به گزارش تبریز بیدار ، این روزها، روزشمار «تبریز ۲۰۱۸» به رقم ۳۰۰ روز نزدیکتر شده و واژه گردشگری و تبریز ۲۰۱۸ به تکیهکلام عمده مسئولین و مردم تبدیل گشته است.
تبریزبیداربا همکاری کانون ایرانشناسی و گردشگری دانشگاه تبریز، پس از اولین نشست تخصصی «بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ و معماری بر گردشگری تبریز ۲۰۱۸» در تحریریه خود، این بار میزبان یکی دیگر از اساتید این رشته و دانشجویان بود.
محمدرضا عیوضی، استاد دانشگاه تبریز و مدیر سابق گردشگری و موزههای شهرداری تبریز این بار میزبان تبریزبیداردر نشست «بررسی الگوهای گردشگرپذیری مردم تبریز با نگاهی به تبریز ۲۰۱۸» بود تا به سؤالات صریح دانشجویان و تحریریه این سایت بنشیند.
به نام خدا و تشکر فراوان بابت وقتیکه در اختیار ما قراردادید، موضوع بحث امروز، «بررسی الگوهای گردشگرپذیری مردم تبریز با نگاهی به تبریز ۲۰۱۸» است. بحث مقدمه ابتدایی در اختیار شما قرار دارد و دانشجویان و دوستان حاضران در جلسه نیزمیتوانندپرسشهای خود را بهتناسب موضوعات مطروحه ارائه نمایند. اما پرسش آغازین این است که چرا مردم شهر تبریز تا این اندازه نمیتوانند نسبت به گردشگر ارتباط برقرار نمایند و یا متهم میشوند که آدرس غلط بدانهامیدهند؟!
عیوضی: بسمالله الرحمن الرحیم. بنده هم خدمت شما و تمامی خوانندگان و شهروندان فیهم تبریزی عرض سلام و ادب دارم. آنگونه که میدانید رشد و توسعه گردشگری در یک مقصد و منطقه از دو بعد اقدامات نرمافزاری و سختافزاریامکانپذیر است. متأسفانه یا خوشبختانه زمانی که متولیان گردشگری که عمدتاً متخصص نیستند، در هنگام ورود به بحث گردشگری، ابتدای امر بحثهایسختافزاری را مطرح میکنند و آن را لازمه گردشگری شهر و منطقه میدانند.
نظریهپردازان حوزه گردشگری در ابتدای طرحریزی برای گردشگری در یک منطقه ابراز میدارند که ذینفعان این صنعت همچون دولتها، گردشگران، جامعه میزبان و …مشخص شود، در ظاهر موضوع بحث و نشست ما درباره جامعه میزبان است، اما اگر با نگاهی به سیستمی به این فرآیند بنگریم، متوجه خواهیم شد بهغیراز گردشگرانی که از بیرون به جامعه میآیند، همه شامل ذینفعان این حوزه خواهند شد.
گردشگری در مفهوم امروزین خود در حال جان گرفتن در تبریز است
به این دلیل که موضوع ما تخصصی و نگاهی بیرونی است، باید مسائل مبتلابه شهرمان در حوزه گردشگری را با صراحت به زبانآوریم، متأسفانه ما تبریزیها در مقابل غریبهای که وارد شهرمان میشود،گارد میگیریم و نمیتوانیم این افراد غریبه را بهراحتی جذب نماییم. مثلاً پس از وقوع جنگ داخلی در افغانستان و مهاجرت عده کثیری از شهروندان این کشور به ایران، افغانیها به اکثریت قریب بهاتفاق شهرهای کشورمان بهجز تبریز سفر کردند، چراکه مردم تبریز بهسرعت در برابر آنها گارد گرفته و جبهه گیری کردند.
این موضوع علت تاریخی دارد؛ علت آن نیز این است که به دلیل موقعیت استراتژیک مواصلاتی تبریز، همواره در میان مردم تبریز و آذربایجان با نگاهی شکاکانه به تازهواردهانگریستهایم و این سبب شده است مردم ما در طول تاریخ نتواند به غریبهها اعتماد کند و این موضوع هماکنون نیز آثار اجتماعی خود را بهجای گذاشته است.
