پرده ای دیگر از قصه ی حسن ها و مادرها ؛

مادر شهید جنگجو پر کشید/ حسن آمد تا مادر را تشییع کند

مادر شهید حسن جنگجو که ۳۴ سال انتظار کشیده بود دیگر تاب دوری فرزند را نداشت بعد ساعاتی پس از تشییع فرزند شهیدش دارفانی را وداع گفت.

به گزارش تبریز بیدار ، امروز روزی عجیب بر مردمان دیار آذربایجان گذشت , شوق دیدار جنگجو ی غیور  پس از ۳۴ سال برای همه زیبا بود و برای مادر بیشتر! اما هیچ کس شوق دیدارش به پای مادر حسن نرسید. چرا که تنها او بود با آنکه ۳۴ سال سختی هجران را بر جان گذرانده بود اما از شوق دیدار تاب نیارود و پر کشید.

در خبرها خواندیم که امروز مادر حسن آقا جنگجو روی تخت بیمارستان افتاده و نتوانست در تشییع و وداع با پیکر فرزند جنگجو یش حضور یابد. همه تاسف خوردیم که ای وای چرا مادر در چنین روزی نیست .

چه ساده انگاشتیم اما این تمام قصه نبود! قصه ی عشق دل عاشق می خواهد تا آن را درک کند! و چه مهری بالاتر از مهر مادر به فرزند! آن هم نه یک فرزند عادی بلکه پسری در ردیف وهب ها!

آری باید عاشق باشی چون مادر حسن  آقا تا در دیدار دوباره با  یاری چون حسن  جان دهی!

 با خود به فکر می روم حسن آقا تو چرا اکنون بازگشتی؟ شاید برای بیدار کردن خفته ها و غافلان راه حسن و حسین و عباس و محسن آمده ای! یا نه! حسن آمد تا مادر را خود تشییع کند. مگر نمی دانی بچه شیعه غیرتی مثال زدنی دارد همچون بنی هاشم!  تاریخ حسن (ع) ها را در خود دارد که مادر را در قلب سیاهی شب تشییع می کنند و خون دل می خورند از آن چه که شد!

گویی حسن ما نخواست دور از مادر در این خاک بماند و خواست تا روزی که اسرافیل در صور می دمد همسایه دیوار به دیوار مادر باشد.

مدهوشم از این همه زیبایی! به راستی که قصه ی مادر و حسن برای شیعه تکرار می شود روزی حسن(ع) از غصه ی مادر و کوچه خون جگر می شود و امروز مادر از غصه ی ۳۴ ساله دوری حسن پر می کشد!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *