یادداشت میهمان تبریزبیدار؛ رحمت مهدوی
تا کمی باران یا برف می بارد به جای اینکه شکرگذار نعمتهای الهی باشیم و خوشحال از فراوانی شدن رزق و روزی دچار ماتم می شویم. مشخص نیست عموم مردم علی الخصوص کشاورزان باید دست به دعا برای بارش و نعمتهای الهی باشند، یا آنکه در زبان، دعایی خوانند و در قلب چیزی دیگر!!! وقتی با کمی باران و برف همه چیز مردم از بین رود، دلهایشان برای دعا کردن بارش نعمتهای الهی گرم نمی شود، این نه بخاطر کفران نعمت، بلکه بخاطر نبود مدیریت در حوادث غیرمترقبه است.
همواره صحبت از آلودگی شهرهای بزرگ، احتمال وقع زلزله در کلانشهرها و…. می شود و مدیران عاجز از مدیریت، به بیانیه ها و هشدارها بسنده می کنند و تا اتفاق ناگواری می افتد، کشوی میز خود را باز کرده و نامه ها خود را رو می کنند که نشان از هشدارهای قبلی آنها داشته است و کسی نیست از عمل و اقدامات قبلی آنها بپرسد و یا احیانا، مواخذه کند و اگر پرسشی نیز شود، جوابهای تکراری و فرار از مسولیت دو بند اصلی کلام مدیران را شکل می دهد و در نهایت پایین تر سطوح مدیریت یا اداری با شدیدترین حکمها رو به رو می شوند. نه تنها برای آلودگی شهرها و احتمال وقوع زلزله ها سالهاست درجا می زنیم، بلکه آمادگی لازم برای باریدن چند ساعت باران یا برف نیز برای مدیران ما کاری بس دشوار است.
حادثه، پشت حادثه، از فاجعه قطار آذربایجان – مشهد کمی بیشتر سپری نشده بود که شاهد وقوع حادثه ساختمان پلاسکو شدیم، اما این کجا، آن کجا، آری مرکز به هزاران دلیل دیده می شود آنجا نه خوزستان است، نه مشهد، نه سیستان است، نه آذربایجان و…… این دیده شدنها، خواه بخاطر مرکز جغرافیایی بودن باشد، خواه بخاطر مرکز جناح بازی های سیاسی، هر دو بد است چون تلفات را مردم می دهند، حال می خواهد در مرکز باشد خواه در اقمار. در راس دیده شدن اتفاقات مرکز، فقط یک نتیجه دارد و آن دلسرد شدن مردم اقمار مرکز، و گرنه چه در مرکز چه در ارقام، مدیران به یک گونه هستند؛ تخصص در فرار از مسولیت.
در حالی که شاهد باران کم سابقه و شاید بی سابقه در منطقه آذربایجان بودیم و کم و بیش تمامی شهرهای این خطه دچار تلفات انسانی و مادی شدند، مردم دلخور هستند، دلخور نه از نعمتهای آسمانی، دلخور از اینکه باید خیلی راحت، تلفات بدهند بخاطر نبود امکانات و برنامه ریزهای و سیاستهای پیشگیریانه. مردم خسته اند، خسته از نگاه های تمرکزگرا، این که هر چیزی که در مرکز اتفاق بیافتد دیده شود، در درازمدت به دلیل تبعیض های رخ داده، سبب، بی اعتمادی خواهد شد. امید است در سیل انتخاباتی، این سیل زدگان مورد بی توجهی قرار نگیرند و در غبار انتخابات به فراموشی سپرده نشوند چه از سوی رسانه ها چه از سوی مسولین به ویژه مسولین مرکز.