میدانید که گردشگری به مفهوم امروزی و خاص خود پس از جنگ جهانی دوم رشد یافت و در کشور ما پس از انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی و در شهر تبریز در حدود ۸ سال گذشته مطرحشده و در حال جایابی خود در مدیریت شهری است. این موضوع نیز توسط آن دسته از مدیران شهری که در سایه مطالعات تخصصی و تجربه کشورهای پیشرفته حاصلشده که معتقدندد که صنعت گردشگری در تبریز میتواند زمینهساز ارتقای اقتصاد شهری باشد؛ بهعبارتدیگر گردشگری در مفهوم امروزی و جهانی خود در حال جان گرفتن در تبریز است.
مردم تبریز بهراحتی در برابر گردشگران خارجی، گارد میگیرند
به دلیل همین صبغه تاریخی و نگاه شکاکانه مردم ما به گردشگران خارجی، زمان نیاز است تا مفهوم فراگیر گردشگری در میان مردم جای خود را پیدا کند و میهماننوازی لازم برای گردشگران را بهدست آورد. بهعنوان نمونه اگر در هر منطقه از شهر تبریز با یک دوربین مخفی، رفتار مردم ما در قبال گردشگران را ضبط و آنالیز کنیم، میبینیم که در مناطق مختلف رفتارها و نگاه مردم تا حدودی موردقبول آن گردشگر نخواهد بود.
شما گفتید که مردم ما آدرس صحیح و کاملی نمیدهنددرحالیکه بنده معتقدم رفتار میهمان نوازانه از آدرس دادن بسیار مهمتر است. از سوی دیگر بهغیراز گردشگرانی که از بیرون میآیند، سایر ذینفعان گردشگری از خود ما هستند و میهماننوازی در مقابل گردشگر و سرمایهگذار با همان جبههگیری و گارد همراه است؛ مثلاً در هتلهای۳ – ۴ ستاره و یا مهمانپذیرها که ذینفعان مستقیم حضور گردشگر در شهر هستند، کارگر یا کارمند آیا واقعاً آن میهماننوازی مورد انتظار را به گردشگر ارائه میکند؟
دوربین مخفی بهراحتیمیتواند این را نشان دهد؛ نمیدانم این را چه بنامم؟!چاره این کار آموزش و الگوسازی فرهنگی است تا بتوانیم اهمیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گردشگری را به مردم بشناسانیم تا عقبه فکری عدم اعتماد به خارجیها را از بین ببریم.
موضوعات گردشگری در دایره آموزشهای شهروندی قرار گیرد
پرسش: به موضوع آموزش اشاره کردید، اما ما با این شرایط توزیع عدالت اجتماعی در شهر تبریز شاهد نوعی گسست و عدم توازن توزیع امکانات هستیم، بهگونهای که گردشگری که قرار است از فرودگاه به یک هتل در شرق یا مرکز شهر حرکت کند، لاجرم باید آلونکها و سکونتگاههای غیررسمی شمال شهر تبریز را ببیند.
عیوضی: ببینیم در عمده شهرداریها در چندین سال گذشته معاونتی تحت عنوان معاونت فرهنگی و اجتماعی تشکیلشده واصلیترین رسالت آن آموزشهای شهروندی است تا شهروندان با آموزش و الگوسازی، آنان را ازجمله جهت کاهش هزینههای مدیریت شهری و تبدیل شهر به معنای واقعی همراه سازیم. بار دیگر به بعد نرمافزاری گردشگری بازگشتیم؛ ما باید آموزشهای شهروندی معاونت فرهنگی مناطق شهرداری تبریز را یک سری موضوعات در حوزه گردشگری ارائه کنیم.
میدانید که میزان حاشیهنشینان شهر ما در کشور در رتبه دوم یا سوم قرار دارد، امکان ندارد در این مدتزمان کوتاه نسبت به انتقال، بازسازی و سایر اقدامات در جهت بهبود این مناطق گام نهاد. اما اگر میتوانستیم به این حاشیهنشینان و سایر شهروندان آموزش دهیم که سفر و حضور گردشگر در تبریز، منافع مادی و معنوی برای شما به دنبال خواهد داشت، درنتیجه میتوانستیم با برنامههای کاری کنیم تا منظره بیرونی منازل آنان، چشمگیرتر و زیباتر از وضعیت فعلی باشد.
