با نصب المان تبریز ۲۰۱۸ در شاه گلی به تبریز ۲۰۱۸ نمیرسیم و گویی تنشها و رقابتهای فردی و گروهی درون شورای شهر و شهرداری، بر این مسئله سایه افکنده است، مشکل اصلی ما این است که نهتنها کار تیمی بلد نیستیم، بلکه حتی نمیخواهیم آن را تمرین کنیم. هرکس بهعنوان نماینده و منتخب مردم باید سلایق شخصی و فردی خود در قبال همکاران خود را کناری بگذارد و با حرکت تیمی بهصورت جدی در این مسیر گام بردارند.
بسیار متشکریم بابت وقتیکه در اختیار ما قراردادید.
خواهش میکنم. موفق باشید.