در بیشتر کشورهای جهان سوم، حاشیهنشینی وجود دارد ولی متأسفانه در کشور ما حجم آن بیش از مقدار کنونی است و ما در این مدتزمان کوتاه نمیتوانیم اقدامی زیربنایی در جهت حل آن انجام دهیم، اما اگر این عزیزان ببینند که با اقداماتی کوچک از سوی آنان، بتوانیم نشان دهیم که تبریز گردشگر پذیر در سال ۲۰۱۸ تا حدودی برای آنان جذاب باشد، آنها نیز بهنوعی با اخذ سهم اقتصادی خود میتوانستند زمینه لازم برای اصلاح اقداماتی که تسهیل گر حضور گردشگران در شهر ما است را فراهم نمایند.
«تبریز ۲۰۱۸» یک نقطه شروع برای ماست
پرسش: شهرداری در بودجه تبریز ۲۰۱۸ درصدد است ۷۰ آن را به بحث فرهنگی اختصاص دهد و با توجه به موضوع جبههگیری مردم تبریز در برابر گردشگران، ما چگونه میتوانیم فرهنگ گردشگر پذیری را بسط دهیم؛ مثلاً از مدارس ابتدایی و راهنمایی شروع کرده و اهمیت گردشگر را بدانها آموزش دهیم. هماکنون شاهدیم که سیاست فرهنگی گردشگری تبریز ۲۰۱۸ به آموزش زبان انگلیسی به رانندگان تاکشی و اتوبوس اختصاصیافته است که به نظر من در بازه ۹ ماه باقیمانده جواب نخواهد داد. به نظرتان این مسئله در نوجوانان و دانش آموزان بازخوردی بهتری نخواهد داشت؟
عیوضی: حدود ۱۰ ماه تا زمان «تبریز ۲۰۱۸» زمان باقیمانده و به نظرم میتوانیمبرنامهها را در بخش کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم کرد. در بحث ذینفعان همچون رانندگان، هتلها، فروشگاهها و … با توجه به مدتزمانباقیمانده نباید یک ساعت را در آموزشهای همگانی و تخصصی همچون روحیات ملل و زبان از دست داد. نهادهای متولی گردشگری بر اساس آمار میدانند سهم کشورهای مختلف از گردشگران به تبریز چه میزان است و بهتر است فرهنگ و آداب آن کشورهایی که بیش از همه به تبریز سفر میکنند را از طریق رادیو یا تلویزیون بهصورتبرنامههای کوتاه به شهروندان و افرادی که بهصورت مستقیم با این گردشگران ارتباط خواهند داشت، آموزش دهیم.
در شهر ما تعداد تاکسی رانان محدود است و ما میتوانیم برخی کارهای هرچند کوچک جهت مهماننوازی را بدانها آموزش دهیم، مثلاً در کشورهای پیشرفته و گردشگر پذیر دنیا مرسوم است که رانندگان تاکسی موظف است کیف گردشگران را در صندوقعقب ماشین گذاشت. یا مثلاًمیتوان به گردشگران اتوبوس مکالمه زبان را بدانها یاد داد؛ اینهابرنامههایکوتاهمدت است.

در حوزه برنامههایبلندمدت نیز میتوانیم در راستای آموزش همگانی و آموزش متولیان گردشگری قدم برداریم. ما به اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری پیشنهاد آموزش مباحث ملموس گردشگری به دانش آموزان را داشتیم تا آنها نیز این آموزشهای خود را به خانوادههای خود منتقل کنند و از این طریق بتوانیم در مدتزمان کوتاهی اطلاعات خود را به خانه شهروندان منتقل کنیم. اکنون نیز دیر نشده و از طریق بیش از ۲۰۰ دانشجوی گردشگری دانشگاه تبریز با ایدهها و تجربیات خوب، با کمترین بار مالی در قالب NGO این آموزشها را به جلو ببریم.
از «تورلیدرهای افتخاری» تا «تورلیدرهای صلواتی»!
آموزشها باید زیر نظر متخصصان گردشگری و در قالب یک برنامه مشخص باشد؛ درواقع «تبریز ۲۰۱۸» یک نقطه شروع برای ماست و هدف نهایی گردشگری شهر تبریز نیست. بسیار خوشحالم که برادری دانشگاهی، خوشفکر و متخصص مسئولیت دبیرخانه «تبریز ۲۰۱۸» را برعهدهگرفته است.
بسیار خوشحال میشوم تا دبیرخانه «تبریز ۲۰۱۸» با نگاهی متفاوتتر دانشگاهیان و دانشجویان فارغالتحصیل مدیریت جهانگردی را نیز ببیند؛ بنده هماکنون روی طرحی کار میکنم که بر اساس آن، ۳ درصد فارغالتحصیلان رشته مدیریت گردشگری دانشگاه تبریز در صنعت توریسم استان آذربایجان شرقی جذب نشدهاند؛ بیشتر راهنمایان تور استان آذربایجان شرقی در دایره فارغالتحصیلان رشته زبان انگلیسی خلاصه میشود و ما این ضعف عدم بهکارگیری دانشجویان رشته مدیریت جهانگردی با بیش از ۱۳۲ واحد دروس تخصصی در این صنعت را شاهد نیستیم و آسیب این را در کیفیت پایین ارائه خدمات تورلیدرهامیبینیم.
این مسئله را میتوان در قالب پدیده «تورلیدرهای افتخاری» که بنده آن را «تورلیدرهای صلواتی» مینامم، دستهبندی کرد که بر این اساس در تابستان امسال، فارغالتحصیلان هر رشته بیارتباط به گردشگری را که بدون شغل ماندهاند، برای همکاری به شهرداری مراجعه و بهکارگیریشدهاند.
پرسش: آیا به نظر شما تغییرات کنونی در مدیریت گردشگری استان، به نفع تبریز است؟
عیوضی: دولت یکی از مهمترینذینفعان گردشگری در استان است و اگر درصدد بودهایم اقدامات بزرگی در راستای «تبریز ۲۰۱۸» در این شهر انجام دهیم، مدیریت فعلی میراث فرهنگی و معاون گردشگری آن، شاید تخصص لازم را نداشتند، اما توانایی شنیدن صدای متخصصان را داشتند. نهادهای حاکمیتی باید از یک مجموعه ثابت تا پایان سال ۲۰۱۸ حمایت میکردند و این عدمحمایت نشان میدهد که دولت نیز بدین کار چندان علاقهمند نیست و اگر علاقهمند بود، از مدیر مربوطه باقدرت دفاع میکرد تا طرحهای فعلی باقوت جلو میرفت و حالت بلاتکلیفی به وجود نمیآمد.
۳۰هزار واحد مسکونی خالی از سکنه در شهر تبریز
پرسش: جملهای شنیده بودم که «تبریز، بوی اقامت در چادر را میدهد»، واقعاً فکر نمیکنید که اقامتگاهها برای گردشگران کم نیست؟
عیوضی: به نکته بسیار مهمی اشاره کردید، بنده زمانی که مدیر سازمان گردشگری شهرداری تبریز بودم، موافق سرسخت روندی بودم که چادر را از پارکهای شهری جمع کنیم. گردشگری که به یک مقصد گردشگری سفر میکند، ۱۵–۲۰ درصد هزینههای خود را باید به این بخش اقامت اختصاص و هزینه کند، پس آورده این گردشگر برای شهر ما چیست؟
تبریز ۲۰۱۸میتواند آغازگر روندی باشد که ممنوعیت چادر زدن در پارکها را برای گردشگران و حتی شهروندان ایجاد کند؛ چراکه یکی از اهداف گردشگری، انتقال ثروت از مناطق برخوردار به مناطق کم برخوردار است و گردشگرانی که قرار نیست هزینه اقامت، هزینه خوراک و … را در مقصد پرداخت کند، پس برای چه به شهر ما میآیند و این مسئله چندان موردقبول نیست.
اقامت گاههای ما بهاحتمالزیاد پاسخگوی گردشگران تبریز ۲۰۱۸ نخواهد بود و ما براساس اطلاعات جمعآوریشده۳۰هزار واحد مسکونی خالی از سکنه در شهر تبریز وجود دارد و ما میتوانیم با برخی از قوانین تسهیل گر برای ۲–۵ سال، به این مجتمعهای مسکونی در قالب هتل-آپارتمان مجوز دهیم.
آیا تبلیغ «تبریز ۲۰۱۸»، قرار گرفتن لوگو آن در جعبه شکلات است؟!
پرسش: سیاست مدیریت گردشگری در تبریز را چگونه میبینید؛ با توجه به اینکه خود شما نیز مدتی متولی بخش گردشگری شهرداری تبریز بودهاید؟
عیوضی: در زمان مدیریت بنده با توجه به اینکه توریسم سلامت دارای تحرک بود، با همراهی شهرداری و شورای وقت، هتلآپارتمانهایی را در سطح شهر تبریز ایجاد کردیم و تاکنون نقش جدی در اقامت گردشگران را دارا هستند. با توجه به اینکه بنده نقشی در مدیریت بخش گردشگری شهرداری تبریز ندارم نمیتوانمدراینبارهاظهارنظر کنم اما یکی از اقداماتی که در این رابطه انجام شد، ایجاد برند برای «تبریز ۲۰۱۸» با همکاری دانشگاه هنر اسلامی بود.
در قالب یک مسابقه از میان ۸۰۰اثر در رابطه با برند «تبریز ۲۰۱۸»، یک اثر انتخابشده و در مراسمی از آن رونمایی واقع شد، این برند را علمای برندینگ تائید میکردند، اما اکنون شاهدیم که در نمایشگاهها و برخی مراسمات مهم، از این لوگو استفاده نمیشود و با نگاهی غیرتخصصی از یک اثر گرافیکی استفاده میشود. بنده احساس میکنم این دست اقدامات از اهداف بزرگ «تبریز ۲۰۱۸» فاصله دارد.
وعده دادهشده بود سایتی چندزبانه برای معرفی داشتههای گردشگری شهر تبریز ایجاد شود، آیا این سایت ایجادشده؟ درزمینه معرفی تبریز در شرکتهای هواپیمایی، آیا تبلیغ تبریز را با قرار گرفتن لوگو و نام آن در جعبه شکلات، اینگونه انجام میدهند؟! یا مثلاًدرزمینه حمایت از صنایعدستی شهر، کدام نمایشگاه در جهت حمایت از این صنعت و صنعتگران تبریز انجامشده است؟
ضریب نفوذ تاکسیهای “از من بپرس” ۵ درصد است
یکی از نقصهای مهم گردشگری شهر تبریز به نظر بسیاری از صاحبنظران گردشگری دنیا، هیچ اطلاعاتی درزمینه تبریز در فضای مجازی وجود ندارد، درزمینه این تولید محتوا چه اقداماتی انجامشده است؟! درزمینه استفاده از دانشجویان و یا فارغالتحصیلان گردشگری در تورهای گردشگری چطور، چه اقداماتی انجامشده است؟
عیوضی: در یک سال اخیر مطالعهایدرزمینهتاکسیهای “از من بپرس” انجامشده است که نشان میدهد ضریب نفوذ این تاکسیها در میان گردشگران ۵ درصد است و حالتی نمایشی دارد و یا با استفاده از اتوبوسهای گردشگری تا چه اندازه به دانش آموزان شهرمان، تبریز را شناساندهایم؟ اگر آماری در این زمینه ارائه شود همگان میتوانند با نگاه دقیق قاضی این عملکرد باشند ولی با نگاهی گذرا میتوانیم ببینیم که کار چندانی انجامنشده است.
بنده در زمان مدیریت خود این طرح را داشتیم تا از هنرمندان و فارغالتحصیلان تبریزی برای ارتقای وضعیت گردشگری شهر استفاده کنیم، نهیک هنرمند غیرتبریزی که در یک کتاب درزمینه تبریز، چندین صفحه را به قلیان اختصاص دهند. ما دورههایکوتاهمدت، تهیه بانک اطلاعاتی، طرح جامع گردشگری کلانشهر تبریز را در نظر داشتیم که عمر مدیریتی ما به انجام این طرحها قد نداد!
جالب است بدانید که بنده برای یکی از دستگاههای متولی گردشگری شهر تبریز تدریس میکردم و از آنان تعداد جاذبههای گردشگری شهر تبریز را پرسیدم که بیشترین رقم شمردهشده۳۸ جاذبه بود، زمانی که بنده شهر خودم رانمیشناسم چگونه میتوانم شهرم را به دیگران بشناسانم.
بسیار متشکریم از شما.
ممنونم. موفق باشید
